بررسی استراتژیک - القدس العربی/عبدالباری عطوان / با توجه به پایان غمانگیز و ناراحت کنندهای که تمامی حکومتهای دیکتاتوری عرب در چند کشور عربی به فضل انقلابهای مردمی با آن روبه رو شدند، سخت به نظر میرسد که هیچ دیکتاتوری در آینده بخواهد به همین روشهای سنتی و متعارف همچون سرقت اموال عمومی، کمک گرفتن از همراهان فاسد، تکیه بر برتری نیروهای امنیتی و مصادره آزادیها حکومت کند.
ما مشکلات و رنجهای خانم سوزان مبارک، همسر حسنی مبارک رئیس مخلوع جمهوری مصر را درک میکنیم، اما با وی همدردی نمیکنیم. او اکنون بین بیمارستان شرم الشیخ که همسرش در آنجا بستری و تحت بازجویی است و زندان طره که دو پسرش بدون هیچ امکاناتی اعم از تلویزیون و روزنامه و تنها با یک پنکه سقفی در آن زندانی هستند، در رفت و آمد است.دسترسی آنها به میلیاردها دلاری که در بانکهای اروپایی بلوکه شده سخت و دشوار است و مسلما این افراد نمیتوانند با وجود اتهاماتی که اعم از چپاول و سرقت اموال عمومی و تبانی در کشتار بیش از ۲۰۰ جوان انقلابی در میدان التحریر قاهره و دیگر شهرهای مصری با آن روبه رو هستند، به این اموال دسترسی پیدا کنند.ادامه….
امپراتوری وحشت و فساد مصر همچون خانه عنکبوت فروپاشید و ضربه مهلک نیز با صدور حکم دادگاه مبنی بر منحل کردن حزب حاکم، مصادره تمامی اموال و بستن شاخههای آن در سراسر مصر پس از دستگیری اکثریت رهبران این حزب وارد شد.
انقلاب جوانان مصری و هوشیاری رهبران آن پشت این دستاوردها قرار داشت که با اعمال فشار علیه شورای عالی نیروهای مسلح مصر، سرعت بخشیدن به محاکمه عاملان فاسد و دیکتاتور نظام سابق در دادگاههای عادلانه غیرنظامی را خواستار شدند.
شاید وضعیت و شرایط معمر قذافی، رهبر لیبی و خانوادهاش به مراتب بدتر از مبارک و خانوادهاش باشد. او با وجود این که بیش از ۴۰ سال حکومت را در لیبی قبضه کرده و میلیاردها دلار در آفریقا و دیگر مناطق جهان برای بهبود وجهه خود و نظام خونبارش پرداخت کرد، حتی یک دوست ندارد که از وی دفاع کند.
هیچ کشوری نیست که سرهنگ قذافی، خانوادهاش و مردان مخلصش را که از کشتی در حال غرق شدن وی به بیرون پریدهاند، بپذیرد و داراییهایش که به زعم خود، آنها را به بانکهای امن آمریکایی و اروپایی منتقل کرده بلوکه شدهاند و وی هرگز روی یک دلار از آنها را نیز نخواهد دید؛ اموالی که مردم لیبی از آن محروم شده بودند تا صرف پادشاهان آفریقایی شود.
در آن سو نیز چنانچه نگاهی به علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری یمن داشته باشیم، میبینیم که دوران او نیز به سر آمده و تلاش میکند تا هر طور که شده راهی برای خروج مناسب خود و خانوادهاش از کشور بیابد، به طوری که به دلیل اتهامهای مختلف از جمله تیراندازی به سوی تظاهرکنندگان و کشتن دهها تن از آنها تحت پیگرد قضایی قرار نگیرد.
مطمئنا رئیس جمهوری یمن چنانچه با خانوادهاش به جده منتقل شود، مصاحب خوبی پیدا خواهد کرد زیرا زینالعابدین بن علی، رئیس جمهوری مخلوع تونس نیز در جده است و چه بسا دیگران نیز به زودی به آنجا منتقل شوند.
بن علی، تونس را با پول و طلا ترک کرد، اما چگونه میخواهد این اموال را خرج کند وقتی که در یک کاخ مجلل زندانی است و نمیتواند از آن خارج شود و هر روز صدای تظاهرکنندگانی را که مقابل سفارت عربستان تظاهرات کرده و خواستار ارجاع وی به دادگاه و محاکمهاش هستند، میشنود.
نمیدانیم که این افراد برنامههای شبکههای ماهوارهای عربی و خارجی و لعن و نفرین ملتهایشان را دنبال میکنند یا خیر، اما قطعا میدانیم پس از آن که به شکلی حرفهای، سریع و بیسابقه از قدرت خلع شدند و در برابر سونامی خشم ملتهایشان از عرش به فرش رسیدند، در افسردگی و کاهش وزن به سر میبرند.
حکومتهای دیکتاتوری عرب فقط ملتهایشان را از بین نبردند و ثروتهای آنها را چپاول نکردند، بلکه خود را نیز ویران نموده و پایانی خوار و حقیر را برای خویش رقم زدند.
مسلما جایگزینهایی که از بطن انقلابهای مردمی در کشورهای عربی روی کار آمده در برخورد با ملتها متفاوت عمل خواهند کرد، زیرا آنها انتخاب شدند تا به منافع ملتشان خدمت کنند، کرامت آنها را بازگردانده و مردم را به آیندهای روشن که برای تحقق آن جان خود را از دست دادهاند، هدایت کنند و در این میان، ملتهای عرب نیز خواهان حکومتی هستند که مبتنی بر آزادی، دموکراسی و احترام به حقوق بشر باشد.»