خبرگزاری مهر- رکود موجود در لیبی جدای از بحث و جدلهای فراوانی که میان اعضای ناتو درباره برون رفت از این بحران به وجود آورده، حکایت از اهداف پنهان غرب درباره نفت این کشور دارد.
به گزارش خبرگزاری مهر، ناظران امور لیبی به خوبی متوجه این موضوع شده اند که انقلابیون لیبی از ضعف نظامی و ساختاری برخوردارند و سرنگونی رژیم قذافی نیازمند راه حلهایی است که بتواند به انقلابیون برای خروج از بن بست کنونی کمک کند. این راه حلها شامل حضور نیروهای زمینی غرب یا عنوان فریبنده" نیروهای حافظ صلح" است.
رژیم قذافی با وجود مجازاتها و فشارهای بین المللی علیه آن همچنان به وجود خود ادامه می دهند و حتی ثبات منطقه ای و بین المللی را به مخاطره انداخته است که نشان می دهد وی به طور داوطلبانه از قدرت کنار نمی رود و معرکه لیبی به طول می انجامد.
رقابت بین المللی بر سر نفت لیبی
بحثهای زیادی میان آمریکا و اعضای ناتو درباره چگونگی خروج از بن بست لیبی مطرح شده است، اما این موجب نمی شود که واقعیت موضع بین المللی که رقابت بر سرنفت لیبی است به فراموشی سپرده شود این موضوع سبب شده است که حتی برخی از آنها به فکر تجزیه لیبی برای دستیابی آسانتر به منافع نفتی آن باشند.
فرانسه از پیشگامان حمایت از انقلابیون لیبی بود که شورای ملی موقت را به رسمیت شناخت و خواستار راه حل نظامی در این کشور شد.آمریکا موضع محتاطانه در پیش گرفت. انگلیس سعی کرد که موضع میانه ای را اتخاذ کند. برخی کشورهای اروپایی دیگر هم موضع مبهمی اتخاذ کردند.
هنگامی که شورای ملی انتقالی اعلام کرد که از بندر طبرق نفت صادر می کند ایتالیا برای کمک به شرکتهای نفتی اش به تکاپو افتاد و پائولو زاکارونی رئیس شرکت اینی به بنغازی سفر کرد. سرعت تحرک ایتالیا برای برقراری روابط با انقلابیون لیبی با موضع وزارت خزانه داری آمریکا مربوط می شد که فروش نفت انقلابیون را از مجازاتهای اعمال شده استثنا کرد.فرانسه سعی کرد که نفت شرق لیبی با یورو فروخته شود، اما آمریکا به شورای ملی موقت دراین باره هشدار داد.
آمریکا و لیبی
آمریکایی ها به ویژه شرکتهای نفتی این کشور از تجربه زیادی با کشورهای دچار اختلاف دارند. میل آمریکایی ها به تجزیه لیبی را می توان از برخی مواضع آنها مشاهد کرد.
"جیمز کلابر" رئیس اطلاعات مرکزی آمریکا گفت می توان لیبی را به سه اقلیم جداگانه تقسیم کرد. وزارت دفاع آمریکا مدعی شد وارد جنگی که به نفع شرکتهای نفتی باشد، نمی شود. "سوزان رایس" و "هیلاری کلینتون" همانند "باراک اوباما" رئیس جمهوری آمریکا بر ضروت کناره گیری قذافی بدون دست زدن به رژیم لیبی تاکید کردند.
تجزیه لیبی
به سبب مبهم بودن موضع بین المللی احتمال تجزیه لیبی زیاد است. به ویژه که کشورهای مهم عربی درگیر انقلاب هستند. به هرحال اعراب و آفریقایی ها باید نسبت به تجزیه لیبی میان شرکتهای نفتی غربی به ویژه فرانسه و ایتالیا هوشیار باشند."موسی کوسا" وزیر امور خارجه سابق هم درباره تجزیه لیبی هشدار داده بود.
سناریوها وچشم اندازها
به گزارش رسانه های عربی، سه سناریو را می توان برای لیبی فرض کرد: نخست، تکرار واقعه ساحل عاج است که طی آن به انقلابیون کمک می شود و نوعی آتش بش به وجود می آید که نیروهای حافظ صلح وارد لیبی می شوند. این سناریو منجر به فشار به قذافی و بازداشت و یا حذف وی منجر می شود.
دوم،تجزیه لیبی است. این سناریو با توجه به رقابت بین المللی بر سر لیبی است که نقش داده های قبیله ای،نخبگان سیاسی و نظامی مرتبط با قذافی موثر خواهد بود.
سوم، دخالت زمینی در لیبی است که سبب سرنگونی رژیم قذافی و روی کار آمدن یک رژیم وابسته به غرب است.به ویژه که انقلابیون هم آرام آرام این دخالت را قبول کرده اند.
به هر حال جدای ازسرنوشت قذافی وخانواده اش، انقلاب لیبی سرآغاز مرحله جدیدی از دموکراسی به دور از شعارهای کتاب سبز پوشالی دیکتاتور این کشور است.