ایرنا - با پايان يافتن درگيري ها و بازگشت نسبي آرامش به ساحل عاج، دولت جديد اين كشور در شرايط پس از مداخله نظامي نيروهاي خارجي، در آزمون رويارويي با دوران نواستعمارگري در قاره سياه قرار گرفته است.
پس از دستگيري 'لوران گباگبو' رييس جمهور پيشين ساحل عاج در 22 فروردين ماه كه با دخالت نظامي نيروهاي مشترك فرانسه و سازمان ملل صورت گرفت، بحران چهار ماهه اي كه به شكل درگيري هاي نظامي و سياسي داخلي گريبانگير اين كشور آفريقايي بود به پايان رسيد و رييس جمهور منتخب و مورد حمايت سازمان ملل در كاخ رياست جمهوري ساحل عاج مستقر شد.
** بررسي زمينه ها و دلايل بحران اخير در ساحل عاج
.............................................................................
گرچه از آغاز بحران جديد ساحل عاج در آذر ماه سال گذشته بيش از چهار ماه نمي گذرد، اما درگيري و بحران در دوره پس از استقلال اين كشور داراي سابقه اي 12 ساله است. ساحل عاج با گذشت سه دهه از استقلال و رهايي از استعمار فرانسه در شرايطي كه از مشكلات بسياري از كشورهاي آفريقايي، يعني درگيري هاي قومي و مذهبي به دور مانده بود، توانست با توسعه اقتصادي و اجتماعي باثبات به دومين كشور پيشرفته غرب و مركز آفريقا تبديل شود. در شرايط صلح و ثبات و نهادينه شدن مساله محدود ماندن رقابت براي كسب قدرت در عرصه هاي سياسي، دولت 'هنري بدي' رييس جمهور وقت ساحل عاج در سال 1378 با كودتاي نظامي سرنگون شد.
وقوع كودتا و سقوط دولت قانوني ساحل عاج موجب شد تا طي 12 سال گذشته درگيري هاي نظامي و سياسي در سطوح و با ميزان شدت و ضعف گوناگون با درگيري ها و چالش هاي قومي و مذهبي گره خورده و اين كشور را در وضعيتي بحران زده گرفتار سازد.
در سال 1379 لوران گباگبو توانست به عنوان رييس جمهور در 'آبيجان' پايتخت ساحل عاج قدرت را در دست بگيرد. اگر چه دوره رياست جمهوري وي براي پنج سال داراي اعتبار اعلام شد، اما تمايل گباگبو به در اختيار داشتن قدرت و نگراني از آغاز دور تازه درگيري ها در ساحل عاج موجب شد تا سازمان ملل و اتحاديه آفريقا با تمديد سال به سال دوره رياست وي موافقت كنند. پس از پنج بار تمديد دوره رياست جمهوري، فشار مخالفان، گباگبو را به برگزاري انتخابات رياست جمهوري وادار كرد كه در اين انتخابات رقيب وي يعني 'الحسن واتارا' توانست پيشي بگيرد.
دلايل اصلي پيروزي واتارا در انتخابات را مي توان به جايگاه ممتاز وي در ساختار قدرت در دوران پيش از كودتا، مقبوليت بين المللي و محبوبيت در بين مسلمانان شمال ساحل عاج مربوط دانست. واتارا در سال 1379 به بهانه نداشتن اصالت ساحل عاجي از شركت در انتخابات منع شده بود كه اين مساله درگيري هاي شهريور ماه 1381 را به دنبال داشت. در اين درگيري ها كه اغلب مسلمانان مناطق شمالي هدف اصلي خشونت قرار گرفتند، اختلافات شمال و جنوب ساحل عاج به اوج خود رسيد و مسلمانان به عنوان ساكنان غير شهروند از داشتن بسياري از حقوق شهروندي محروم شناخته شدند.
برگزاري انتخابات اخير به صحنه رقابت ناراضيان و طرفداران دولت گباگبو تبديل شد و همانگونه كه گفته شد واتارا با رهبري جريان هاي مخالف توانست پيروز انتخابات لقب بگيرد. شوراي قانون اساسي با وجود اعلان كميسيون انتخابات مبني بر پيروزي واتارا، گباگبو را به عنوان رييس جمهور قانوني كشور اعلام كرد و اين مساله موجب شد تا پاي سازمان ملل و كشورهاي غربي به مسائل داخلي ساحل عاج كشيده شود. در اين زمينه سازمان ملل و بسياري از كشورهاي غربي با اعلان حمايت از تشكيل دولت جديد از گباگبو خواستند تا قدرت را به رييس جمهور منتخب واگذار كند.
اصرار گباگبو به باقي ماندن در قدرت، درگيري هاي داخلي در ساحل عاج را به اوج خود رساند و كشته يا زخمي شدن بسياري از شهروندان اين كشور آفريقايي در درگيري هاي جاري موجب شد تا نيروهاي سازمان ملل به همراه نظاميان فرانسوي به بهانه پايان دادن به خشونت و كشتار، در ساحل عاج مداخله نظامي كنند.
** سياست نو استعمارگري و نقش فرانسه در تحولات ساحل عاج
...............................................................................................
با اوج گرفتن عمليات نظامي نيروهاي فرانسوي در ساحل عاج، بسياري از تحليل گران مسائل آفريقا همزماني اين اقدامات نظامي با ايفاي نقش محوري فرانسه در مداخله نظامي در ليبي را نشانه هايي از حركت كاخ اليزه به سمت نواستعمارگري دانستند. با وجود اعلان 'نيكلا ساركوزي' رييس جمهور فرانسه مبني بر پيروي از خط مشي 'نه دخالت، نه بي توجهي' در رويدادها و تحولات آفريقا به نوشته روزنامه 'نيويورك تايمز' اينچنين به نظر مي رسد كه فرانسه به سياست قديمي اين كشور در قبال آفريقا در دوران استعمار روي آورده است.
در دوران استعمارگري فرانسه و از آغاز سده 17 ميلادي تا دهه 1960، اين كشور داراي مستعمراتي به اشكال گوناگون بوده بطوري كه در سده هاي 19 و 20 ميلادي عنوان دومين امپراتوري بزرگ استعماري پس از انگلستان به فرانسه اختصاص يافته است. در قاره آفريقا امپراتوري استعماري فرانسه شامل بيشتر نواحي شمال و غرب اين قاره، از الجزاير تا ساحل عاج بوده و بتدريج پس از دهه 1960و اعلان استقلال كشورهاي آفريقايي، فرانسه سعي كرده تا با برقراري روابط سياسي، فرهنگي، تجاري و نيز تمديد دوره فعاليت پايگاه هاي نظامي، نفوذ استعماري خود را در اين كشورها حفظ كند.
بررسي رويكردهاي جديد فرانسه در خصوص تحولات كشورهايي مانند ساحل عاج، ليبي، تونس و حتي نيجريه نشان مي دهد كه زمينه سازي تسلط استعمارگونه در قاره سياه در دستور كار كاخ اليزه قرار گرفته است. طرح هايي مانند 'اتحاديه مديترانه اي' در شمال آفريقا و افزايش حضور نظامي در قاره سياه تنها با اهداف استعمارگري در قالب هاي مدرن و امروزي صورت مي گيرد.
فرايند جديد استعمارگري فرانسه موضوعي است كه (صرف نظر از وب سايت موسوم به ويكي ليكس) حتي روزنامه ها و رسانه هاي داخلي اين كشور نيز به آن اذعان دارند. پس از بروز برخي اعتراضات داخلي نسبت به نوع كنش گري فرانسه در تحولات آفريقا به خصوص موضوع دستگيري رييس جمهور سابق ساحل عاج، 'فرانسوا فيون' نخست وزير فرانسه در 23 فروردين اعلام كرد كه نيروهاي اين كشور در دستگيري گباگبو نقشي نداشته اند. همچنين نخست وزير فرانسه اولويت هاي اين كشور در مورد كشورهاي آفريقايي مانند ساحل عاج را معطوف به برقراري صلح و بازسازي و همچنين پيروزي سازمان ملل و ارزش هايي مانند دموكراسي دانست.
با وجود اين اعلان رسمي مقامات فرانسوي، نوع اقدامات و مداخلات نظامي پاريس در كانون هاي بحران كه به نوعي توجيه گر حضور فرانسه بوده در كنار تحكيم پايه هاي نفوذ سياسي، اقتصادي و نظامي در قاره سياه نشان مي دهد كه دولت ساركوزي به نسبت دولت هاي پيشين در جهت افزايش منزلت جهاني فرانسه بطور جدي تري سياست بازگشت به دوران استعمار را دنبال مي كند.
رويكردهاي دولت فرانسه در سال هاي گذشته نشان داده كه پاريس با وجود اين كه اهداف اعلاني خود را بر مباني انسان دوستانه و حفظ صلح، ثبات و ارزش هايي مانند حقوق بشر و دموكراسي بنيان نهاده، اما در عمل حركت به سمت استعمارگري نوين، موتور محركه كنش گري خارجي فرانسه در قبال مستعمرات پيشين اين كشور بوده است.
** چشم انداز تحولات آينده ساحل عاج در شرايط كنوني
................................................................................
پس از دخالت نظامي فرانسه در ساحل عاج و استقرار دولت جديد، روزنامه 'ليبراسيون' چاپ پاريس در عبارتي كوتاه چشم انداز تحولات آينده اين كشور را چنين توصيف كرد كه تصاوير رييس جمهور دستگير شده پيشين به همراه ضرب و شتم فرزندش، براي آغاز حكومت واتارا در كشوري كه همچنان زخم هاي وارد آمده از فرانسه را بر تن خود دارد، نويد خوشي نيست. علاوه بر اين، پيروزي رييس جمهور جديد با حمايت نيروهاي فرانسوي در بر دارنده مفهوم ضعف و به خطر افتادن احتمالي استقلال رييس دولتي است كه چهار ماه پيش برگزيده شده است.
البته واتارا در كسب پيروزي بر رقيبش تنها مديون نيروهاي نظامي فرانسه و سازمان ملل نبوده است. 'گيوم سورو' از جمله شخصيت هاي سياسي مهم و جنگ سالاران مطرح ساحل عاج به عنوان بازوي مهم نظامي واتارا در رويارويي با گباگبو نقش داشته و رقابت پنهان سورو با رييس جمهور براي افزايش سطح قدرت و دامنه نفوذ در كشور به احتمال زياد، در تحولات آينده اين كشور آفريقايي اثرگذار خواهد بود.
كشته شدن صدها نفر و نيز بي خانماني بيش از يك ميليون نفر در جريان جنگ داخلي ساحل عاج، ويراني بخش مهمي از زيرساخت هاي اقتصادي، در هم ريختگي نظام بهداشتي، بحران غذايي و دارويي كه انتظار مي رود بزودي دامنگير دولت جديد شود در كنار وحشت عمومي ناشي از فراواني سلاح و مهمات در دست افراد و گروه ها، آينده پر چالشي را براي دولت جديد پديدار مي سازد.
الحسن واتارا حتي پيش از تحولات اخير وعده داده بود كه دولت وحدت ملي تشكيل خواهد داد و از تمامي احزاب حتي حزب گباگبو يعني حزب 'جبهه خلق ساحل عاج' براي مشاركت در دولت دعوت به عمل خواهد آورد و در شرايط كنوني براي راضي نگاه داشتن گروه ها و شخصيت هاي موثر اين كشور خود را ناگزير از تحقق وعده آشتي و وحدت ملي مي بيند. اگرچه حمايت بيشتر گروه هاي سياسي و نظامي و نيز كشورها و سازمان هاي خارجي موجب تقويت جايگاه واتارا در زمان حاضر شده است، اما بيشتر ناظران ساحل عاج معتقدند كه براي التيام زخم هاي بر جا مانده بر پيكر اين كشور و رفع مشكلات و دشواري هاي پيش روي سال هاي طولاني زمان لازم است.
در ادامه واتارا علاوه بر تلاش براي غلبه بر مشكلات و چالش هاي پيش رو و بازگرداندن كشور بحران زده اش به موقعيت ممتاز پيشين در قاره سياه، با آزمون خواست فزاينده كشورهاي مداخله گري مانند فرانسه براي استفاده حداكثري از منابع و امكانات ساحل عاج در زمينه هاي گوناگون روبرو خواهد بود و پاريس در مسير سياست نواستعمارگري بهاي مداخلات نظامي اش را از دولت جديد مطالبه خواهد كرد.