خبرگزاري فارس: مركز پژوهشهاي مجلس با بررسي خيزشهاي مردمي در كشورهاي خاورميانه، براي موازنه قوا در منطقه پيشنهاد تقويت روابط با قطر، حمايت منطقي و استراتژيك از سوريه و توسعه رابطه با دولت نوريالمالكي، تقويت حوزه نفوذ در لبنان و احتمال بازنگري در روابط با مصر را داد.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي، اين مركز ضمن بررسي خيزشهاي مردمي در كشورهاي خاورميانه، ملاحظات امنيتي جمهوري اسلامي ايران در اين زمينه را تشريح كرد.
دفتر مطالعات سياسي اين مركز با بيان اين مطلب كه پيامد خيزشهاي مردمي منطقه براي جمهوري اسلامي ايران همانند شمشير داموكلس داراي فرصت و تهديد است، افزود: هر نوع حركت درست استراتژيك ميتواند توليد فرصت كند و برعكس هر نوع خطاي استراتژيك بهدليل عدم ارزيابي دقيق از جنس و ماهيت خيزشها، ميتواند هزينههاي بالايي را در بازي شطرنج تحولات منطقهاي به نظام تحميل كند. به همين دليل نهادهاي ذيربط بايسته است گامهاي ذيل را در سياستهاي راهبردي خود اتخاذ كنند:
گام اول: رصد موشكافانه تمام تحركات آمريكا، عربستان و ساير بازيگران زيرمنطقهاي؛ در اين زمينه جمهوري اسلامي ايران بايد در حوزههايي تمركز كند كه داراي مزيت استراتژيك هستند كه از مصاديق آن ميتوان به لبنان، عراق، سوريه و بحرين اشاره كرد، تحولات سياسي در هر كدام از اين چهار كشور به صورت توأمان داراي فرصتهاي امنيتي، سياسي و نظامي است. مصر در درجه دوم اهميت قرار دارد و داراي فرصتهاي سياسي است. خيزش مردم يمن نيز از لحاظ فرصتهاي نظامي و احتمال بازنگري آمريكا در آرايش پايگاههاي نظامي خود براي جمهوري اسلامي ايران حائز اهميت است.
گام دوم: اقدام مناسب بر اساس نظريه بازيها و محاسبه دقيق وزن فوايد و هزينههاي حمايت از دولتهاي كنوني يا جريانهاي مخالف،
در اين بخش شناخت دقيق نهادهاي ذيربط و متوليان امر از اولويتهاي امنيت منطقهاي جمهوري اسلامي ايران، اشراف اطلاعاتي آنان نسبت به مختصات خيزشهاي مردمي به ويژه جنس، ماهيت و اهداف معترضان و بررسي ميزان همسويي آن با منافع استراتژيك نظام از اهميت بالايي برخوردار است.
گام سوم: ترسيم نقشه جامع تهديدها و فرصتها در ساختار خاورميانه جديد، جمهوري اسلامي ايران به منظور اولويتبندي و تضمين تأمين منافع ملي مطابق با اهداف تعريف شده در افق برنامه پنجم و ايران 1404، بايد بازتعريف دقيقي از تهديدها و فرصتهاي نوين بر اساس ساختار خاورميانه جديد داشته باشد.
پيشبيني ميشود در كوتاه مدت دور جديدي از تراكم تهاجم تبليغاتي با تمركز بر سپاههراسي در منطقه سازماندهي شود كه در صورت غفلت نهادهاي ذيربط ميتواند هزينههايي را به نظام تحميل و كشور را به سمت تنشسازي با كشورهاي منطقه سوق دهد.
بخشي از پازل جنگ تبليغاتي آمريكا از طريق تداعي شائبه برنامهريزي سپاه پاسداران براي ايجاد نسخه شبيهسازي شدهاي از حزبالله لبنان در بحرين و يمن سازماندهي ميشود.
ترسيم الگويي پايدار براي حل تعارض در سياست خارجي و امنيتي متناسب با مختصات بومي منطقه بايد به عنوان يك اصل مديريت تنش مورد توجه نهادهاي ذيربط قرار گيرد.
براي مثال جمهوري اسلامي ايران بايد با رويكرد مديريت پيشرويدادي بحرانهاي دفاعي، مشخص كند فرض بر بازگشت آرامش در بحرين و عدم تغيير محسوس در اين كشور، چه الگويي را براي كاهش تعارض ترسيم كرده است. نهادهاي ذيربط همچنين بايد در تمام سناريوهاي غيرمطلوب، استراتژي خروج از بحران را نيز مشخص كنند.
اقدام ديگري كه بايد در اولويتهاي پدافند ملي مورد توجه قرار گيرد، هوشياري، آمادگي و رصد دقيق تحركات گروهكهاي تروريستي به ويژه پژاك، جندالشيطان و گروهك منافقين است. زيرا بخشي از پازل بحرانسازي موازي عربستان و امارات با سرمايهگذاري بر اين گروهها و با هدف بيثباتسازي امنيت استانهاي مرزي به ويژه سيستان و بلوچستان و كردستان دنبال خواهد شد.
افزايش ناگهاني اقدامهاي تروريستي در كردستان يا انفجار خطوط لوله نفت و گاز ميتواند با اين موضوع مرتبط باشد.
تقويت روابط با قطر، حمايت منطقي و استراتژيك از سوريه و توسعه رابطه با دولت نوريالمالكي، تقويت حوزه نفوذ در لبنان و احتمال بازنگري در روابط با مصر، بخشي از استراتژي جمهوري اسلامي ايران براي ايجاد موازنه قوا در منطقه محسوب ميشود.
از طرفي توسعه روابط با مصر ميتواند اشراف اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران از تحولات فلسطين اشغالي را افزايش دهد.
با توجه به اينكه ايالات متحده مدعي است يكي از ابزارهاي جمهوري اسلامي ايران براي اعمال نفوذ بر خيزشهاي مردمي بحرين، جنبش مقاومت حزبالله لبنان است، اين احتمال وجود دارد كه آمريكا و عربستان با ايجاد بحرانهاي موازي و حمايت از جريان 14 مارس، بخشي از ظرفيت جنبش مقاومت حزبالله را به سمت تعارضهاي داخلي يا بروز جنگ داخلي مديريت كند.
به عبارتي خيزشهاي مردمي خاورميانه بايد در قالب تغييرات كلان بررسي شود كه بخشي از پازل آن در ميانمدت، لبنان خواهد بود.