بررسی استراتژیک - جوان/ تمام افتخار و اعتبار انقلاب و نظام اسلامی ایران در سه دهه گذشته این است که در کنار مردم مظلوم منطقه و جهان و در مقابل استکبار و جریانهای وابسته بدان ایستاده است و همین ایستادگی امروز به بار نشسته و جوانههای همسانی را در دیگر کشورهای منطقه رویانده است.
در حالی که از روزهای اولیه سقوط مبارک، رفت و آمدهای رسمی امریکا به قاهره شروع شد و اروپاییها و اتحادیه اروپا برای کسب اطمینان از وضعیت خود و تأکید بر استحکام مناسبات با مصر، فرصت تماس و ارتباط با حکومت عصام شرف و ژنرال طنطاوی را از دست ندادند و حتی اسرائیلیها برای کسب آرامش روانی و نشان دادن حفظ وضعیت گذشته خود در حکومت جدید مصر با اصرار به دنبال سفر به قاهره هستند و دیکتاتورهای عربی هم از قافله عقب نمانده و برای حفظ اسرار مبارک در محاکمه و انتقال ثروت وی به خارج و ثبت روابط با حکومت جدید فعال صحنه هستند، دیپلماسی ایران در کجای این وضعیت جدید قرار دارد؟ادامه….
در حالی که امریکا و غرب برای ساماندهی الیت همسو با منافع غرب هر روز با عنوان جدیدی سفر به بنغازی را در دستور کار خود دارد و با اعزام مستشارهای نظامی، اطلاعاتی و اعزام شبکههای جاسوسی و تیمهای نظامی به داخل لیبی، سراسیمه به دنبال کانالیزه کردن شورای انتقالی لیبی و مرتبط کردن نیازهای فوری انقلابیون با خود هستند، دیپلماسی ایرانی و به ویژه دیپلماسی رسمی کجاست؟ این در حالی است که نظامهای دیکتاتوری عربی، پیوند آشکار و پرسابقهای با همین منجیان جدید (امریکا و اروپا) و دلالهای عرب که در آستانه سقوط و پایان تاریخ خود هستند، چهره پنهانی خود را بسیار آشکارتر از گذشته کرده و مردم و آزادیخواهان این کشورها، در صف مقابل قرار دارند و به طور طبیعی در کنار انقلاب اسلامی ایران قرار میگیرند و متحد طبیعی محسوب میشوند. آیا این غفلت بزرگ در بیتفاوتی در قبال یک فرصت تاریخی که در منطقه در حال تکمیل است، ناشی از رخوت است یا اینکه یک دیدگاه بیمارگونه، که تحولات و قیامهای مردمی را با منشأ غربی و امریکایی تلقی کرده و تمایلی به ورود به صحنه ندارد؟
حکومت بشار اسد و سوریه که متحد طبیعی ایران در سه دهه گذشته است و همواره به عنوان خط مقدم مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی ایستادگی کرده و برای استحکام جبهه مقاومت در لبنان و فلسطین، پتانسیلهای خود را آگاهانه و فعال در صحنه نگاه داشته، امروز قربانی آماج تیرهای کینهتوزی و انتقام دیکتاتورهای فاسد عربی و برنامه براندازی و تضعیف (برای تغییر رفتار و سیاست) توسط غربیها و رژیم صهیونیستی است.
حال چگونه است که مواضع آتشین ضدصهیونیستی و ضدامریکایی به خاموشی رفته و اعلام حمایت از دولت و ملت سوریه در شرایط دشوار فعلی کمسو شده است.
آیا اینکه برخی خود را آخرین امید امریکا معرفی میکنند و در دیپلماسی پنهان و سفرهای پرتعداد به برخی پایتختهای اروپایی دست به رایزنیهای با واسطه و بیواسطه میزنند، ارتباطی با سکوت و بیتحرکی دیپلماسی در قبال تحولات و قیام مردمی- اسلامی منطقه دارد یا اینکه خیز توهموار برای پایان سال و پارلمان و کسب کرسیهای حداکثری و رؤیای استمرار باقی ماندن برخی چهرهها در قدرت، تمامی هوش و حواس را از آنان ربوده است؟ تمام افتخار و اعتبار انقلاب و نظام اسلامی ایران در سه دهه گذشته این است که در کنار مردم مظلوم منطقه و جهان و در مقابل استکبار و جریانهای وابسته بدان ایستاده است و همین ایستادگی امروز به بار نشسته و جوانههای همسانی را در دیگر کشورهای منطقه رویانده است.
این راه و رویکرد، معیار سنجش مناسبی است تا میزان پایبندی به ارزشهای انقلاب اسلامی و میراث فکری امام خمینی(ره) و پیروی از منویات رهبر معظم انقلاب آشکار گردد.