خبرگزاري فارس: يكي از اساتيد دانشگاهي در ايالت "آيووا " آمريكا در مصاحبه با خبرگزاري فارس تأكيد كرد بهخلاف تصور بسياري از كشورها، انقلابهاي منطقهاي از نوع انقلاب ايران در سال 57 است.
به گزارش فارس، "دكتر حسين حسينيزاده " استاد اقتصاد دانشگاه "دريك " واقع در ايالت "آيووا " آمريكا و نويسنده كتاب "اقتصاد سياسي نظاميگري آمريكا " در گفتوگو با خبرنگار بينالملل خبرگزاري فارس در واشنگتن در خصوص انقلابهاي اخير منطقه خاورميانه و آفريقاي شمالي تصريح كرد كه اين انقلابها نشان داد كه خصومت آمريكا و همپيمانان اين كشور عليه ايران بيشتر شده است زيرا در تلاش هستند تا اين انقلابها را به گردن ايران بيندازند.
وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا سياست آمريكا در قبال ايران در حال تغيير است يا خير، گفت: سياست آمريكا در قبال ايران بستگي به چند عامل دارد. آمريكا موقعي ميتواند با ايران رابطه دوستي برقرار كند كه ايران از خواستههاي بهحق خود صرفنظر كند و از حق انرژي هستهاي خود چشمپوشي كند. دوم آنكه ايران، در مقابل ابتكار صلح ميان فلسطين و اسرائيل چه به سرانجام برسد يا خير سكوت كند. سوم آنكه ايران از دوستان منطقهاي خود مثل لبنان و فلسطين و غزه و ونزوئلا و ديگر كشورهاي آمريكاي لاتين جدا شود و به جرگه دوستان آمريكا بپيوندد.
دكتر حسيني زاده با اشاره به موارد بالا نتيجهگيري كرد كه اگر ايران اين شرايط آمريكا را نپذيرد در نتيجه دوستي ميان دو كشور آمريكا و ايران به وجود نخواهد آمد.
اين استاد دانشگاه ايالت آيووا در ارتباط با تلاش آمريكا و غرب براي سوء استفاده از انقلابهاي اخير منطقهاي گفت كه آمريكا و همپيمانان اين كشور تمامي تلاش خود را به كار گرفتند تا به جهان القا كنند كه انقلابهاي منطقه خاورميانه از نوع انقلابهاي جنبش سبز ايران بوده است اما جنبشهاي مصر و خاورميانه در واقع از نوع انقلاب 32 سال پيش ايران است اين است كه انقلاب ايران چه به طور مستقيم و غيرمستقيم در اين انقلابها تأثير گذاشته است.
وي در خصوص تأثيرگذاري انقلاب 57 ايران بر انقلابهاي منطقهاي گفت: مردم عرب و مسلمان و مخصوصا مردم عادي نسبت به مردم ايران غبطه ميخورند و براي رهبران ايران كه در مقابل قدرتهاي زورگو كوتاه نميآيند احترام بيشتري قائل هستند و براي رهبران دست نشانده خود اهميت چنداني قائل نميشوند.
دكتر حسيني زاده تأكيد كرد كه قدرتهاي استعماري آمريكا و قدرتهاي استعماري پير اروپايي از انقلابهاي مصر و تونس غافلگير شدند و زماني كه آمريكا مشاهده كرد كه دستنشاندههاي وي همچون "بنعلي " و "حسني مبارك " در خطر هستند، موضعي تهاجمي اتخاذ كرد و حملههاي خود را شروع كرد و تلاش ميكند سوريه و ليبي و ايران را تحريك كند و مخالفت راه بيندازد.
وي در ارتباط با دخالت غرب در حوادث منطقهاي و همچنين تلاش براي سوء استفاده از اين وقايع، گفت: تمامي قدرت هاي غربي تلاش ميكنند جاي كوچكي را بمباران كنند كه اين عين وحشيگري است زيرا با يك قطعنامه كوچك و بياهميت هرجايي را كه ميخواهند بمباران ميكنند.
وي در ارتباط با بيمسئوليتي سازمان ملل گفت: همانطور كه احمدينژاد، رئيسجمهوري ايران گفته است، سازمان ملل در واقع سازماني غيردموكراتيك است و آلت دست قدرتهاي بزرگ است و همچون يك باشگاهي است كه قدرت هاي بزرگ سر كشورهاي كوچكتر به هم نان قرض ميدهند.
اين استاد دانشگاه اينگونه ادامه داد كه در خصوص حوادث منطقهاي و شمال آفريقا تمامي كشورهاي غربي و آمريكا به دنبال منافع خود هستند اما بهخلاف زمان رياستجمهوري "جرج بوش " كه تكروي مي كرد، هماكنون آمريكا از طريق ناتو و اروپا برنامههاي خود را پيش ميبرد البته ممكن است زماني برسد كه ناتو و آمريكا و اروپا در خصوص اين حوادث اختلافاتي از خود بروز دهند اما اين همكاري كه الآن دارند اختلافات آنها را تحت الشعاع قرار ميدهد.
وي تصريح كرد: غرب و آمريكا در تلاش هستند در كشورهايي كه قادر به دفاع از خود نيستند مثل ليبي يك جنگ صليبي دوم راه بيندازند.
دكتر حسينيزاده هدف آمريكا از همكاري با كشورهاي غربي در مسئله ليبي و رخدادهاي خاورميانه را همسو ساختن اين كشور در خصوص مسئله ايران دانست و گفت: آمريكا كه ميخواهد بقيه كشورها را در مقابل مسئله ايران با خودش همراه كند تلاش ميكند در مسئله حمله به ليبي با كشورهاي ديگر همراهي كرده تا در نتيجه بتواند كشورهاي ديگر را به سمت خود جلب كند.
وي ادامه داد: براي آمريكا گرسنه ماندن مردم وي، بيكاري، بحران اقتصادي و كسري بودجه هيچ اهميتي ندارد و تنها اين مسئله مهم است كه از كنار جنگ و بودجه نظامي جيبهاي خود را پر كنند و هدف آنها جنگافروزي است.
استاد دانشگاه ايالت آيووا در بخش پاياني سخنان خود تأكيد كرد كه غرب و آمريكا تلاش ميكنند مانع بروز انقلابهايي شوند كه به ضرر آنها است.