قيام 28 بهمن 1389 مردم ليبي براي پايان دادن به 4 دهه حاكميت قذافي در حالي نور اميد را در ميان مردم اين سرزمين براي رسيدن به دولتي مردمي ايجاد كرد كه ورود ناتو به عرصه جنگ تمام اين اميدها را نابود كرد.
سیاست روز - هر چند كه ناتو ادعا ميكند كه براي كمك به مردم وارد صحنه شده اما روند تحولات بويژه مشاركت غرب در كشتار قذافي نشان ميدهد كه غرب چنين ديدگاهي نداشته بلكه به دنبال منافع ديگري است كه در لواي اين ادعاها اجرا ميشود.
كارنامه جنگهاي قديمي ناتو و آمريكا نشان ميدهد كه اصلي ترين عامل نظاميگري اين كشورها تامين منافع اقتصادي بوده و هست. اين رويكرد همواره با دو اصل دست يابي به منابع انرژي و فروش تسليحات صورت گرفته است. غرب براي توجيه اين تحركات نيز اموري چون مبارزه با تروريسم و سلاحهاي كشتار جمعي را مطرح كرده است.
جنگ ليبي در حالي آغاز شد كه مولفههاي جديدي را ميتوان در آن مشاهده كرد. در باب توجيه جنگ، غرب به دليل نخ نما شدن مسائلي مانند مبارزه با تروريسم و سلاحهاي كشتار جمعي - سناريويي كه در افغانستان و عراق اجرا شد- ادعاي حمايت از مردم در برابر قذافي را مطرح كرد.
در باب دلايل آغاز جنگ نيز در كنار مسائلي مانند دست يابي به منابع نفتي و فروش تسليحات ، ايجاد زمينه براي سلطه بر آفريقا، سركوب قيامهاي مردمي و... پروژههاي اقتصادي از اولويت برخوردار هستند.
روند تحولات نشان ميدهد كه غرب تلاش دارد تا طرح زمين سوخته و لزوم حضور براي آباداني آن را اجرا كند. ليبي با هر محوري كه پايان يابد- خواه با حضور قذافي، حذف وي از صحنه، تجزيه ليبي- نيازمند روند بازسازي است. اين مسئله براي غرب فرصتي را ايجاد ميكند تا در لواي بازسازي منابع نفتي و نيز ويرانههاي برجاي مانده از جنگ، حضور گسترده اقتصادي در اين كشور داشته باشد. منابع نفتي عراق نيز تضمين كننده منابع مالي اين طرحها خواهد بود. در پي اين رويكرد غرب به بهانه امنيت شركتهاي خود حضور نظاميان و يا شركتهاي امنيتي را اجرا ميكند.
به هر تقدير ميتوان گفت كه ليبي اكنون گرفتار بحران اقتصادي غرب شده است. غرب كه با چالشهاي اقتصادي مواجه است سعي دارد از ويرانههاي ليبي منبع درآمدي براي خود ايجاد كند تا ضمن پركردن جيب سرمايهداران از منابع ليبي و در نهايت كل آفريقا براي كاهش بحران اقتصادي خود استفاده كند در حالي كه در اين ميان هزاران ليبيايي بيگناه قرباني خواهند شد.