بررسی استراتژیک - سیاست روز/ قیامهای مردمی در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و شمال آفریقا در حالی در ماههای اخیر محور تحولات جهانی قرار گرفته که بسیاری از ناظران سیاسی مصر را سر منشا این تحولات میدانند. هر چند که جرقه اولیه آن در تونس و با فرار بن علی پس از ۲۳ سال ریاست جمهوری زده شد اما انتقال دهنده اصلی این تحول را باید مصر دانست. چنانکه جهانیان اذعان دارند که هر تحولی در مصر میتواند بر کل جهان عرب تاثیر گذار باشد.
مردم مصر با محوریت جوانان ۲۵ ژانویه قیامی سراسری را در میدان التحریر آغاز کردند. به رغم کشتارها و تدابیر گسترده مبارک رئیس جمهور ۳۰ ساله مصر و کشورهای عربی ، غربی و صهیونیستها سرانجام مبارک به ترک قدرت وادار شد.۲۲ بهمن ۱۳۸۹ روند بزرگ برای مردم مصر است چرا که نه تنها مبارک را سرنگون ساختند بلکه فصل جدیدی از تحولات را برای کشور و منطقه رقم زدند. اکنون در حالی مردم مصر برای رسیدن به مطالبات خود بر قیامشان تاکید دارند که در مقابل غرب و صهیونیستها به شدت نگران آینده مصر بوده و برای مقابله با آن فعالیت میکنند.ادامه…
چالشهای غرب در مصر :
بررسی روند تحولات مصر نشان میدهد که برخلاف دوران مبارک که تمام خواستهای خود را بر این کشور تحمیل میکرد اکنون با مجموعهای از چالشهایی مواجه شده که هر کدام منافع بسیاری را از غرب و صهیونیستها خواهد گرفت.
۱) حذف مهرههای غربی
هر چند که مطالبات جوانان مصری برکناری مبارک بود اما رفته رفته آنها به سمت پاکسازی کشور از عناصر وابسته به غرب گام برداشتند. در شرایطی که غرب امید داشت تا با وجود شورای نظامی ، سلیمان معاون مبارک ، احمد شفیق نخست وزیر و کابینه بر جای مانده از دوران مبارک قدرت را در مصر حفظ و در فرآیندی زمانی بر اهداف خود را اجرایی سازد اما مصریها به حذف مبارک بسنده نکرده و دگرگونی در کل ساختار را شدند.
سرانجام کابینه شفیق وادار به استعفا شد و کابینه عصام شرف که نگاهی مردمی تر داشته تشکیل شد. در کابینه وی افرادی مانند نبیل العربی وزیر خارجه حضور دارند که نگاهی متفاوت از ابوالغیظ به منطقه و جهان دارد. مصریها خواستار حذف طنطاوی از شورای ریاست نظامی و انتقال قدرت به سیاستمداران در روند انتخابات هستند.
۲) حضور جوانان در کنار اسلامگرایان :
هر چند که غرب تلاش داشت تا چنان وانمود سازد که قیام مردم مصر در چارچوب امور اقتصادی و سیاسی بوده و با رفتن فردی مانند مبارک خاتمه مییابد اما عملکردهای مردم نشان داد که بخش قابل توجهی از مطالبات آن اسلامی است. برگزاری قیامهای سراسری پس از برگزاری نماز جماعت میلیونی در میدان التحریر قاهره و سایر همگرایی جوانان مصری جریانهای اسلام گرا تاکید ملت مصر بر لزوم محور قرار گرفتن اسلام در تصویب قوانین جدید… نشانگر بیداری اسلامی حاکم بر قیامهای مردمی است.
اموری که غرب با هر ترفندی به دنبال سرپوش نهادن و مقابله با افشای آن بود که به دلیل بیداری ملت مصر تا کنون این تحرکات با ناکامی همراه شده است. مردم مصر از وضعیت اجتماعی تحمیل شده از سوی غرب به آنها در دوران حاکمیت انور سادات و مبارک ناراضی بوده و خواستار جامعه با اجرای قوانین اسلامی هستند. این روند را در درخواستهای آنها برای تصویب قانون اساسی جدید بر اساس اصول دینی و اسلامی میتوان مشاهده کرد.
۳) ضدیت با صهیونیستها
قیام مردم مصر نه تنها بر صحنه داخلی این کشور بلکه بر سیاست خارجی آن و تحولات کل منطقه و جهان تاثیر گذار بوده است. مهمترین مسئله در این حوزه را میتوان در چگونگی مواضع مردم مصر در قبال رژیم صهیونیستی مشاهده کرد. مردم مصر که حضور در خط اول جبهه مقاومت را در زمان جمال عبدالناصر دهه ۱۹۶۰ در کارنامه خود داشتند در طول سه دهه حاکمیت مبارک و سادات با حقارت روابط و وابستگی به رژیم صهیونیستی مواجه شده بودند.
آنها نه تنها در فرماندهی مقاومت قرار نداشتند بلکه مصر به ابزاری برای تحقق اهداف صهیونیستها مبدل شده بود که مشارکت در محاصره غزه و کارشکنی در وحدت ملی فلسطینیها و جلوگیری از حمایتهای منطقهای و جهانی از فلسطین تنها بخشهای کوچکی از این روند بوده است.
با رفتن مبارک مردم مصر در کنار فضای داخلی برای پایان دادن به این وضعیت و رسیدن به جایگاه قدیمی خود در منطقه به پا خواستهاند. برپایی تظاهرات گسترده مردمی برای بستن سفارت خانه صهیونیستها در مصر اصرار بر لغو توافقات گذشته از جمله قطع صادرات گاز مصر به این رژیم و دگرگونی در قرار داد کمپ دیوید قرار داد سازش مصر و صهیونیستها و.. از جمله این اقدامات است.
با توجه به اینکه دگرگونی در روابط با صهیونیستها و رویکرد همه جانبه به فلسطین از خواستهای اصلی مردم است لذا شورای نظامیان و دولت موقت عصام شرف نیز در این مسیر حرکت کردهاند. تاکید مقامات نظامی و سیاسی مصر بر حمایت از مقاومت و مقابله با هر تهدیدی از سوی صهیونیستها در قبال فلسطین و دگرگونی اساسی در روابط قاهره با تلآویو و حتی بازنگری در قراردادهای گذشته از جمله این اقدامات است. نگاه ضد صهیونیستی مردم چنان است که کاندیدای انتخابات مصر برای کسب آراء بر اجرای این تغییرات تاکید کردهاند.
۴) همگرایی جدید منطقه
همزمان با دور شدن قاهره از تلآویو رویکرد جدید منطقهای در مصر شکل گرفته است که اساس آن را تعامل با مقاومت تشکیل میدهد. هر چند که دولت جدید مصر به روابط با کشورهای عربی تاکید دارد و حتی عصام شرف اولین سفر خود را به عربستان و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس اختصاص داد اما رویکردهای جدیدی نیز داشته که نشانگر دگرگونی در ساختار سیاست خارجی این کشور است. رویکرد به حزب ا.. لبنان و تاکید بر حمایت از مقاومت و پایان دادن به سیاستهای خصمانه دوران مبارک در قبال مقاومت لبنان و اعزام نمایندگانی به سوریه برای توسعه مناسبات و پایان دادن به اختلافات گذشته با محوریت حمایت از مقاومت و.. از جمله این اقدامات است. مهمترین این تغییرات را در رویکرد فراگیر مصر به روابط با جمهوری اسلامی ایران پس از ۳ دهه تنش می توان مشاهده کرد. پذیرش عبور ناوگان دریایی ایران از کانال سوئز برای نخستین بار،تاکید مقامات ارشد مصر بر توسعه روابط با ایران بر اساس تعاملات دو جانبه و عدم هر گونه تهدید بودن ایران برای امنیت مصر و منطقه و.. نشانههایی از همگرایی مصر به ایران است. امری که با خواست و نظر مردم یکسان بوده و بر اجرای آن اصرار دارند. ایران و مصر دارای روابط تاریخی و کهن هستند که با قرار گرفتن در کنار یکدیگر ضمن تامین منافع دو جانبه می توانند تاثیر بسیاری بر آینده منطقه بویژه پایان دادن به مداخلات خارجی در امور منطقه و ارتقای جایگاه جهانی آن داشته باشند.
۵) دوری از غرب
از جمله چالشهای اروپا و آمریکا نگاه ضد غربی مردم مصر است. مصریها که سه دهه سلطه آمریکا و کشورهایی مانند انگلیس و فرانسه را بر خود تحمل کردهاند خواستار پایان این گونه روابط هستند. هر چند که آنها سخنی از قطع روابط به میان نیاوردهاند. اما پذیرنده سیاست ارباب و رعیتی نبوده و دگرگونی در این روند را طلبی می کنند. آنها مشکلات داخلی و جهانی خود را برگرفته از وابستگی سرانشان به غرب دانسته و اکنون به دنبال پایان این روند هستند. بر این اساس است که بسیاری از ناظران سیاسی تاکید دارند که آینده دیگر عصر امریکا و اروپا نخواهد بود و آنها باید در مسیر پذیرش مطالبات مردم مصر گام بردارند.
تحرکات غرب
با توجه به آنچه ذکر شد غرب و صهیونیستها که با چالشهای بسیاری مواجه شدهاند به هر نحوی به دنبال مصادره قیام مردم و انحراف آن در مسیر اهداف خود هستند که در چند محور صورت میگیرد از جمله :
الف) حفظ ساختار نظامی و سیاسی
هر چند که مردم مصر خواستار تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی کشور هستند اما غرب تلاش میکند به هر نحوی بدنه دوران مبارک را حفظ و در طول روند دگرگونی سیاسی و انتخاباتی از حذف آنها جلوگیری کند. حفظ شورای نظامی و برخی سیاستمداران دوران مبارک در این چارچوب است. در این میان آنها برآنند تا به هر نحوی شده از حضور اسلام گرایان در سیاسی کشور جلوگیری کنند چنانکه دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس در سفر به مصر تاکید کرده بود که انگلیس هرگز پذیرنده حضور اخوان المسلمین در قدرت نخواهد بود. غربی ها در روند تحولات به دنبال خرید زمان میباشند تا در ورای آن بتواند سران قیام جوانان را شناسایی و با عناوین مختلف یا آنها را در مسیر خواست خود قرار دهند یا از صحنه حذف سازند. البته واشنگتن چالشی به نام بیداری اسلامی مردم مواجه است که بسیاری از طرحهای آنها را ناکام گذاشته است.
ب) ایجاد چهره جدید
غربیها با سفرهای مکرر به قاهره و نیز تجویز نتیجههای متعدد به اصطلاح دموکراتیک برآنند تا چنان وانمود کنند که قیام مردم صرفا برای امور اقتصادی و سیاست داخلی بوده و اصلا امور سیاست خارجی بویژه ضدیت با غرب در آن وجود نداشته است. آنها با همسو شدن با خواستههای مردمی برآنند تا چهرهای دموکراتیک از خود به نمایش گذارند و حتی طرحهای خود را الگویی برای تحقق خواست مردم عنوان میکنند آنها چنان رفتار میکنند که گویی قیام مردم برگرفته از دموکراسی اهدایی آنها بوده و نه قیامی بر ضد سیاستهای استعماری سلطه غرب بر این کشورها آنها با فرآیند دیپلماسی و حتی تهدیدات اقتصادی و سیاسی به دنبال حفظ پایگاههای خود در مصر هستند.
آنها سعی دارند تا ماهیت مردمی و اسلامی قیام را پنهان ساخته تا ضمن مصادره قیام مردم مانع از استمرار آن در سایر کشورهای عربی شوند.
۴) کارشکنی در سیاست خارجی
غرب در سیاست خارجی مصر دو اصل را پی گیری میکند. اولا جلوگیری از برقراری روابط جدید میان مصر و منطقه که نمود آن را در کارشکنی روابط مصر با مقاومت میتوان مشاهده کرد که با تبلیغات گسترده صورت میگیرد. ثانیا تاکید بر لزوم پایبندی مصر به قراردادهای بین المللی که محور آن را توافقات صورت گرفته با صهیونیستها بویژه کمپ دیوید تشکیل میدهد. غرب سعی دارد تا با اعمال فشار برای وادار ساختن مصر جهت حفظ توافقات انجام شده در دوران مبارک و انور سادات مانع دگرگونی اساس در سیاست خارجی مصر شود تا از تقویت جبهه مقاومت و انزوای بیشتر خود و صهیونیستها جلوگیری کند.
کلام آخر
در جمع بندی کلی از تحولات مصر میتوان گفت که این کشور در مسیر تحولاتی اساس قرار دارد که خشم و هراس غرب و صهیونیستها را به همراه داشته است آنها که سالها از مصر به عنوان ابزاری برای رسیدن به خواستههای خود استفاده کردهاند اکنون در برابر ملت قرار گرفتهاند. که بر دگرگونی در تمام این ساختارها تاکید دارد و کرامت خود را در پایان دوران مبارک در عرصه داخلی و خارجی میداند هر چند که غرب صهیونیستها با ترفندها و تحرکات گسترده برای جلوگیری از تحقق این مهم فعال گردیده اما ملت مصر بر اراده خود جهت این تغییرات تاکید و بر عدم سکوت تا تحقق تمام خواستهها اصرار دارد