بررسی استراتژیک - فارین پالیسی/ استفان والت/
با کمک های ناتو و آمریکا وزنه بازی در لیبی به سمت نیروهای مخالف قذافی پیچیده است. این خبر برای خانواده قذافی بسیار ناامید کننده است اما به نظر می رسد که نبود آلترناتیوی جذاب در لیبی امروز ، تسلیم شدن را برای قذافی غیرممکن کرده است . این نتیجه چندان هم دور از ذهن نبود.
نیروهای امنیتی یا همان ارتش در لیبی هیچ گاه شماره یک در سطح جهانی نبودند و البته اصلا در سطح بین المللی رتبه دار هم نبودند. هر بار هم که این نیروها در برابر شبه نظامیان قرار گرفته اند از کمک های خارجی برخوردار بوده اند. با این همه خطر امروز در لیبی این است که شبه نظامیان نمی توانند کنترل کامل لیبی را در اختیار بگیرند مگر آنکه جنگی طولانی مدت و پرهزینه را پشت سر بگذارند و البته موجی از این ناآرامی ها و خونریزی ها هم به داخل شهرها کشیده می شود که تلفات انسانی در آن اجتناب ناپذیر است. ادامه….
درست مانند ماجراها در عراق این بار هم مساله این نیست که آیا با طولانی شدن این نبرد ، غربی ها خسته خواهند شد یا خیر؟ اکنون مساله اینجاست که با فرض توانایی ما در تغییر حاکمیت در لیبی ، آیا این مساله به نفع ما است یا خیر؟ آیا پرداخت این هزینه به آنچه که در آینده به دست می آوریم می ارزد یا خیر؟ در خصوص جنگ عراق بر همگان مشخص بود که این اشغال ارزش هزینه انسانی و مالی را ندارد که ما در این کشور متحمل شدیم.نه از تسلیحات کشتار جمعی خبری بود و نه ارتباطی میان القاعده و صدام حسین وجود داشت . این جنگ بیش از چند میلیارد دلار هم هزینه روی دست آمریکایی ها گذاشت. میلیون ها نفر هم اواره شدند. در نهایت چه چیزی عاید ما شد؟ تنها عراقی روی کار آمد که تحت تاثیر ایران است و البته جایگاهی استراتژیک هم یافته است .
در خصوص بحث لیبی سوال های کلیدی بسیاری بی پاسخ مانده است. به سختی می توان فردی را پیدا کرد که گمان کند خاندان قذافی برای ادامه رهبری بر لیبی صلاحیت دارند و انگشت شمارند کسانی که از وداع قذافی با قدرت اندوهگین شوند. اما اگر این جنگ را ببریم آیا بازی هزینه و سود به نفع ما بوده است. رابرت گیتس در آخرین گزارش خود در جامه وزیر دفاع تاکید کرده بود که این جنگ تا کنون ۷۵۰ میلیون برای ایالات متحده هزینه برداشته است. این رقم در قیاس با سایر جنگ ها چندان چشمگیر نیست اما برای لیبی که هنوز هیچ موفقیتی را برای آمریکایی ها سند نزده این رقم هم بسیار است . بحث دردسر ساز تر دیگری که در این میان مطرح است ضرری است که لیبی از دخالت ناتو و نیروهای امریکایی متحمل شد . نتیجه این بازی می توانست متفاوت باشد اگر خارجی ها دست به کار نشده بودند . در حال حاضر نتیجه این بازی جنگ داخلی است که در آن هزاران نفر حداقل جان خود را از دست داده اند . این جنگ هنوز تمام هم نشده است .
بنابراین می توانیم با عقلانیت به این جنگ نگاه کنیم. دورنمای این جنگ این است که ما حمام خونی را به راه انداخته ایم که می توانست نباشد. ریسک قتل عام هایی که تا کنون انجام گرفته می توانست صفر باشد . در این فضا می توانیم ادعا کنیم که این جنگ از همه نظر نامشروع بود . باراک اوباما اندک اندک به ضرب الاجل ۶۰ روزه ای نزدیک می شود که برای جنگ در لیبی تعیین شده بود . مشاوران زیرک او هم به دنبال کشف این مساله هستند که چگونه می توان این جنگ را ادامه داد و به موفقیت رسید. یک پیشنهاد رادیکال هم در این میان مطرح است : چرا به کنگره مراجعه نکنیم و از این نهاد کسب اجازه کنیم؟ این ماجرا با عملکرد اقانون اساسی هم تطابق کامل دارد . باراک اوباما در سال ۲۰۰۷ میلادی و پیش از ریاست جمهوری در گفتگو با بوستون گلوب در این خصوص گفته بود : بر اساس قانون اساسی رئیس جمهور این حق را ندارد که دستور حمله نظامی را به کشوری صادر کند که تهدیدی بالفور و جدی برای کشور نیست.
در شرایطی که باراک اوباما گمان می کند توجیه منطقی کافی برای اغاز این جنگ را دارد می تواند با مراجعه به کنگره تاییدیه ان را هم بگیرد. باراک اوباما با دست پر می تواند کنگره را هم راضی کند.
همزمان ایالات متحده و ناتو باید به این موضوع فکر کنند که با لیبی پس از معمر قذافی باید چه بکنند؟ همانگونه که در برخی کشورهای دیگر مانند مصر شاهد آن هستیم انقلاب با خود خشونتی را به همراه می آورد که می تواند سناریوهای غیرقابل پیش بینی بسیاری را علم کند. این خطرها برای کشوری مانند لیبی بسیار پررنگ است و دلیل آن هم نبود نهادهای سیاسی کارآمد است. در عراق ما شاهد اعلام وفاداری برخی شبه نظامیان به دیکتاتور صدام حسین بودیم و احتمال تحقق این مساله در لیبی هم وجود دارد .
بنابراین اگر در این فضا برخی لیبرال های مدافع دخالت ما در بحث لیبی به دنبال توجیه این تصمیم خود هستند بهتر است به گونه ای برخورد کنند که انتقال قدرت در طرابلس با آرامش بیشتری نیست به بغداد انجام گیرد. بی شک ما مدت زمان بیشتری نسبت به آنچه که تصویر می کردیم در لیبی خواهیم ماند و البته هزینه بیشتری هم پرداخت خواهیم کرد . اما جای نگرانی نیست چرا که به نظر می رسد آقایان دغدغه دیگری این روزها جز لیبی در سر ندارند .