بررسی استراتژیک - دیپلماسی ایرانی/ فشارهای مردمی به دولت و مجلس نظامی مصر ادامه خواهد یافت و آنها را مجبور خواهند کرد که در برابر خواستههایشان کوتاه بیایند و گرنه دوباره به میدان التحریر خواهند آمد و نظام را دوباره تغییر خواهند داد. اتفاقی که روز گذشته در سالروز تاسیس رژیم صهیونیستی رخ داد، اتفاقی نادر در خاورمیانه محسوب میشود. اسرائیل در بحبوحه انقلابهای عربی آزمونی سخت را آزمود. امتحانی که البته موفق هم از آن خارج نشد.
دهها کشته و زخمی در مرزهای سوریه و لبنان چیز کمی نیست که اسرائیل بتواند ادعا کند که به راحتی از کنار آن میتواند بگذرد و کسی نمره منفی در کارنامه سیاسیاش نمیگذارد. اگر چه اتفاق روز گذشته یک حقیقت بزرگ را به رخ اسرائیل کشاند و آن این که انقلابهای عربی جوامع عربی را به اندازهای تغییر داده که این رژیم دیگر نمیتواند خواستههای به ناحق خود را بر مردم منطقه به ویژه کشورهایی که سرزمینهایشان را اشغال کرده است، تحمیل کند. این را هم باید بداند که به ضرب تانک و تهدید نظامی نیز نمیتواند مردم را از ستاندن حقشان محروم کند.ادامه….
روزنامه الشرق الاوسط، در یادداشتی به قلم عبدالرحمن راشد، روزنامه نگار مشهور عربی و سردبیر این روزنامه در این زمینه نوشت: پس از دو روز که نیروهای مسلح مصری تلاش کردند تظاهرات اعتراضآمیز مردم مصر را که خواهان آزادسازی بیتالمقدس شده بودند و به همین بهانه قصد عبور از سینا را داشتند تا به سمت مرزهای مصر و اسرائیل حرکت کنند، متفرق کنند و در حالی که نیروهای امنیتی مصر راه تظاهرکنندگان مصری را که به سمت اسرائیل در قاهره در حکرت بودند بودند، سد کردند، ما شاهد نخستین آزمون سخت سیاست خارجی مصر در برابر اسرائیل بودیم. این در حالی است که در مرز جولان، نیروهای سوریه به معترضان اجازه دادند که علیه اشغالگران اسرائیلی به سمت مرزهای سوریه و اسرائیل حرکت کنند تا بدین ترتیب حکومت سوریه با خواستههای مردم عرب همراه باشد. اما رهبران مصری توجه چندانی به خواسته مردم نشان ندادند، شاید از این میترسند که در این وضعیت در صورتی که بخواهند همراه با مردم علیه اسرائیل وارد عمل شوند، باید هزینههای گزافی بپردازند. به ویژه این که نباید فراموش کنیم در حال حاضر نیز دولت مصر با بازداشت مبارک، رئیس جمهوری سابق، فرزندانش، همسرش و بزرگان نظام او هزینههای تغییر سیاست در برابر اسرائیل را میپردازد.
راشد در ادامه یادداشتش یادآوری میکند: اما شکست تظاهرکنندگان مصری در رسیدن به خواستههایشان به معنای این نیست که مصریها از خواستههایشان که در حقیقت نقض معاهده مبارک و سادات با اسرائیلیها در چهار دهه گذشته است، چشمپوشی کردهاند. فشارهای مردمی به دولت و مجلس نظامی مصر ادامه خواهد یافت و آنها را مجبور خواهند کرد که در برابر خواستههایشان کوتاه بیایند و گرنه دوباره به میدان التحریر خواهند آمد و نظام را دوباره تغییر خواهند داد. اما پرسش این است که آیا رهبران مصر فارغ از این که حکومت فعلی موقت است یا باید منتظر حکومت آینده بود، میتواند معاهده کمپدیوید را نقض کند و مخاطرات جنگ را بپذیرد؟ از لحاظ قانونی نه نمیتواند مگر این که تصمیم بگیرد که بگوید برای حفظ دستاوردهای تتوافقنامه بدون توجه به تعهداتش عملیات نظامی انجام میدهد. اگر اسرائیل در برابر بسته شدن سفارتش در قاهره سکوت کرد دلیل نمیشود که اجازه دهد نیروهای مصری وارد شبه جزیره سینا شوند و قطعا جنگی میان دو طرف در خواهد گرفت. چنین چیزی حتی در صورت پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات پیش رو و کسب اکثریت کرسیهای پارلمان و حتی تصاحب ریاست جمهوری توسط آنها هم تصور نمیشود. منظورم این است که بسیار بعید است هر رهبر مصری فارغ از رنگ و شعارهایش علیه اسرائیل وارد جنگ شود.
وی درباره دلایل ارائه چنین تحلیلی مینویسد: چرا که مصر در وضعیت اقتصادی مناسبی – به ویژه در ده سال اخیر – به سر نمیبرد که بخواهد متحمل گشوده شدن جبهه نظامی جدید شود. در گذشته دنیا دو قطبی بود و به دو جبهه تقسیم شده بود و مصر یکی از مهمترین همپیمانان اتحاد ورشو محسوب میشد که برای مواجه علیه جبهه هر دشمنی مورد حمایت مالی و لجستیکی قرار میگرفت. مشکلات اقتصادی مصر نیز در آن دوران کمتر از زمان فعلی محسوب میشد، همچنین جمعیت مصر در اوایل دهه هفتاد کمتر از نصف جمعیت فعلی مصری بود. دولتهای مبارک نیز به رغم خشم مردم، از کنترل جمعیت عاجز ماندند تا آنجا که افزایش شدید جمعیت حتی باعث شد تا رشد جمعیت به بزرگترین تهدید امنیت ملی کشور تبدیل شود.
نویسنده این یادداشت در نهایت مینویسد: در افق آینده احتمال وقوع جنگ دیده نمیشود مگر این که واقعیت جدیدی شکل بگیرد و جبهه رویارویی قاهره و تلاویو مجددا باز شود که البته چنین چیزی را هم تنها اوضاع جدید انقلابی میتواند تحمیل کند، مثلا انتخابات باعث شود که تقسیمبندیهای جدید و حادی در میان مصریها به وجود آید و اپوزسیون را تبدیل به یک بازیگر اساسی کند که نظام حاکم را تحریک کند که از مصالح کلان کشور بگذرد و به آنچه ملت میخواهد عمل کند. البته کاملا روشن است که تبلیغات و فشارها علیه توافقنامه کمپ دیوید جریان دارد ولی اپوزسیون مصر به خوبی درک میکند که نمیتواند ملتش را به جنگی تازه علیه اسرائیل قانع کند آن هم در زمانی که فلسطینیها، صاحبان اصلی این قضیه، خود از گزینه نظامی صرف نظر کردهاند.