منابع عظيم نفت و ثروت خاورميانه و شمال آفريقا از ديرباز مورد چشمداشت استعمارگران غربي بوده و با وجود تغيير دستاويزهايشان و مستمسك قرار دادن حقوق ملت ها و دمكراسي، اما سلطه بر اين ثروت همچنان هدف اصلي سياست ها و واكنش هاي آنان به تحولات منطقه است.
به نوشته پايگاه اطلاع رساني 'كليرينگ اينفورميشن هاوس'، زماني كه بريتانيا در سال 1956 سلطه بر مصر را از دست داد، 'آنتوني ادن' نخست وزير وقت گفت كه دوست دارد 'جمال عبدالناصر' رئيس جمهوري ناسيوناليست مصر از بين برود...كشته شود... و اهميت نمي دهد كه مصر با هرج و مرج و آشوب روبرو شود.
'وينستون چرچيل' سياستمدار انگليسي نيز سال 1951گفته بود كه عرب ها را بايد به جايي فرستاد كه ديگر نتوانند سر برآورند.
در حال حاضر سخنان استعمارگران غربي لحن و قالب ديگري يافته، اما ماهيت و روح فريبكارانه آن تغيير نكرده است. خيزش مردمي در كشورهاي عرب كه ماه ژانويه در ميان ناباوري واشنگتن و اروپا آغاز شد و هراسي را از نوع دلهره و وحشت موجب شد، واكنش مستقيم غرب را به دنبال داشته است.
غرب با از دست دادن 'حسني مبارك' در مصر متحمل ضايعه عظيمي شد، اما به منظور جلوگيري از تحقق دمكراسي واقعي و بازيابي كنترل خود بر اين كشور، تلاش كرده است كه سمت و سوي خيزش مصري ها و جريان اعتراضات خياباني آنان را منحرف كند.
بحران در ليبي فرصت ديگري را براي تلاش هاي استعماري غرب ايجاد كرده است. 'سازمان پيمان آتلانتيك شمالي'(ناتو) با راي شوراي امنيت سازمان ملل براي 'ايجاد منطقه پرواز ممنوع' برفراز ليبي و 'محافظت از غيرنظاميان' به اين كشور حمله كرد.
اين در حالي است كه به رغم دخالت خارجي در ليبي، اين كشور هم اكنون گرفتار جنگ داخلي قبايلي و نيز قيام مسلحانه مستمر عليه 'معمر قذافي' رئيس حكومت آن شده است. قذافي كه از مدت ها قبل شخصيت مناسبي از نظر امريكا، فرانسه و انگليس بود، در حال حاضر شاهد حمله هواپيماهاي آنان به طرابلس و شليك موشك هاي حامل كلاهك هاي حاوي اورانيوم ضعيف شده به اين شهر است كه در واقع تكرار تجربه حمله به عراق در زمان صدام است، يورشي كه سال 2003 تحت رهبري ارتش امريكا صورت گرفت و هزاران كشته و معلول بر جا گذاشت.
ليبي بزرگترين ذخاير نفتي آفريقا را در اختيار دارد و شرق اين كشور كه مناطق آزاد شده از حاكميت قذافي در آن واقع است، بيشترين منابع نفتي كشور را داراست. نيروهاي انقلابي ليبي كه شهر بنغازي در شرق اين كشور را مقر خود قرار داده اند، در ماه مارس با رهنمودهاي كارشناسانه خارجي ها به تاسيس 'بانك مركزي ليبي' در بنغازي مبادرت كردند، اقدامي بي سابقه كه از رهگذر آن امكان به دست گرفتن رسمي مديريت وجوه مالي و ذخاير طلاي اين كشور فراهم مي شود.
در همين حال، آمريكا و اتحاديه اروپا تقريبا يكصد ميليارد دلار از اموال ليبي را 'مسدود' كردند كه بنا بر بيانيه هاي رسمي، اين اقدام از نظر مقدار وجوه بي سابقه است و بر اين اساس، بزرگترين سرقت بانكي در تاريخ محسوب مي شود.
فرانسه نيز از فعالان دخالت نظامي در ليبي بوده است و 'نيكولا ساركوزي' رئيس جمهوري آن برنامه هايي براي تشكيل يك 'اتحاديه مديترانه اي' تحت سلطه فرانسه دارد كه به پاريس امكان مي دهد به مستعمرات سابق خود در شمال آفريقا برگردد و از سرمايه گذاري و نيروي كار ارزان بهره مند شود.
از سوي ديگر، ديوان بين المللي كيفري (لاهه) در راستاي اجراي مطالبات غرب عليه قذافي حكم پيگرد صادر كرد. قذافي يك 'عرب بد' است. دولت انگليس به رهبري 'ديويد كامرون' نخست وزير اين كشور خواستار از بين بردن اين عرب بد است. اما وليعهد بحرين يك 'عرب خوب' است و از اين رو، كامرون در 19 مه در خانه شماره 10 داونينگ استريت به گرمي از او استقبال كرد.
بر اساس اين گزارش در ماه مارس، وليعهد بحرين معترضان غيرمسلح را به خاك و خون كشيد و براي سركوب جنبش دمكراتيك در كشورش، به نيروهاي نظامي عربستان اجازه مداخله داد.
در همين حال، دولت امريكا با دولت عربستان كه سابقه ديرينه اي در سركوب دارد، يك قرارداد تسليحاتي 60 ميليارد دلاري منعقد كرده است. عربستاني ها بيشترين ذخاير نفتي را در اختيار دارند و بهترين عرب ها محسوب مي شوند.
براساس اين گزارش، حمله به ليبي كه براساس معيارهاي 'نورنبرگ' جرم محسوب مي شود، چهل و ششمين 'مداخله' نظامي انگليس در خاورميانه از سال 1945 است و در اين ارتباط، لندن همچون شركاي استعمارگرش، سلطه بر نفت آفريقا را دنبال مي كند.
از سوي ديگر، در حالي كه 'باراك اوباما' رئيس جمهوري آمريكا كمپين انتخاباتي براي دور دوم رياست جمهوري اش را آغاز كرده، گستره تروريسم امريكايي-انگليسي در افغانستان و ساير نقاط جهان در حال افزايش است و 'آقاي اميد و تغيير' (اوباما) استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي/اسرائيلي براي كشتار انسان ها را مايه مباهات مي داند.
اين در حالي است كه بنا به دلايل مختلفي از تشكيل دادگاه ها و زندان هاي مخفي گرفته تا اذيت و آزار افشاگران، زنداني كردن ناراضيان و محبوس و گرفتار كردن ملت آمريكا و عمدتا سياهان آن، عملكرد و سياست هاي اوباما هيچ تفاوتي با 'جرج بوش' سلفش ندارد.
فلسطينيان به خوبي به حقايق موجود واقفند. جوانان فلسطيني در حالي كه كليد خانه هاي اشغال شده اسلاف خود را در دست مي فشارند و شجاعانه در برابر خشونت هاي نژادگرايانه و خونبار رژيم صهيونيستي ايستادگي مي كنند، مي دانند كه امريكا آنان را حتي در فهرست اسامي ملت هاي خاورميانه نمي گنجاند. به هر حال، آنان منافع امريكا را تامين نمي كنند.