خبرگزاري فارس: ناتو هدف اصلي تشكيل خود را فراموش كرده و با جنگآفريني در جهان، به دنبال تحقق اهداف و تامين منافع غرب است و در اين راه، هرقدر كه لازم باشد به بهانه دفاع از غرب، بودجه هزينه ميكند.
به گزارش فارس، روزنامه انگليسي گاردين در گزارشي نوشت: چندين نسل است كه مرزهاي انگليس و مردم اين كشور در معرض خطري جدي قرار نگرفتهاند. با اين حال سياستمداران تشنه افتخار انگليس روياي جنگ در سر ميپرورانند. علت چيست؟
چرا انگليس وارد جنگهاي مختلف ميشود؟ گويي چاره ديگري ندارد. انگليس با هر بهانهاي وارد چنين ناآراميهاي پساامپريال ميشود و سپس در جنگي ناخواسته گرفتار ميگردد. نه آلمان، نه اسپانيا و نه سوئد هيچ يك چنين كاري نميكنند.
هفته گذشته انگليس جوابي دريافت كرد كه چندان خوشايند نبود. رابرت گيتس وزير دفاع درحال بركناري آمريكا ناتواني اراده سياسي اروپا در حفظ بودجه دفاعي خود را مورد سرزنش قرار داد. وي گفت كه ناتو به اتحادي دوقطبي بين كساني كه از جنگ به پاكردن خوششان ميآيد و كساني كه متخصص كمكهاي انساندوستانه، توسعه، صلحآفريني و گفتگوي نرم هستند، تنزل پيدا كرده است.
وي بطور ضمني گفت كه صلح براي بزدلهاست و مردان واقعي بمب ميخرند و بر سر مردم ميريزند.
"آندرس فوگ راسموسن " رئيس ناتو با تكرار اين گفتهها اظهار كرد كه عادلانه نيست كه سرمايهگذاري آمريكا در بخش دفاع، 75 درصد كل هزينههاي دفاعي ناتو را تامين ميكند؛ در حالي كه اين ميزان پيشتر برابر با نيمي از ميزان كنوني بوده است. راسموسن كه مجبور شده جنگ سازمانش با ليبي را سه ماه ديگر تمديد كند، انتظار دارد دولتهاي اروپايي بدون آن كه از ركود اقتصادي گله كنند، بودجه بيشتري به ناتو اختصاص دهند. از نظر وي، دفاع در هزينه كردن خلاصه ميشود نه در تامين امنيت.
* انگليس به تسليحات بيشتري نياز دارد
"سر مايك استنهوپ " رئيس نيروي دريايي انگليس نيز اين گفتهها را تاكيد كرد. ولي ديويد كامرون نخستوزير انگليس هشدار وي را مبني بر اين كه ادامه جنگ در ليبي به معناي "تصميمگيريهاي چالشانگيزي درباره اولويتهاي انگليس " خواهد بود، منتفي دانست. ملوانان هيچگاه حرف خود را رك و رو راست نميگويد. منظور استنهوپ، نياز انگليس به كشتيهاي بيشتر بود. نيروي دريايي انگليس طي سه ماه گذشته بسياري از موشكهاي 55 هزار پوندي "توماهاوك " (Tomahawk) خود را در تلاش براي هدف قرار دادن سرهنگ قذافي استفاده كرده و البته به هدف نزده و به همين دليل، به پول بيشتري نياز دارد. طبق يك لابي آشكارا هماهنگ، فرمانده "نيروي هوايي سلطنتي " هم خواستار افزايش چشمگير بودجه پس از سال 2015 براي توانمندسازي اين نيرو در اجراي تعهداتش شد. البته، اين نيرو، خود تعهدات خود را تعيين ميكند.
جنگ ليبي تاكنون براي انگليس صد ميليون پوند هزينه دربر داشته و اين ميزان رو به افزايش است. با اين حال، عراق و افغانستان براي آمريكا هفتهاي سه ميليارد دلار هزينه دارند و تقريباً هيچ صنعت يا استاني در عراق نيست كه مقداري از اين پول به آن نرسد. هيچ نشاني از پايان نزديك براي اين جنگها ديده نميشود، چه برسد به اين كه آمريكا در آنها پيروز شود. ولي براي لابي دفاع تنها پول اهميت دارد. اين لابي با وعده مداوم به پيروزي اين جنگها را ادامه ميدهد و سياستمداران و روزنامهنگاران را ترغيب به ديدن "مرگ دشمنان بيشتر "، "سوسوي اميد " و "تغيير پيش رو " ميكند.
آنها ميگويند كه پيروزي در صورتي به دست ميآيد كه سياستمداران پول بيشتري براي "تغيير " هزينه كنند. سربازان مانند آتشنشانها هستند كه براي مبارزه با آتش، خواستار پول بيشتري هستند. آنها به خوبي ميجنگند، ولي اگر خواستار پيروزي هستيد، پيروزي اضافهكاري محسوب ميشود و پول بيشتري ميطلبد.
روز چهارشنبه، سفير روسيه در ناتو هشدار داد كه انگليس و فرانسه روز به روز بيشتر به سمت احتمال درگيري زميني در ليبي كشيده ميشوند. اين همان چيزي است كه لابي دفاع بصورت سازمانيافته ميخواهد، حتي اگر به قيمت وحشتزده كردن ژنرالها تمام شود. در دهه 1980، روسيه شاهد فرايندي مشابه در افغانستان بود كه طي آن، ميخاييل گورباچف ديكتاتور، ارتش سرخ را روسياه كرد و دستور عقبنشيني داد. غرب درحال حاضر در افغانستان گورباچفي ندارد. راسموسن رئيس ناتو ميگويد كه نميتواند جنگ زميني در ليبي را مدنظر قرار دهد، چرا كه درصورت سرنگوني قذافي، سازمان ملل كنترل ليبي را در دست خواهد گرفت. راسموسن حتماً ميداند كه اين حرف، بيمعني است. با اين حال، وي بعداً گفت كه ناتو تنها منطقه پرواز ممنوع در ليبي اعمال ميكند. وي اين اقدام را دو هفته پيش اجرا كرد، ولي هنوز هم دارد ليبي را بمباران ميكند.
* غرب در ليبي، عراق و افغانستان به دنبال منافع خود است نه دموكراسي
اين دموكراسي نيست كه كشورهاي غربي را درگير جنگ ميكند، بلكه ارتشها و منافعي است كه در پس اين جنگها قرار دارد. آيزنهاور رئيسجمهور آمريكا بهترين سخنراني تاريخ درباره دفاع مدرن را در سال 1961 ايراد كرد. او جناح چپي نبود، يك ژنرال سابق و يك جمهوريخواه محافظهكار بود. با نگاهي به دوران رياستجمهوري وي ميبينيم كه پيام خداحافظي وي به مردم آمريكا، هشداري ساده درباره "خيزش فاجعهآميز قدرت نابجا " از مجموعهاي صنعتي-نظامي است كه "تاثيري توجيهناپذير بر دولت " دارد. يك تشكيلات دفاعي روبه رشد كه توسط منافع شركتهاي بزرگ حمايت ميشود، روزي آنقدر مردم استخدام خواهد كرد كه نظام سياسي را تباه كند. (در پيشنويس اصلي سخنراني آيزنهاور حتي به يك مجموعه صنعتي-نظامي-كنگرهاي اشاره شده بود) به گفته آيزنهاور، اين لابي ممكن است آنقدر بزرگ شود كه "آزاديها و فرايندهاي دموكراتيك غرب " را به خطر بيندازد.
اگر آيزنهاور زنده بود و آمريكاي امروز را ميديد كه جمعيت نظامي آن از 3.5 ميليون نفر به 5 ميليون نفر افزايش يافته، چه ميگفت؟ ملتهاي غربي امروزه نسبت به هر زمان ديگر در تاريخ با تهديد كمتري نسبت به تماميت و امنيت خود روبرو هستند؛ با اين حال، صنايع دفاعي آنها بيش از هر زمان ديگري خواستار پول بيشتر و حتي چيزهاي بيشتر است. "جرج كنان " استراتژيست جنگ سرد چنين پيشبيني كرده است: "اگر اتحاد جماهير شوروي فردا در آبهاي اقيانوس غرق شود، مجموعه صنعتي-نظامي آمريكا عمدتاً بدون تغيير پابرجا خواهد ماند تا زماني كه رقيب ديگري روي كار آيد ".
شيطان براي افراد عاطل كارتراشي ميكند، مخصوصاً اگر اين افراد پولدار هم باشند. "شرارد كاوپر-كولز " فرستاده ويژه سابق انگليس در كابل هفته پيش اين ادعاي كنان را تكرار كرد كه تمايل ارتش انگليس براي مبارزه در ولايت هلمند، از منافع شخصي اين كشور سرچشمه ميگيرد. "سر ريچارد دنت " رئيس ستاد كل وقت ارتش انگليس به وي گفت: "يا بايد از آنها استفاده كنيم و يا آنها را از دست بدهيم ". كاوپر-كولز اكنون از ارتش خارج شده و براي يك كارخانه توليد اسلحه كار ميكند.
هيچ توجيه دفاعي استراتژيكي براي هزينه كردن 5.5 درصد از توليد ناخالص داخلي آمريكا توسط دولت اين كشور، 2.5 درصد توسط انگليس و "تصميم " ناتو براي رسيدن به ميزان 2 درصد بر روي دفاع توسط اين دو كشور و سازمان وجود ندارد.
اين آمار صرفاً به تعهدها و منافع كنوني رسميت ميبخشند. در پايان جنگ سرد، سربازها سرسختانه مناقشات جديدي براي خود و تامينكنندگانشان به وجود ميآوردند كه شامل جنگ با تروريسم، مواد مخدر، دزدي دريايي، جاسوسي اينترنتي و بيعاطفگي كلي بشر با همنوع ميشد. هيچ يك از اين جنگها به موفقيت نرسيده، ولي همه آنها نيازمند تجهيزات است. جنگ با تروريسم تجسم همه وحشتهاي آيزنهاور بود چراكه آمريكا در باتلاقي از آدمربايي، شكنجه و حبس بدون دادگاه غرق شد.
* هر سلاحي كه ساخته ميشود، دزدي از كساني است كه از گرسنگي رنج ميبرند
وضعيت متخاصمانه آمريكا و انگليس نسبت به جهان اسلام، خصومت و تهديدهاي ميانهرو در جواب درپي داشته است. بمباران كردن اهداف افراطگرا در پاكستان، در واقع دعوتي است از تروريسمها براي حمله به انگليس كه درنتيجه، دفاع در مقابل چنين حملهاي مورد نياز خواهد بود. در ضمن، بهاي احتمالي تسكين چنين موقعيتي هنگفت خواهد بود. آيزنهاور اظهار كرد كه هر سلاحي كه ساخته ميشود، دزدي از كساني است كه از گرسنگي رنج ميبرند. ساختن يك بمب برابر با دو نيروگاه توليد برق و يك بيمارستان است. همچنين، هريك از موشكهاي توماهاوك كه كامرون بر سر مردم در طرابلس مياندازد، تنها يكي از پناهگاههاي قذافي را ويران نميكند (آيا پناهگاهي براي وي باقي مانده؟)، بلكه به عدم ساخت يك بخش بيمارستان و يك كلاس مدرسه در انگليس ميشود.
تا زماني كه "دفاع بزرگ " وجود دارد، سياستمداران تشنه قدرت را به بكارگيري آن اغوا ميكند. اين كار، بازگشت به جنگي چند صدساله است كه در آن، بارونها و شواليههاي ارتش انگليس نفوذي شديد بر خاندان سلطنتي داشتند و هدفي جز جنگيدن در زندگي نداشتند. آنها براي رسيدن به پيروزي خواستار ماليات بيشتري براي خريد سلاح بودند و هرگاه سلاح بيشتري به دست ميآوردند، وعده پيروزي بزرگتري را ميدادند. دقيقاً به همين صورت بود كه وزير دفاع انگليس كنترل بودجه را در زمان جنگ از دست ميداد.
اين خبر خوبي است. ناتو بيش از هدف خود بقا داشته و اكنون با فريفتن اعضا به تخصيص بودجه بيشتر و شركت در جنگهايي كه هيچ ارتباطي به هدف تشكيل اين سازمان ندارند، وجود خود را توجيه ميكند. با اين حال، به نظر وزير دفاع آمريكا، ناتو آنقدر كه بايد پول خرج نميكند. گيتس با عصبانيت تهديد كرد كه "رهبران آينده آمريكا...احتمال دارد توجهي به اين مسئله نكنند كه سرمايهگذاريهاي آمريكا در ناتو ارزش بهاي آن را دارد يا خير ". اين يك تهديد است يا يك وعده؟