خبر انلاین-چرا نامزد نشوم وقتی میبینم میتوانم رئیس جمهور شوم. بسیاری از جوانان دختر و پسر از من میخواهند در انتخابات شرکت کنم.
سیدعلی موسوی خلخالی:
کاملا آماده است که دفترش را به عنوان دبیر کل اتحادیه عرب ترک کند. دیگر خود را برای ریاست جمهوری آینده مصر آماده کرده است. انتخاباتی تاریخی که حضور او میتواند رنگ و بوی تازهای به آن دهد. میگوید به مواضع سلبی امریکاییها برای حضورش در این انتخابات توجه نمیکند و برای حضور در آ کاملا مصمم است و تلاش دارد مجموعهای از کارشناسان خبره و آگاه را برای طراحی و انتشار برنامههای انتخاباتیاش تشکیل دهد. میگوید در مناسبترین زمان برنامههایش را یک به یک و دقیق اعلام خواهد کرد. عمرو موسی در گفتگو با خبر آنلاین درباره مشکلات موجود در کشورش، اقتصاد، سیاست، فشارهای بینالمللی به خودش و مصر صحبت کرد. مشروح این گفتگو را در زیر میخوانید:
قبل از هر چیز نظرتان درباره انقلاب 25 ژانویه مصر و وقایع پس از آن چیست؟
انقلاب 25 ژانویه به معنای واقعی کلمه در نوع خود منحصر به فرد بود و واقعا تاثیری ملی و منطقهای داشت. برخی از ما واقعا به این درک رسیدهایم که جهان عرب به همراه جوانانش و به رغم تمامی امکاناتش واقعا در حالتی از رکود و رخوت شدید به سر میبرند و این مسئله به ویژه در مصر به خوبی نمایان بود. خللی که در جامعه مصری رخ داد میتوانست کشور را به انفجار بکشاند و ما را با مسائل و مشکلات بسیاری مواجه کند.
آیا قبلا فکر میکردید نظام سرنگون شود؟
نه ابدا، حقیقتا هیچ کس تصور نمیکرد که انقلابی به این شکل رخ دهد، انقلابی متفاوت با تمامی اتفاقات گذشته مصر، بیسابقه و خلاف اصول سنتی مصر. این انقلابی مطابق با معیارهای قرن بیست و یکم بود که کاملا با مختصات قرن بیستم تفاوت داشت. این انقلاب در حال حاضر بسیاری از مفاهیم را تغییر داده است، افق آینده سیاسی مصر را کلا دگرگون کرده و علاوه بر آن انتظار میرود که بر تغییرات آینده جهان عرب و خاورمیانه نیز تاثیرات شگرف بگذارد. این انقلاب مطابق با نظریه دومینو رخ داد. هیچ لازم نیست شرایط این تغییرات یکسان باشند و نتایج یکسانی از آنها حاصل شود، ممکن است حتی در نهایت به تغییر در روش اداره و حکومت کشورهای عربی و مسیر سیاسی آنها ختم شود. ما باید قدردان انقلاب تونس باشیم که شراره ایجاد یک حرکت پرانرژی بزرگ را در منطقه ایجاد کرد و سراسر جامعه عربی را در نوردید ولی بیشک تاثیرگذاری این حرکت انقلاب مصر است که تاثیرات شگرفی بر سراسر جامعه عربی خواهد گذاشت. این درست است که انقلاب 25 ژانویه مصر یک رهبر و جریان هدایتکننده ندارد ولی یک جریان بزرگ مردمی دارد که همین بیشتر از هر چیز برای مردم مهم است.
نگرانی شدیدی وجود دارد که این انقلاب توسط جریانهای سیاسی یا دینی خاص دزدیده شود، آیا شما هم چنین نگرانی دارید؟
من واقعیت را به گونه دیگری میبینم. به اعتقاد من مصر پس از 25 ژانویه دیگر مصر قبل از 25 ژانویه نخواهد بود. کسانی که میترسند انقلاب دزدیده شود و به جایگاه سابقش باز گردد یا به منظومههای دیگر منحرف شود، فراموش کردهاند که قاعده روشن این انقلاب این است که هیچ راهی برای بازگشت به نظام سابق یا همان شکل سابق حکومت مصر وجود ندارد. قطعا امور به سمت بهبود حرکت خواهد کرد، ما تاکید کردیم که این جنبش حرکتی به سمت دموکراسی، شفافیت، حاکمیت قانون و اصلاحات کامل بوده است و این انقلاب به رغم تمامی عوامل سلبی موجود قطعا به راه خود ادامه خواهد داد.
پس شما امکان ربودن انقلاب را دور از ذهن میدانید و معتقدید هیچ جریان سیاسی انحرافی نمیتواند انقلاب را قبضه کند؟
نه. من تلاش برای دزدیدن انقلاب را بعید نمیدانم. این یک بازی سیاسی است و تمامی احتمالات نیز برای آن وجود دارد. ولی کتمان نمیکنم که این انقلاب را خود مردم و نه نمایندگان یا مجموعهای از آنها انجام دادند. مردم همگی با هم به خیابانها آمدند و خواستار انقلاب و تغییر شدند. اکنون فرصتی پیش آمده تا مصر بار دیگر خود را احیا کند و از آن مصر عجوزه پیر خمود خارج شود و از آن فاصله بگیرد، در چنین حالتی انقلاب نمیتواند دزدیده شود.
گفته میشود اخوان المسلمین بیشترین استفاده را از انقلاب 25 ژانویه برده است به همین دلیل هم از همان ابتدا اقدام به تشکیل یک حزب سیاسی کرد؟
تمامی جریانهای سیاسی این حق را دارند که به اسم خود حزب تاسیس کنند و افکارشان را بیان کنند و برای حل مشکلات مصر طرح پیشنهاد دهند تا یک موضع مناقشه ملی به وجود آید. ملت حق دارد که بداند این مجموعه یا مجموعههای همسو با آن چه میگویند و چه امکاناتی را عرضه میکنند. هدف اکنون بنای مصر مدرن است، مصری دموکراتیک و دموکراسی یعنی این که هر شهروند و هر جریانی در مصر فرصتی برای بیان آنچه فکر میکند، داشته باشد. خط سیاسی که مورد مناقشه ملی قرار بگیرد تا ابزارهای دموکراتیک یک جامعه مدرن تکثرگرا مهیا شود.
به اعتقاد بسیاری نابودی احزاب سیاسی مصر توسط نظام سابق و سقوط حزب ملی که اخیرا صورت گرفته، این فرصت را به وجود آورده تا در انتخابات پارلمانی پیش رو اخوانیها بیشترین شانس را برای کسب اکثریت کرسیهای پارلمان داشته باشند، برای آن که تنها جریان سیاسی کشور هستند که در حال حاضر نزد جامعه مصر صاحب جایگاهند. امریکاییها این موضوع را بسیار مطرح میکنند. آیا شما هم با این دیدگاه موافقید؟
به اعتقاد من حرکتهای سیاسی مصر باید اول به فکر انتخابات ریاست جمهوری باشند نه انتخابات پارلمانی. مجلس اعلای نیروهای مسلح نیز نیز تا کنون اقدامهای خوبی را انجام داده است، مثلا قانون اساسی را تعدیل کرده، اوضاع را آرام ساخته و در ردههای بالای حکومتی تغییرات روشنی انجام داده است. شاید مهمترین تغییر در رابطه با قانون اساسی باشد. مقصود از اصلاحات قانون اساسی این است که زمینههای رقابت برای انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری مهیا شود. به اعتقاد من پس از پایان دوره انتقالی که توسط شورای عالی نیروهای مسلح اداره میشود، انتخابات ریاست جمهوری بر اساس قانون اساسی فعلی که تعدیلات لازم در آن اعمال شده انجام شود، رئیس جمهور جدید بر اساس قانون اساسی جدید از مجموعهای از کارشناسان خبره قانون اساسی و نمایندگان بارز جامعه مصری و نمایندگان سندیکاها و جریانهای مختلف مثل مهندسین، پزشکها، کشاورزها، کارگران، زنان، جوانان و غیره دعوت کند که مجموعهای برای بازنگری قانون اساسی تشکیل دهند، یعنی رئیس جمهور بدین وسیله یک مجموعه منتخب 200 یا 250 نفری تشکیل دهند تا قانون اساسی مورد بازنگری جدی قرار گیرد و آن قانون اساسی پایه و اساس نظام جدید شود. پس از آن رئیس جمهور فورا دعوت به برگزاری انتخابات پارلمانی بر اساس قانون اساسی جدید کند.
چرا به اصلاح قانون اساسی اصرار دارید در حالی که یک بار بلافاصله پس از سرنگونی نظام قانون اساسی اصلاح شده است؟ آیا گمان نمیکنید این اتفاق باعث شود تا مردم خسته شده و حرکتهای اعتراضی تازهای رقم بخورد؟
خیر ابدا. لازم است ما قانون اساسی جدیدی داشته باشیم، ما در قرن بیست و یکم زندگی میکنیم و نیازمند قانون اساسی هستیم که نیازهای روز مردمی که در این عصر زندگی میکنند را برآورده کند. قانون اساسی که ارکان قدرت را از هم جدا سازد و اختیارات رئیس جمهوری، نخستوزیر و نمایندگان پارلمان را مشخص کند و برای هر کدام از آن دو نیز محدودیت عمل زمانی تعیین کند. به اعتقاد من دوره هر حکومت باید پنج سال باشد. به این معنا که رئیس جمهور برای یک دوره زمانی کشور را اداره کند تا بتواند کشور پیشرفت کند و در هر دوره دستاوردی داشته باشد. برای همین باید بگویم که قانون اساسی نباید فقط مجموعهای از چند بند ماده قانونی باشد، قانون اساسی باید روح و چارچوب جامعه شود و اهداف آن را تعریف کرده و تحرکاتش را قانونمند کند.
آیا به فکر ریاست جمهوری آینده هستید؟
رئیس جمهوری آینده مصر فارغ از این که چه کسی باشد به اعتقاد من باید فقط برای یک دوره رئیس جمهور شود، حالا باید بپذیریم که این دوره ریاست جمهوری چند سال باشد، پنج سال، چهار سال یا شش سال. به هر حال در این دوره باید همه اصلاحات و تعدیلها صورت بگیرد و رئیس جمهور این دوره، کشور را به سمت ثبات و بهبود امور سوق دهد، سپس از سال 2015 تعیین دو دوره ریاست جمهوری را آغاز میکنیم.
چه مخاطراتی را برای دوره آینده انتخابات پارلمانی مصر که قبل از ریاست جمهوری برگزار خواهد شد، احساس میکنید؟
خطر چندان جدی احساس نمیکنم. بله اختلاف نظر بسیار است ولی ضرورتا به این معنا نیست که این آرا برخوردی با هم داشته باشند. به نظرم باید وقت کافی به احزاب داد برای این که هنوز آماده نیستند. دموکراسی و پارلمانتاریسم نیازمند احزاب مجهزی است که آمادگی یک رقابت حقیقی را داشته باشند. آنها باید فرصت عمل، جذب آرا و اعلام و تایید نامزدهای خود را برای کسب کرسیهای پارلمان داشته باشند. اگر فرصت کافی معقول زمانی به آنها داده شد و آنها فرصت یافتند خود را بیابند و خود را برای انتخابات آماده کنند بر عکس گذشته به نظر من میتوان انتظار یک رقابت پارلمانی خوب داشت. با یک قانون اساسی دائمی که حرکتهای انتخاباتی بتوانند به آن اعتماد کرده و برنامههای خود را پیش ببرند.
بدون هر گونه حاشیهسازی، ما همین الآن میخواهیم موضع شما را بدانیم، آیا در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو نامزد میشوید یا خیر؟
من آمادهام خود را در انتخابات پیش رو نامزد کنم و این مسئله را برای خود واجب میدانم و در قبال آن احساس مسئولیت میکنم، چرا نامزد نشوم وقتی که میبینم میتوانم به این منصب برسم. بسیاری از جوانان، دختر و پسر از من میخواهند در این انتخابات شرکت کنم. من اکنون در حال مرتب کردن برنامههای خود هستم تا این که بتوانم در لحظه مناسب نامزدی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کنم. در دوره جدید در برای حضور همه باز است. در دوران جدید هر کسی میتواند به طور حقیقی در یک انتخابات آزاد شرکت کند. هر کس که میتواند باید در این انتخابات شرکت کند تا یک انتخابات رقابتی خوب بدون هر گونه مداخله خارج از رقابتی باشیم. این همان تغییری است که انقلاب تلاش کرد محقق کند.
حتما میدانید که امریکاییها ترجیح میدهند شما نامزد نشوید؟
این انتخابات امریکا نیست انتخابات مصر است. بدون هر گونه مداخله خارجی. بله از این و آن زیاد شنیدهام که امریکاییها میگویند که موسی مناسب پست ریاست جمهوری مصر نیست اما اولا، لازم است فراموش نشود که انتخابات پیش رو باید یک انتخابات آزاد و سالم باشد امریکاییها نیز لازم است به نتایج آن حتی اگر اخوانیها پیروز آن شدند، تمکین کنند. ثانیا، امکان هر گونه دخالت خارجی در این انتخابات از قبل هر طرفی امریکایی یا غیر امریکایی وجود ندارد. ملت خود میداند چه کسی را انتخاب کند.
برنامههای کلی انتخاباتی شما چیست؟
این درست است که هر کس توقع داشته باشد من یک برنامه انتخاباتی شامل و کامل برای این مرحله داشته باشم. اما به اعتقاد من نظام مصر در حال حاضر باید یک نظام ریاست جمهوری و نه پارلمانی باشد و لازم است تجدید نظر شود تا یک نظام دموکراتیکی شکل بگیرد تا مصر مثلا در چارچوب یک حکومت 10 ساله بر اساس قانون اساسی جدید اداره شود تا امکانات لازم برای انتقال به یک نظام پارلمانی را مهیا کند. به اعتقاد من بهتر است در وضعیت فعلی یک نظام ریاست جمهوری با در نظر گرفتن محدودیت در قدرت رئیس جمهوری به صورت روشن و دموکراتیک بر سر کار آید. به ویژه این که این مرحله یک مرحله به خصوصی است که باید در طول آن کشور احیا شود، به راه صحیح خود بازگردانده شود و به ثبات برسد از این رو وجود یک رئیس جمهوری قدرتمند بیشتر به کار میآید. این رئیس جمهور باید نگاه روشن و استراتژیکی به آینده مصر داشته باشد که میتواند این نگاه را در برنامه انتخاباتیاش بیان کند. برنامهای منطبق با معیارهای ملی که سازمانهای ملی آن را تعریف کرده باشند. نکته اساسی این است که رئیس جمهور باید رهبری یک تغییر حقیقی را بر عهده بگیرد. این مرحله مرحله اهالی خبره است نه اهالی معتمد. کسانی که به دنبال اعتمادسازی رفتند و در اوضاع کشور خلل ایجاد کردند همانها یکی از دلایل اصلی بحرانی شدن اوضاع کشور بودند. من همچنین موافق وضع قانون اساسی جدید برای کشور بر اساس همان چیزی که پیشنهاد دادم هستم...
درباره برنامه انتخاباتی؟
اما درباره برنامه انتخاباتیام، من نسبت به برخی مسائل اهتمام ویژهای داشتهام. این مسئله هم محدود به امروز یا پس از انقلاب ژانویه نیست، موضوعاتی است که مدتها است بر سر آنها بحث و جدل داشتهام و با بسیاری از کارشناسان اقتصادی، جامعهشناسی و علوم بر سرشان بحث کردهام. یقین داشتهام که عقبافتادگی مصر در بسیاری از مسائل ریشه در زیربناهای اجتماعی دارد، همین مسئله بر اقتصاد ما نیز سایه انداخته است، همچنین در بعد آموزش و بهداشت نیز ضربههای سنگینی خوردهایم. از این رو معتقدم که باید اصلاحات صورت بگیرد. من به مردم مصر بسیار امیدوارم به رغم این که زمان تنگ است ولی میدانم چون جدی هستند اصلاحات را پیش میبرند. من با بسیاری از جوانان قاهره، اسکندریه و دیگر استانها از نزدیک برخورد داشتم و دیدم که تا چه اندازه در پیشبرد اصلاحات جدی هستند. از لحاظ آموزشی کشور به هیچ وجه در وضعیت مناسبی به سر نمیبرد. جوانان مستحق وضعیت آموزشی بسیار بهتر از این هستند. با جدیتی که من از این جوانان سراغ دارم، میتوانم بگویم که میتوانند راه ده ساله را پنج ساله بپیمایند.
برای خروج از بحران اقتصادی کشور به چه چیز فکر میکنید؟
در ابتدای دهه نود درباره اصلاحات اقتصادی در چارچوب نظام بینالمللی بسیار صحبت کردیم. آن زمان جنگ سرد تازه پایان یافته بود و تسلط نظام سرمایهداری نیز آغاز شده بود. نظامهای اقتصادی به سمت استقلال حرکت میکردند و خصوصیسازی سر لوحه اقتصاد جهانی قرار داشت. همچنین نقش صندوق بین المللی پول و بانک جهانی نیز افزایش یافته بود. ما دیدگاهی نسبت به اقتصاد داشتیم که منطبق بر دیدگاه جامعه مصری نبود، کشور در حال توسعهای بودیم و نمیتوانستیم به طور کامل اقتصاد سرمایهداری را پیاده کنیم. در آن موقع مسئولان به این مسئله توجه نکردند و واقعیتهای اجتماعی را درک نکردند، نتایج آن را نیز دیدیم. این سیاست اقتصادی شکست خورد و از ابتدای 2000 تا 2010 شاهد ظهور بازرگانان قدرتمندی بودیم که در کل تاریخ مصر سابقه نداشت. بدین ترتیب اقتصاد دچار چنان دگرگونی شد که به هیچ وجه با توسعه کشور تناسب نداشت. از یک سو عده کوچکی به شدت ثروتمند شدند که خود را مدیر شرکتهای خصوصی مینامیدند و از سوی دیگر عدهای نیز به شدت فقیر شدند که اکثریت کشور را شامل میشدند. ما باید اقتصادی را در دستور کار قرار دهیم که مناسب همه جامعه به طور یکسان باشد. البته باید روی بحثهای اقتصادی بحثهای جدی انجام شود. این جا نمیتوانم بیش از این موضوع را باز کنم. ولی به هر صورت باید رویکردی اتخاذ کنیم که فقر کاهش یابد و نرخ گرسنگی پایین بیاید. این که فقط افتخار کنیم رشد اقتصادی داریم ولی مردم تاثیر آن را احساس نکنند به هیچ وجه فایده ندارد. بخش اعظمی از مردم رشد اقتصادی کشور را احساس نمیکنند در نتیجه میتوانیم بگوییم کشور دچار اختلال اقتصادی است که باید به هر صورت درمان شود. ولی با همه این احوان معتقدم که باید اقتصاد مصر به سوی این دو محور به طوری مساوی حرکت کند، بازار آزاد و عدالت اجتماعی.
در رشد و پژوهش علمی بسیار عقب افتادهایم. شاید آماری داشته باشیم ولی در عالم واقع هیچ چیز نداریم. آیا افزایش میانگین پژوهش علمی نیز در اولویتهای شما قرار دارد؟
موضوع بحث علمی نه تنها پسرفت داشته بلکه اصلا وجود خارجی ندارد. یکی از دلیل عمده آن هم این است که اصلا بودجه برای پژوهش در کشور در نظر گرفته نشده است. برای درک این موضوع همین کافی است که میبینیم دانشمندی مثل دکتر الزویل در مصر به سر میبرد ولی نمیتوانیم از امکاناتش استفاده کنیم. هنگامی که اعلام آمادگی کرد که میتواند به کشور خدمت کند، فرصت بزرگی را از دست دادیم، نتوانستیم به کمک او یک دانشگاه علمی تکنولوژی احداث کنیم. هیچ کس هم نگفت چرا. همان طور که کسی به حضور دکتر احمد الزویل توجه نکرد. همین طور در مورد دکتر فاروق الباز معروف به "شاهراه توسعه" که بزرگترین پروژههای کشور را در سالهای اخیر مطرح کرد. او فکرش را در دهه هشتاد عرضه کرد و در ابتدای دهه نود بر سر آنها به طور جدی به بحث نشستیم. به یاد داریم که با دکتر الباز در مصر و واشنگتن چقدر بحث میکردیم ولی هیچ کدام از این بحثها راه به جایی نبردند. تبلیغات نیست چنین پروژههای علمی واقعا وجود دارد. متاسفانه نسبت به علم و مراکز علمی طی سالهای گذشته بسیار بیتوجهی کردیم.
درباره برنامه هستهای مصر چه نظری دارید؟
از این نگران بودم که برخی مدیران شرکتهای خصوصی موفق شوند برنامه هستهای مسالمتآمیز مصر را به دلایلی که نمیخواهم بگویم، لغو کنند. من به شدت به راهاندازی و ساخت تاسیسات هستهای پافشاری دارم و به عنوان یک شهروند مصری نسبت به تعویق افتادن آن اعتراض دارم، ولی خوشبختانه خداوند یاری کرد و جایش هم مشخص شده است و انشاء الله با ساخت آن، موافقتهای لازم حاصل شود و امیدوارم به خوبی تا آخر هم پیگیری شود.
آیا ممکن است با فشارهای خارجی هم مواجه شویم؟
قطعا، به خصوص این که ما صحبت از تکنولوژی صلحآمیز هستهای آن هم تحت شرایط آژانس بینالمللی انرژی اتمی میکنیم. من میدانم که با توجه به منافع متناقض جهانی چه فشارهایی وجود دارد ولی این کوتاه آمدن خودکار را درک نمیکنم، همه چیز به سیاستها و مواضع ما باز میگردد. اگر مواضع ما مستحکم باشد میتوانیم به این تکنولوژی برسیم چرا که این حق ما است که به تکنولوژی صلحآمیز هستهای برسیم. مهم این است که بتوانیم اطمینانی به افق آینده مصر داشته باشیم. به هر حال ما از صفر آغاز نمیکنیم، ما نیروگاههایی داریم که در دهه نود توانستیم به کمک آرژانتینیها تاسیس کنیم. اکنون مهم این است که بتوانیم این امکانات را افزایش دهیم تا بتوانیم انرژی تولید کنیم، ما باید از دانشمندانی که در این زمینه کار میکنند حمایت کنیم. ما باید در این زمینه رشتههای دانشگاهی تاسیس کنیم، نیروی انسانی تربیت کنیم و با دانشگاههای مهم جهان نه فقط غربی بلکه در شرق نیز همکاری داشته باشیم. با دانشگاههای ژاپن، چین، کره، هند و غیره همکاری کنیم و قطعا هزینههای آن نسبت به دیگر قارهها کمتر خواهد بود.
نظر شما درباره روابط خارجی چیست؟
لازم است که روابط خود را با تمامی کشورهای جهان احیا کنیم. در دوره گذشته روابط ما با بسیاری از کشورهای جهان مثل ایران، سوریه، لبنان و غیره بحرانی بود، در مقابل روابطمان را با برخی دولتها مثل اسرائیل بیش از اندازه گسترش دادیم تا آن جا که اسرائیلیها بیش از ما از این روابط منفعت میبردند. لازم است که در این زمینه توازنی ایجاد کنیم و صفحه تازهای در رابطه با تمامی کشورهای جهان از جمله ایران بگشاییم.