خبرگزاري فارس: "جفري گلدبرگ " روزنامه نگار آمريكايي در سفر خود به تونس انقلابي، گزارشي را از خواسته هاي و تمايلات سياسي مردم اين كشور ،آينده تونس و دموكراسي آينده عربي به نگارش در آورده است و در آن پيش بيني خود را از آينده كشورهاي انقلاب عربي در منطقه خاورميانه را ذكر كرده است.
به گزارش خبرگزاري فارس، جفري گلدبرگ روزنامه نگار آمريكايي نشريه آتلانتيك به عنوان كارشناس مسائل خاورميانه سال ها است كه در نشريات معتبري همچون نيويورك تايمز به نگارش مقاله مي پردازد و تحليل هاي وي از سوي مراجع مختلف مورد توجه قرار مي گيرد.
وي در جديدترين مقاله خود با تحليل آخرين شرايط انقلاب هاي منطقه اي به پيش بيني تبعات و تاثيرات خيزش هاي انقلاب مردم منطقه مي پردازد.
گلدبرگ در ابتداي مقاله خود كه در نشريه آتلانتيك منتشر شده است، مينويسد: در حالي كه با سقوط حكومتهاي ديكتاتوري در خاورميانه مواجهيم، اگر دموكراسي اعراب به معناي اسلامگرايي افراطي باشد چه اتفاقي خواهد افتاد؟ آيا براي پشتيباني از ارزشهاي آمريكا و همزمان حمايت از منافعش - كه مهمترينشان ارتباط با ايران و دسترسي به نفت است- لازم است كه دولت اوباما در يك كشور به دنبال دموكراسي بيشتر باشد در حالي كه در كشور همسايه مانع سقوط حكومت استبدادي شود؟ پاسخ فقط يك كلمه است، بله.
*افاشگري در مورد "بن علي " راهي كه به زندان ختم مي شد
فروشگاه "الكتاب " يكي از كتابفروشيهاي معروف و پرمشتري در خيابان "حبيببورقيبه "، بلوار اصلي تونس است كه روزگاري پايتخت آرام جمهوري سابقاً بيتحرك واقع در آفريقاي شمالي، تونس بود.
البته، امروزه، تونس محل انقلاب بزرگ 2011 اعراب شناخته شده است. در دوران حكومت رئيسجمهور مخلوعشان، "زينالعابدين بنعلي " عياش غارتگر (دزدسالار)- كه تسليم شدنش در ژانويه در برابر گروهي از معترضان خياباني خشمگين، آغازگر موج ناآرامي در جهان عرب بود- كاركنان كتابفروشي "الكتاب " پليس مخفي را كاملاً زير نظر داشتند، چرا كه تنها پايگاه پليس مخفي در سمت ديگر خيابان در ساختماني با ديوارهاي گچي سفيد بود كه در عين حال محل وزارت كشور بود.
"كامل الحميدي " ،يكي از كاركنان كتابفروشي، مارس سال گذشته كه براي ديدن از كتابفروشي رفته بودم به من گفت: "اگر كتابفروشي "الكتاب " جرأت داشتن كتابي را داشت كه فقط اشارة كوچكي به ظلم وستم بن علي كند، كتابفروشي فوراً تعطيل ميشد ". در ادامه در حالي كه به ساختمان رعبآور روبهرويي اشاره ميكرد، گفت: "ما را زنداني ميكنند، همين روبهرو ".
* كتاب هاي افشاگر، پر فروش مي شوند
گرچه امروزه پنجره اين كتابفروشي نمايانگر آزادي بيان شكوهمند و مقدسي است كه در حدّ وسيعي به آثاري اختصاص دارد كه رژيم بنعلي و خانوادهاش را به باد انتقادميگيرد.
اين عناوين شامل: سكوت تونس، بنعلي تونس: جامعه در برابر نظام، و بنعلي فاسد، است. علاوه بر اين، كتابهاي ديگري به تبيين تخلفات ديكتاتورهاي مختلف در ديگر كشورهاي عربي ميپردازند، و دو كتاب هم به زندگي دردآور و مرگ دهشتناك "محمد البوعزيزي "، فروشنده ميوه و سبزي تونسي ميپردازند، كسي كه خودسوزياش، در نتيجه محروميت تمامنشدني و تحقيرهاي غيرقابلتحمل پليس زني بود- مثل حملات توهينآميز، كه جرقه انقلاب را زد. "الحميدي " گفت: "اين فروشگاه از ژانويه تاكنون صدها نسخه از بن علي فاسد فروخته است. "
*خانواده بن علي تونس را جزو اموال خصوصي خود مي دانستند
درست است كه بنعلي با ليست گناهان بيشمارش، در زمره بالاترين ديكتاتورهاي خاورميانه محسوب نميشود. به هرحال پليس مخفي او تا حدودي با ادب و احترام عملياتش را اجرا ميكند، دستكم در مقايسه با اعمال خشونتآميز نيروهاي مخفي حسني مبارك؛ ولي مطمئناً در مقابل همسايه شرقياش، معمر قذافي، عقايد شخصياش هنوز به اندازه كافي رشد نكردهاند. ولي بنعلي دزدي هنرمند است، غارتگري تشنه مخازن كشور. "مصطفي كامل نابلي "، رئيس بانك مركزي تونس، كه از تبعيدي داواطلبانه برگردانده شد تا به اقتصاد فروپاشيده كشورش كمكي كند، كارش را همچون ماجراجويي در حسابرسي دادگاهي دانست و گفت: "هر چه كه ميتوانستند بدزدند تا حالا بردهاند. فكر كنم سالها طول ميكشد كه به وسعت فساد پي ببريم. خانواده بنعلي تونس را جزو اموال شخصيشان ميدانستند.
*خانواده بنعلي يك و نيم تن شمش طلا و ميلياردها دلار از اموال كشور دزدي كردهاند
"ليلا الطرابلسي "، همسر بنعلي، آرايشگر نوكيسهاي كه هواپيماهاي دولتي را به "سن تروپه " ميفرستد تا برايش خريد كنند، خودش را همچون ملكه بيتاج و تخت كارتاژ يونان ميداند. دختر و دامادش عمارتي بيش از اندازه وسيع و بدتركيب را ميگردانند كه در ساحل مديترانه واقع شده است و در زمينهاي آنجا محوطهاي دارد براي ببر خانگياش "پاشا " كه متعلق به عدي حسين بوده است. دستكم يكبار هواپيمايي دولتي را به اروپا فرستادند تا برايشان ماست يخي موردعلاقهشان را بياورد. گزارش دادهاند كه قبل از اينكه بنعلي و همسرش به عربستان سعودي فرار كنند، بانك مركزي را غارت كرده يك تن و نيم شمش طلا بردند. همه مي دانند كه اين خانواده احتمالاً ميلياردها دلار از خزانه مملكت دزديدهاند. سي درصد جوانان در كشور تونس از مشكل بيكاري رنج ميبرند.
*به اعتقاد بسياري از دولتمردان آمريكايي از طريق سركوبي ميتوان ثبات را در خاورميانه برقرار كرد
البته، بسياري از دولتمردان آمريكايي اين موضوع "واقعگرايانه " را كه از طريق سركوب ميتوان ثبات دائمي در خاورميانه ايجاد كرد با آغوش باز پذيرفتند؛ اين امر را بنعلي در تحليلهايش از مركزيت خودش در مناقشات ضدتروريستي در جهت منافع شخصياش پذيرفته است؛ با اين كه در كشوري مثل تونس هستيم كه بيشترين جمعيت سكولار را در ميان كشورهاي آفريقاي شمالي دارد و يكي از بالاترينها از نظر سواد عمومي است.
*فروش خوب كتابهاي ضدآمريكايي در تونس
همين تاريخچه حمايتهاي تمام و كمال آمريكا از رهبري بنعلي است كه باعث فروش پرتحرك و فراوان كتابهاي ضدآمريكايي در "الكتاب " ميشود، كتابهايي كه برخي از آنها بسيار خستهكننده هستند. "كامل الحميدي " ميگويد: "اين كتابها رواج پيدا كردهاند ولي كتابهاي مربوط به بنعلي معروفتر هستند. "
ناگهان از بيرون فروشگاه صدايي شنيدم و خريدم را نيمه كاره گذاشتم. تظاهركنندگان در حال راهپيمايي به سمت وزارت كشور بودند. فقط يك چيز است كه بيشتر از ديدن اين كتابفروشي قلب يك آمريكايي را به شوق ميآورد آن هم كتابفروشياي كه پيش از اين بايد كتابهايش را سانسور ميكرد و اكنون هرچه بخواهد ميفروشد، اين شوق بيشتر با ديدن شهروندان جواني ايجاد ميشود كه روزگاري تحت حكومتي استبدادي ميزيستند و اكنون به منظور درخواست حقوقشان تجمع كردهاند.
* نوشته هاي رهبر مسلمان آمريكايي الهام بخش جوانان تونسي
ساختمان وزارت كشور را با حلقههاي سيمي خاردار احاطه ميكنند؛ ماشينهاي مخصوص حمل كاركنان مسلح آن و جيپهاي ارتشي را در داخل ساختمان پشتسيمهاي خاردار پارك كردند و سربازان در محوطه اطراف آن نگهباني ميدادند، اگرچه مشخص نيست كه اين سربازان به منظور محافظت از وزارتخانه دربرابر اعتراضكنندگان در آنجا هستند يا حمايت از اعتراضكنندگان در برابر باقيمانده نيروهاي مخفي پليس. تظاهركنندگان از "قصبه " حركت كرده بودند، كه صحنه خشونتهاي زيادي در انقلاب ژانويه بوده است، و بيشتر جوانان يا نوجواناني بين بيست تا سيساله بودند كه پر از هياهو بودند، گرچه موقتي. به جمعيت پيوستم. صدها نفر از تظاهركنندگان مستقيم به سيمهاي خاردار هجوم بردند. جالب اينكه بر روي يكي از پلاكاردهايشان واژه شهدا نقش بسته بود كه حكايت از مسلماني مؤمن دارد. بر روي ديگري به انگليسي نوشته بودند "ديگر صبر بر آزادي جايز نيست- مالكوم ايكس ".
*از وزارت كشور ميخواهيم كه بگذارد هميشه حجاب داشته باشيم
از تظاهركنندگان اطرافم پرسيدم: "امروز به چه چيز اعتراض داريم؟ " دانشجويي به نام "لطيفه " پاسخ داد: "وزارت كشور ممنوع كرده كه زنان براي كارتشناساييشان عكس باحجاب بگيرند "، پوششي سنتي براي سر كه زنان مسلمان مذهبي ميپوشند- در برخي كشورها، پوشيدن آن اجباري است. در ادامه گفت: "آنها زنان را مجبور به برداشتن حجاب ميكنند و اين توهيني به اسلام است. ما از وزارت كشور ميخواهيم كه اجازه دهد هميشه بتوانيم حجاب داشته باشيم. "
*اعتراضات بانوان محجبه تظاهركننده شباهتي به رفتار سكولاري تونسيها ندارد
بلافاصله بعد تعدادي مرد جوان را ديدم كه ريش داشتند و تعداد زيادي از خانمها، البته نه همه، موهايشان را پوشانده بودند. اين اعتراضات به رفتار سكولاري تونسيها شباهتي ندارد،چون تعدادشان واقعاً زياد است. يكي از تظاهركنندگان به نام "عزالدين ابراهيم " كه فارغالتحصيل دانشگاه ولي بيكار است ميگويد: "رهبران ما بايد بفهمند كه تونس كشوري مسلمان است. " " ابراهيم " خود را "حامي جوان " "النهضه " حزب اسلامگراي تونس معرفي ميكند، كه اخيراً بعد از بيست سال ممنوعيت، قانوني شده است. او ميگويد كه متقاعد شده كه احزابي كه به صورت اسلامگرايانه رهبري ميشوند، از نظر سياسي بر تونس حاكم خواهند شد. " گويي فكرم را خوانده باشد، ادامه ميدهد: "بله، همه ميگويند كه تونس كشوري سكولار است ولي آنها نميدانند كه جدا از تمام اينها ما مسلمان هستيم. قدرت اسلام فراگير شده است. " از او سؤالي بحثبرانگيز ميپرسم: "معتقدي كه خانمها بايد در ملاءعام حجاب داشته باشند؟ " پاسخ ميدهد: "ما براي رسيدن به جامعهاي تلاش ميكنيم كه در آن خانمها درك كنند كه بايد محجوب باشند. "
اگر قدرت را در دست بگيريد، آنها را مجبور به داشتن حجاب ميكنيد؟ جواب داد: "نياز به مجبور كردنشان نيست. در چنين جامعهاي خانمها و آقايان دقيقاً از نقشي كه قرار است در اجتماع داشته باشند، آگاهي دارند. "
* "عبدالحميد لارگشه ": اگر اين افراد اين كشور را در دست بگيرند، كار من تمام است
ناگهان هياهوي ديگري ميشنوم؛ گروهي از معترضان از بقيه جدا شدهاند و گويي درحال بدوبيراه گفتن به مرد ميانسالي هستند كه كتشلوار تيره پوشيده است. در حالي كه مرد فرار ميكند، يكي از معترضان فرياد ميزند: "تو دشمن اسلام هستي! " در آن لحظه نميدانستم كه قرار بعدي من با اين مرد است. او " عبدالحميد لارگشه "، يكي از مخالفان تحصيلكرده و سكولار و همچنين عضو كميته تازهتأسيس انقلابيون مبارز بود كه حزبي تشكيل شده از 71 تونسي است كه به منظور دادن مشورت به دولت به وجود آمده است. بعداً وقتي در هتلي در همان نزديكي با او ديدار كردم گفت: "اگر اين افراد اين كشور را در دست بگيرند، كار من تمام است. "
پرسيدم: "چه چيز آن را در دست بگيرند؟ "
* تصور قدرت گرفتن اسلام گرايان براي سكولارها سخت است
لارگشه گفت: "تصورش سخت است ولي اكثريت تونسيها مخالف اين اسلامگرايان در اطرافشان هستند گرچه چيزي بروز نميدهند. دراينجا مذهب امري شخصي است، برخلاف بيشتر كشورهاي عربي ديگر. انقلاب ما، انقلابي استثنايي است. به دنبال تجدد است. ولي همچنين از تاريخ آموختهايم كه آنها براي اينكه راه خودشان را بروند نيازي به حمايت اكثريت مردم ندارند. "
از "لارگشه " درباره اينكه آيا فكر ميكند كه تظاهركنندگان همچنان بر اعتقادشان درباره حجاب پابرجا ميمانند يا نه پرسيدم. پاسخ داد: "بگذار اميدوار باشيم كه آنچه ميبينيم نمايانگر آينده نيست. "