خبرگزاري فارس:يك كارشناس مسائل سياسي گفت: همين مسئله كه ريشه حركتهاي اخير در منطقه مردمي و شعار محوري اين جنبش ها در راستاي جهتگيري ضدصهيونيستي و ضدسرمايهداري است، نشان از نزديكي خيزش هاي اخير منطقه به اسلام است.
محمد صادق كوشكي كارشناس مسائل سياسي در گفت و گو با خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس با اشاره به اختلاف نظر و تعابير مختلف درباره اين كه تحولات اخير در كشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا ماهيت اسلامي دارد و يا حركتهاي از پيش طراحي و برنامه ريزي شده از سوي آمريكا هستند، گفت: نكته اول در اين خصوص نگاه جامعه بين المللي به اين سلسله قيام ها است كه اين حركتها را مردمي و برآمده از درون جامعه ميداند.
*تمام تحليل گران سياسي بر مردمي بودن انقلاب هاي منطقه اي اتفاق نظر دارند
وي افزود:در سطح جهاني هيچ كسي اعم از تحليلگران غربي، عربي، آفريقايي و يا حتي اروپايي ادعا نكرده است، كه اين انقلابها برنامه ريزي شده است و همگي بر مردمي بودن اين حركتها اذعان كردهاند. چرا كه هيچ كدام از اين انقلابها و حركتهاي مردمي قابل حدس زدن و پيش بيني به اين شكل نبوده است.
اين كارشناس مسائل سياسي ادامه داد: ممكن است برخي از مراكز استراتژيك و مطالعاتي جهان هشدارهايي را در خصوص وضعيت انفجار آميز كشورهاي عربي داده باشند، اما اين هشدارها به معني پيش بيني خيزشهاي زنجيره واري مانند آنچه كه شاهد بوديم، نبود.
*انقلاب درتونس جهان را غافلگير كرد
كوشكي با اشاره به اين كه وقتي اين حركتها مردمي باشد، بدون برنامه ريزي دقيق اتفاق مي افتند، گفت: زماني كه اولين جرقههاي اين انقلاب آغاز ميشود، هيچ گونه توجهي را به خود جلب نميكند. در اواخر سال 2010 ميلادي ما شاهد هستيم، حركتهايي در الجزاير در اعتراض به گراني نان و ارزاق آغاز ميشود و دولت الجزاير با كاهش مواد غذايي اين اعتراضات را آرام ميكند.
وي افزود:بلافاصله بعد از اين ما شاهد جنبش مردم تونس هستيم. در ابتداي اين حركت تلقي تمام تحليلگران اين بود، كه حركت مردم تونس حركت مهمي نيست و حوادثي است كه مانند اتفاقات الجزاير بر اثر فشارهاي معيشتي و اقتصادي به وجود آمده است.
اين كارشناس مسائل سياسي ادامه داد:اما زماني كه ما با فرار بنعلي روبه رو ميشويم و آنچه كه در تونس ميگذرد، رنگ و بوي يك انقلاب بزرگ را به خود ميگيرد، همه جهان در يك حالت غافلگيري قرار ميگيرد.
*موضع گيري متناقص مقامات آمريكا درباره انقلاب مصر سبب مضحكه آن ها در عرصه بين الملل شد
اين كارشناس مسائل سياسي ادامه داد:به عنوان مثال ما شاهد هستيم كه آمريكاييها نميدانند، در مقابل حوادث تونس چه موضعي بگيرند و بلافاصله بعد از حوادث تونس ما شاهد حركتهاي مردمي در مصر هستيم.
كوشكي گفت:در انقلاب مصر نيز ما نيز شاهد بوديم آمريكاييها به قدري متناقض ميگرفتند، كه سبب مضحكه آنها در عرصه بينالمللي مي شد. اگر آنچه كه در مصر اتفاق افتاد، ناشي از برنامه ريزي آمريكاييها بود آيا مقامات اين كشور بايد مواضع اين چنين را اتخاذ كنند. يعني با آشفتگي و سراسيمگي رئيس جمهور آمريكا سخني بگويد و بعد وزير امور خارجه اين كشور آن را نقض كند و در نهايت فرستاده ويژه اين كشور به مصر سخنان هر دوي آنها را اشتباه بخواند.
*انقلاب مردم مصر امنيت رژيم صهيونيستي را با خطر كامل روبه رو مي كند
وي افزود:جالب اين اينجا است كه هر كدام از اين چهرهها در كمتر از يك هفته سخنان خود را نيز نقض ميكنند و ما كاملا يك آشفتگي و سراسيمگي را در سياست خارجي آمريكا احساس ميكنيم. ما يك آشفتگي جدي را در سياست خارجي رژيم صهيونيستي ميبينيم و امروز اين رژيم به حق عنوان ميكند در صورت ادامه يافتن اين جنبش امنيت ملي رژيم صهيونيستي با خطر كامل روبرو خواهد شد.
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران ادامه داد:ما شاهد هستيم كه حركت مردم مصر منجر به باز شدن گذرگاه رفح ميشود و آزادي زندانيان فلسطيني و حزب الله را به ارمغان مي آورد. از سوي ديگر ما شاهد تظاهرات گسترده مردم مصر در مقابل سفارت اسرائيل در اين كشور هستيم و درخواستهاي جدي كه در خصوص بسته شدن اين سفارتخانه از قاهره از سوي مردم مطرح ميشود.
*شرايط انقلاب هاي آمريكايي در قيام هاي كشورهاي عربي مشاهده نمي شود
كوشكي در ادامه با اشاره به اين كه بايد آمريكايي بودن يا نبودن اين جنبش ها با جهت گيري آن ها با مناقع آمريكا سنجيده شود، گفت:اگر امنيت رژيم صهيونيستي با تهديد روبرو شود آمريكاييها راضي خواهند بود؟ آيا اعتراضاتي كه مردم يمن نسبت به نفوذ كشورهاي غربي در سرزمين خود دارند، علايق آمريكا و كشورهاي اروپايي را تامين ميكند. آنچه كه در بحرين ميگذرد آيا به نفع مردم آمريكا است و منافع اين كشور را چه در بلند مدت و چه در كوتاه مدت تامين ميكند.
وي افزود:اگر ما بخواهيم حركتي را به آمريكاييها نسبت دهيم بايد دو شرط را در آن بيابيم. اول آنكه اين حركتها به اين مسئله منجر شود كه منافع اين كشور در كوتاه مدت و يا بلند مدت تامين شود و دوم اينكه آمريكاييها در مقابله با اين حوادث با سيطره و اشراف برخورد كنند و نه اينكه غافلگيري خود را به وضوح نشان دهند. هيچ كدام از اين دو شرط را ما در حوادث اخير نميبينيم كساني كه ادعا ميكنند كه اين حركتها آمريكايي و از پيش تعيين شده بايد دلايل خود را به صورت واضح تعيين كنند.
*اسلام حركت ها و خيزش هاي مردم منطقه را تاييد مي كند
اين كارشناس مسائل سياسي ادامه داد:امروز مردمي بودن، غير آمريكايي و غير قابل پيبش بيني بودن حركت مردمي كشورهاي عربي كاملا محرز و روشن است. اين حركتها تا به امروز به هيچ عنوان در جهت تامين منافع آمريكاييها و غرب نبوده است. از سوي ديگر همين كه اين حركتها مردمي است و ما شعار محوري اين جنبش را سرنگوني نظام با خواست مردم ميبينيم نشان از نزديكي اين حركتها به اسلام است. اسلامي از اين نظر كه حادثهاي كه روي داده است مورد تاييد دين است و اسلام اين حركت را تاييد ميكند.
كوشكي گفت:در حقيقت رهايي مردم از طاغوت هدف اصلي اسلام است. حال اين طاغوت ميتواند يك طاغوت محلي همچون بن علي و مبارك باشد و يا اين طاغوتها در وحله كلان امپرياليسم غربي و سرمايه داري بدانيم.
وي افزود:در هر حال مردم ميخواهند كه از اطاعت طاغوت خارج شوند و سرنوشت خود را به دست خود بگيرند. به تعبير قرآن خروج از وادي طاغوت خروج از ظلمت حساب ميشود و مقدمه ورود و دخول به حاكميت الهي است.
*جهت گيري ضد صهيونيستي و سرمايه داري مردم منطقه نشانه اسلامي بودن آن ها است
اين كارشناس مسائل سياسي با اشاره به حركت و جهت گيري جنبش هاي كشورهاي عربي در آينده گفت:قسمت اول اين حركت اسلامي هم اكنون به پايان رسيده است و ما از اين جهت اين حركت را اسلامي ميدانيم كه اولا مردم بر اساس حقي كه خداوند به آنان داده است تلاش ميكنند كه سرنوشت خود را به دست بگيرند و از زير حاكميت طاغوتها رها ميكنند و ما نشانهاي اميد بخشي را در اين حركتها ميبينيم كه نشان از پايان دين پسند فرجام اين قيامهاي مردمي دارد.
كوشكي گفت:همين كه اين حركت و جهتگيري آن به ضرر جهان استكبار امپرياليسم و صهيونيست است نشان از ريشه اسلامي بودن آنان دارد.
*اقتصادي دانستن ريشه خيزش هاي منطقه اي ناشي از ديدگاه تحقير آميز تحليل گران غربي به مردم منطقه است
وي در پاسخ به سئوالي در مورد اينكه برخي تحليل گران غربي جنبش هاي انقلابي كشورهاي عربي را انقلاب هاي با زمينه اقتصادي و معيشتي مي دانند، افزود:مشكلات اقتصادي در بسياري از اين كشورها وجود دارد اما از آنجا كه غربيها همواره با نگاه تحقير آميز به كشورهاي عربي نگاه كردهاند و هميشه آنها را به عنوان ملتهاي اسير شكم و شهوت معرفي كردهاند و هيچ وقت به مردم و مسلمان و عرب به عنوان مردمي داراي تمدن و تفكر نگاه نكردهاند.
اين كارشناس مسائل سياسي تصريح كرد:همين مسئله سبب ميشود تا قيامهاي مردم مصر يمن و تونس را به عنوان قيامهايي در راستاي حل مشكلات اقتصادي و يا قيام براي نان بدانند، اما در اينجا دو سؤال مطرح ميشود اول اينكه اگر اين قيامها براي نان بود پس چرا در مسير اين قيامها حاضر شدند كه سختيهاي بسياري را قبول كنند.
*قيام بر عليه بي عدالتي هدف ديگر خيزش هاي مردم منطقه بود
كوشكي با اشاره به مصائب اقتصادي مردم كشورهاي عربي گفت: ما شاهد بوديم كه مردم يمن در سختترين شرايط معيشتي به سر مي برند و هر روز كه از قيام مردم يمن ميگذرد، فشار اقتصادي بر آنها دو چندان ميشود. اما مردم به هيچ عنوان خسته نشده اند و قيام را با شور و نشاط بيشتري ادامه دادند.
وي افزود: اگر هدف از اين قيام برآورده شدن اهداف اقتصادي باشد و پس از 4 ماه سختترين فشارهاي اقتصادي با واسطه آن قيام به مردم وارد شود، آيا باز هم آن مردم از ادامه قيام خود حمايت خواهند كرد.
اين كارشناس مسائل سياسي ادامه داد:ما شاهد بوديم كه مردم مسلمان بحرين به واسطه قيام خود زير شديدترين محدوديتها و فشارهاي اقتصادي قرار گرفتند به طوري كه برخي از خانوادههاي فقير امكان خروج از خانه براي كسب معيشت را نداشتند آيا حركتي كه تا به اين حد سختي و فشار اقتصادي دارد و مردم حاضرند زندگي خود و كودكان خود را فدا كنند آيا هدفي اقتصادي دارد.
كوشكي گفت: در مصر نيز مردم اين كشور با يك چالش شديد اقتصادي روبه رو شدند چرا كه درآمد اصلي مصر توريسم است و توريسم مصر در سال جاري به طور كامل آسيب ديده است و توريسم امسال مصر به هيچ عنوان با سالهاي گذشته قابل مقايسه نيست.مصر امسال بخش عظيمي از درآمدهاي خود را به واسطه قيام مردم خود از دست داده است، آيا قيامي كه سمت گيري آن بحث اقتصاد باشد چنين سرانجامي را خواهد يافت.
وي افزود:كساني كه اين قيامها را براي نان و اقتصاد مينامند قصد دارند، تا حركتهاي مردمي كشورهاي عربي را تحقير كنند. اما ما زماني كه ماهيت مطالبات شعارها و بيانيههاي كه مردم صادر كردهاند بررسي ميكنيم متوجه ميشويم كه مردم از بي عدالتي و تبعيض آشفته بودند و عليه بي عدالتي و تبعيض قيام كردند. عليه فقر عمومي قيام كردند، فقري كه نتيجه همان بي عدالتي است.
*انقلاب هاي منطقه ساختاري چند لايه اي دارد
اين عضو هيئت علمي دانشكده حقوق وعلوم سياسي دانشگاه تهران ادامه داد:در حقيقت در اين قيامها فقر و معيشت به خودي خود ثابت اثر نيستند بلكه دليل اصلي آن وجود تبعيض است، كه در نهايت منجر به فقر عمومي ميشود و مردم اين كشورها نيز عليه بي عدالتي، تبعيض و فقر ناشي از اين بيعدالتيها قيام كردهاند.
كوشكي گفت:البته اين تنها يك لايه از اين قيام محسوب ميشود چرا كه قيامهاي مردم كشورهاي عربي حركتهاي چند لايه هستند و تنها محدود به يك لايه خاص نميشود و لايه هاي ديگري نيز دارد كه ميتوان به قيام بر عليه حكومتهاي ديكتاتور قيام عليه قدرتهاي بيگانه اشاره كرد.
*مبارزه با تحقير، هدف ديگر خيزش مردم منطقه است
وي افزود:يكي ديگر از لايههاي اين قيام مقابله با تحقير طولاني مدتي بود كه از سوي حاكميت بر مردم كشورهاي عربي اعمال ميشد. كشورهاي عربي عمدتا در زير فشارهاي تحقير آميز حكومتهاي خود و كشورهاي غربي به سر ميبردند و كرامت آنها به شدت لكه دار ميشد.
عضو هيئت علمي دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران گفت:مردم كشورهايي مانند مصر در حالي كه خود مايل به حمايت از مردم فلسطين بودند، اما بايد در قضيه فلسطين سرافكنده باشند و تسليم حكومتهاي باشند كه آن حكومتها را رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخته بودند و رژيم صهيونيستي را به عنوان اصليترين متحد خود انتخاب كرده بودند.
كوشكي گفت :اعتراض مردم در اين خصوص در حقيقت تلاش براي احياي كرامت اسلامي و هويت عربي آنها و براي احاطه بر سرنوشت سياسي خود نيز از جمله اهداف ديگر مردم كشورهاي عربي در راستاي اين قيام بود.
وي در خصوص تاثيرات اين قيام ها بر معادلات منطقه گفت:حداقل بازتاب و برآيند اين قيامها در كوتاه مدت قابل ارزيابي نيست، به دليل آنكه اين قيامها چنان تاثير عميق و مهمي خواهند داشتند كه تنها ميتوان در بلند مدت تاثيرات آنها را ارزيابي كرد.