خبرگزاري فارس: تجزيه سودان داراي ابعاد و پيامدهاي منطقهاي است از جمله ممكن است به يك دومينو در قاره آفريقا بيانجامد و ميتواند سرآغازي براي تجزيه بخشهاي ديگري از كشورهاي آفريقايي باشد.
به گزارش فارس، سرانجام كشور جنوب سودان امروز اعلام موجوديت كرد تا عملا دو بخش جنوب سودان از شمال آن جدا شود، دولت شمال، دولت جنوب را به رسميت شناخته و رژيم صهيونيستي و آلمان نيز اعلام كردهاند، به زودي سودان جنوبي را به رسميت خواهند شناخت.
استقلال جنوب سودان تغيير ژئوپولتيكي مهمي در جهان عرب و شمال آفريقا بشمار ميآيد و با عوامل، مسائل و منافع بازيگران مختلفي در ارتباط است. همچنين استقلال جنوب مسئلهاي سادهاي نيست، بلكه تبعات و پيامدهاي داخلي و منطقهاي خاص خود را دارد.
در اين گزارش ضمن اشاره به روند جدايي جنوب سودان، بسترها و عوامل اين تحول، رويكرد و منافع بازيگران خارجي مختلف در اين خصوص و در نهايت نتايج و پيامدهاي احتمالي آن تبيين خواهد شد.
* آشنايي با كشور سودان جمهوري
سودان در شمال شرقي قاره آفريقا قرار دارد و دهمين كشور جهان از نظر وسعت است و از شمال با كشورهاي مصر و ليبي، از غرب با چاد و آفريقا مركزي ، از جنوب با كنگو، اوگاندا و كنيا و از شرق با اتيوپي و اريتره همسايه است و درياي سرخ اين كشور را از عربستان سعودي جدا ميكند.
سودان به معني سرزمين مردمان سياه است. حدود 70 درصد مردم سودان مسلمان و اكثرا در شمال اين كشور ساكن هستند. پيروان اديان بومي 25 درصد و مسيحيان 5 درصد جمعيت سودان را تشكيل ميدهند و در جنوب و خارطوم، پايتخت اين كشور سكونت دارند.
سودان در سال 1956 از انگليس مستقل شد و به استثناي يك دوره 10 ساله بين سالهاي 1972 تا 1983 از زمان كسب استقلال دستخوش ناآرامي سياسي و جنگ داخلي بوده است.
گزارشهاي سازمان ملل متحد حاكي است كه طي اين جنگهاي داخلي كه طولانيترين جنگ داخلي آفريقا است، بيش از دو ميليون نفر جان خود را از دست داده و چهار ميليون نفر آواره شدند.
* سياست در سودان
در سودان رئيسجمهور قدرت را در دست دارد. از سال 1989 تاكنون "عمر البشير "، رئيسجمهور سودان است. او با كمك نيروهاي نظامي به حكومت دست يافت. اعضاي كابينه و حاكمان 26 ايالت اين كشور را شخص رئيس جمهور تعيين ميكند.
* اقتصاد در سودان
سودان از جمله كشورهاي فقير جهان است و حدود 80 درصد جمعيت سودان در بخش كشاورزي و دامداري فعاليت دارند كه عمدتا بصورت سنتي اداره ميشود. اين كشور داراي منابع نفت خام است كه عمدتا در مناطق جنوبي واقع شده و توليد آن در سال 2004 به حدود 200 هزار بشكه در روز رسيد.
* مردم سودان
جمعيت سودان حدود 43 ميليون نفر است و از قبايل گوناگون بعضا عربي تبار و برخي آفريقايي يا ترك هستند كه به سودان مهاجرت كردهاند. 3/2 درصد سودانيها به بيماري ايدز مبتلا هستند كه جمعيتي در حدود 400 هزار نفر را تشكيل ميدهد.
زبان رسمي كشور عربي است و زبان انگليسي نيز در كنار زبان عربي در بعضي از ادارات دولتي بويژه در ولايات جنوبي بكار ميرود.
* بحران جدايي جنوب از شمال
اعلام نتايج قطعي همهپرسي ژانويه 2011 در جنوب سودان كه حاكي از رأي بيش از 98 درصد مردم اين منطقه به استقلال و جدايي از سودان بود، نشان دهنده وقوع تغيير ژئوپولتيكي مهم در شمال آفريقا و تجزيه رسمي بزرگترين كشور آفريقايي بود.
پذيرش نتايج همهپرسي از سوي عمرالبشير، رئيس جمهور سودان و استقبال آمريكا، اتحاديه اروپا و سازمان ملل از نتايج همهپرسي حكايت از آن داشت كه جنوب سودان در ماههاي آينده به عنوان كشوري جديد در نقشه سياسي قاره آفريقا نمودار خواهد شد.
* روند جدايي جنوب سودان
كشور سودان از زمان استقلال از مصر در سال 1956، عمدتاً در جنگ داخلي و ناآراميهاي سياسي درگير بود؛ جنگها و اختلافاتي كه سرانجام جدايي جنوب سودان را به دنبال داشتند. با اين حال به اعتقاد برخي، ريشههاي جدايي جنوب را ميتوان به سالهاي پيش از دولت عمرالبشير و حتي سالها پيش از استقلال سودان و به اواخر قرن 19 مربوط دانست.
در آن زمان انگليسيها در تلاش بودند، بر سرچشمههاي رود نيل تسلط پيدا كنند، به همين دليل از يكسو به مصر و از سوي ديگر به سودان چشم داشتند. آنها با هدف جدايي و اختلافافكني بين مردم اين مناطق، فشارهايي را وارد و حتي سعي كردند با مسيحي كردن شماري از مردم به اين اختلافات دامن بزنند. به دنبال آن جنگي بين اعراب شمال و مردم جنوب سودان آغاز شد كه طي چند دهه گذشته نيز ادامه داشت. جنگ بين دولت سودان و جنوبيها باعث تضعيف دو طرف و كشته شدن بيش از دو ميليون نفر شد.
جنگ داخلي سودان كه از سال 1983 وارد مرحله جديدي شده بود، در نهايت نتوانست به پيروزي هيچ كدام از دو طرف منجر شود. پس از 21 سال جنگ و به دنبال 31 ماه مذاكره بين دولت سودان و "جنبش خلق براي آزادي سودان " سرانجام دو طرف در سال 2005 "قرارداد صلح نيواشا " را در نايرويي، پايتخت كنيا به امضا رساندند.
* مهمترين بند توافقنامه نيواشا
مهمترين بند توافقنامه نيواشا برگزاري همهپرسي در جنوب سودان در ژانويه 2011 بود. در ابتدا موافقت 75درصد رأيدهندگان به استقلال جنوب سودان در همهپرسي به عنوان شرط جدايي و استقلال عنوان شد، اما در نهايت موافقت 60 درصدي مبنا قرار گرفت. سرانجام با اعلام آمادگي دولت سودان، همهپرسي جدايي در روزهاي نهم تا پانزدهم ژانويه 2011، در جنوب سودان برگزار شد.
با اعلام نتايج همهپرسي مشخص شد كه بيش از 98درصد مردم جنوب سودان به جدايي و استقلال آن و حدود يك و نيم درصد از رأي دهندگان نيز به وضع فعلي رأي دادهاند. نتايج همهپرسي مورد استقبال آمريكا و اتحاديه اروپا قرار گرفت و دبير كل سازمان ملل متحد نيز از همه كشورهاي جهان خواست به امنيت و ثبات هر دو كشور سودان شمال و جنوب كمك كنند و از آمادگي سازمان ملل براي كمك به هر دو كشور خبر داد.
* بسترها و عوامل داخلي جدايي جنوب سودان
جدايي جنوب سودان در عوامل و بحرانهاي مختلف داخلي و مؤلفههاي خارجي تأثيرگذار در اين كشور ريشه دارد. بحران هويت و بحران توزيع از جمله عوامل عمده داخلي بودند كه به جدايي جنوب از شمال منجر شد. با اين حال، منافع برخي از بازيگران خارجي در جدايي جنوب سودان و تلاشها و اقدامات تأثيرگذار آنها از مؤلفههاي تأثيرگذار در تجزيه سودان است.
جدايي جنوب سودان در عوامل و بحرانهاي مختلف داخلي و مؤلفههاي خارجي تأثيرگذار در اين كشور ريشه دارد. بحران هويت و بحران توزيع از جمله عوامل عمده داخلي بودند كه به جدايي جنوب از شمال منجر شد. با اين حال، منافع برخي از بازيگران خارجي در جدايي جنوب سودان و تلاشها و اقدامات تأثيرگذار آنها از مؤلفههاي تأثيرگذار در تجزيه سودان است.
* بسترها و عوامل خارجي جدايي جنوب سودان
مؤلفه مهم ديگري كه در تجزيه سودان مهم تلقي ميشود، تلاشهاي غرب براي جدايي جنوب سودان است. مسئله جدايي جنوب سودان موضوعي نيست كه به يكباره رخ داده باشد، بلكه از زمان اشغال سودان از سوي انگليس شكل گرفته است.
از اين منظر موضوع جدايي سودان از هنگام حضور استعمارگران انگليسي شروع شده و طي آن غرب تلاش كرد تا جنوب را از شمال جدا كند. در آن زمان قانوني به نام قانون مناطق بسته وجود داشت كه به موجب آن مردم شمال و مسلمانان، بدون اجازه انگليسيها حق ورود به مناطق جنوبي را نداشتند. همچنين انگليسيها در اين دوره به مبلغان مسيحي اجازه تبليغ گسترده دين مسيحيت را دادند و تلاش شد تا ميان شمال و جنوب اختلافات مذهبي ايجاد شود.
در زمان تسلط انگليسيها، آنها پيشنهاد دادند تا منطقه جنوب از سودان جدا شود، اما اهالي جنوب ترجيح دادند، در قالب سودان واحد باقي بمانند، هرچند خواهان حق تعيين سرنوشت شدند. در نهايت نيز جنگهاي داخلي تحت حمايت قدرتهاي خارجي به جدايي جنوب سودان منجر شد. علاوه به آن تلاشهاي غرب در چند دهه اخير نيز از عوامل مهم در اين خصوص محسوب ميشود.
دولت سودان از زمان انعقاد قرارداد صلح نيواشا در سال 2005 سعي داشت، در فاصله زماني شش ساله تا زمان برگزاري همهپرسي ژانويه 2011 با انجام اقداماتي در جنوب، نظر مردم اين منطقه را جلب و در نهايت رأي منفي مردم جنوب به همهپرسي را باعث شود. اما اعمال فشارهاي مختلف غرب، بخصوص آمريكا از جمله در مسئله دارفور و صدور حكم دادگاه كيفري بينالمللي عليه عمرالبشير باعث شد، مقامات سودان نتوانند اقدامات قابل توجهي براي بهبود شرايط خود در جنوب انجام دهند. اين مسئله در كنار حمايتهاي مختلف غرب از جنوبيها، در نهايت در نتايج همهپرسي و تجزيه سودان مؤثر بودند.
* رويكرد بازيگران خارجي به تحولات سودان
رويكرد بازيگران خارجي شامل قدرتهاي بينالمللي و كشورهاي منطقه نسبت به تحولات سودان و جدايي بخش جنوبي اين كشور متفاوت بوده، اما در مجموع ميتوان به دو دسته از رويكردها در اين خصوص اشاره كرد:
دسته اول: شامل كشورهاي غربي از جمله آمريكا، رژيم صهيونيستي و همسايگان جنوبي غير مسلمان سودان كه مشتاق جدايي جنوب سودان هستند و از اين مسئله حمايت كردهاند.
دسته دوم: شامل كشورهاي اسلامي مانند مصر، ليبي، عربستان سعودي و جمهوري اسلامي ايران كه مخالف تجزيه سودان به عنوان بزرگترين كشور عربي بودهاند، اما با اين حال رويكرد يكپارچه و فعالانهاي براي ممانعت از اين مسئله اتخاذ نكردهاند.
آمريكا از اصليترين كشورهايي است كه از جدايي جنوب سودان حمايت كرده و كمكهاي مالي و نظامي قابل توجهي را نيز در اختيار جنوبيها قرار داده است. آمريكا درباره سودان به نوعي سياست چماق و هويج را در پيش گرفته است. آمريكا از يكسو سودان را براي برگزاري همهپرسي و فراهم ساختن بسترهاي جدايي جنوب تحت فشار گذاشت و به جنوبيها نيز كمك كرد و از سوي ديگر، وعده اعطاي پاداشهايي را به خارطوم داد. بخشش بدهيهاي 25 ميليارد دلاري خارطوم به واشنگتن، برچيدن تحريمها عليه سودان و خارج كردن نام سودان از فهرست كشورهاي حامي تروريسم، از جمله وعدههاي آمريكا به دولت سودان در صورت همكاري در برگزاري همهپرسي و پذيرش نتايج آن بود.
بعد از برگزاري همهپرسي و اعلام نتايج آن، آمريكا از اين مسئله استقبال كرد. آمريكا در حاشيه اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل متحد نيز جلسهاي را براي جلب تأييد جهاني جدايي جنوب سودان برگزار كرد. همچنين واشنگتن اعلام كرد، آماده است به محض استقلال جنوب سودان، با اين كشور رابطه سياسي برقرار و سفيري را در آن تعيين كند.
رژيم صهيونيستي نيز از جمله بازيگراني است كه تلاشهاي گستردهاي را براي جدايي جنوب سودان بعمل آورد. استقرار مأموران موساد در سودان و ارسال تانك و ساير تسليحات به اين منطقه در جهت تقويت توان نظامي جنوبيها، از جمله اقدامات رژيم صهيونيستي محسوب ميشود. رژيم صهيونيستي اعلام كرده، در صورت جدايي جنوب بعنوان اولين دولت سفارتخانه خود را در اين منطقه ايجاد ميكند.
ساير دولتهاي غربي و نهادهاي بينالمللي نيز از استقلال جنوب سودان استقبال كردهاند. استقبال سازمان ملل در نشست مجمع عمومي از رئيس دولت جنوب همانند يك رئيس جمهور و حمايت شوراي امنيت از ايجاد دولت جديد در جنوب سودان، حتي پيش از برگزاري همهپرسي و استقبال دبير كل سازمان ملل از نتايج همهپرسي، همگي حاكي از پذيرش كشور جديد از سوي نهادهاي بينالمللي است.
كشورهاي همسايه جنوب سودان به خصوص كنيا و اوگاندا از جمله كشورهايي بودهاند كه خواستار اجراي توافقنامه صلح، برگزاري همهپرسي و جدايي جنوب سودان بودهاند. كشورهاي عربي و اسلامي عمدتاً مخالف تجزيه سودان و جدايي جنوب اين كشور هستند، هرچند كه اين مخالفتها بصورت آشكار و در قالب رويكرد و موضعگيري واحدي آشكار نميشود.
* پيامدهاي مورد انتظار جدايي
جنوب سودان كه امروز عملا محقق شد، ميتواند پيامدها و نتايج متعددي را براي شمال و جنوب سودان و در سطح منطقهاي به همراه داشته باشد. روند جدايي جنوب سودان با توجه به مسائل و مشكلات حل نشده بين شمال و جنوب، ميتواند پيامدهاي منفي جدي براي آن داشته باشد و حتي اين دو بخش را به سوي چالشها و درگيريهاي بيشتر سوق دهد.
منطقه "ابيي "كه بخش عمدهاي از منابع نفتي سودان را در خود جاي داده و اختصاص آن به شمال و جنوب هنوز مشخص نشده است و براساس همهپرسي وضعيت آن مشخص خواهد شد، از مشكلات جدي باقي مانده است. مسائل مربوط به تابعيت شماليها و جنوبيهاي مستقر در طرف مقابل، بدهيها و مرزها از جمله ديگر مسائل و مشكلات مربوط به جدايي جنوب سودان است.
* تبعات جدايي در شمال
قسمت شمال سودان بعد از جدايي جنوب با مشكلات متعددي روبهرو خواهد شد. مشكل انسانها بخصوص دارفور و افزايش تحركات و تمايلات در آنها براي جدايي از خارطوم، از مهمترين مشكلات احتمالي محسوب ميشود. جدايي جنوب سودان ميتواند تقويت گروههاي شورشي و تقاضاهاي جداييطلبانه در ساير بخشهاي اين كشور را در پي داشته باشد. از آنجايي كه بخش عمده منابع نفتي سودان در جنوب اين كشور است، جدايي جنوب ميتواند به كاهش درآمد نفتي خارطوم و مشكلات اقتصادي عمده براي اين كشور منجر شود.
* تبعات جدايي در جنوب
سودان جنوبي نيز پس استقلال با مشكلات و چالشهاي مهمي مواجه خواهد بود. فقدان زيرساختهاي مناسب اقتصادي، اجتماعي و بهداشتي، فقر جدي و كمبود شديد غذا و آب آشاميدني، عدم دسترسي به دريا و مشكلات ارتباطي و تبادلاتي، وجود قوميتها و قبايل مختلف و احتمال بالاي شكلگيري چالشها و درگيري بين آنها از مهمترين مشكلات جنوب سودان بعد از استقلال خواهد بود. به عبارت ديگر با جدايي جنوب، كشوري جديد با فقر و مشكلات گسترده در نقشه سياسي خاورميانه ظاهر خواهد شد كه چالش نويني براي آفريقا خواهد بود.
* تبعات جدايي بر منطقه
تجزيه سودان ميتواند داراي ابعاد و پيامدهاي منطقهاي نيز باشد،از جمله ميتواند به يك دومينو در قاره آفريقا بيانجامد و جدايي جنوب سودان، سرآغازي براي تجزيه و جدايي بخشهاي ديگري از كشورهاي آفريقايي باشد.
از آنجايي كه مرزهاي كنوني كشورهاي آفريقايي با مرزهاي طبيعي و قومي و فرهنگي اين قاره انطباق ندارد و توسط استعمارگران اروپايي بر مردم تحميل شده، اين موضوع ميتواند باعث گسستگي در بسياري از كشورها در آينده و تغييرات ژئوپوليتيك جدي براي آفريقا شود.