ایرنا- تولد يكصد و نود و سومين كشور جهان با نام سودان جنوبي، فعلا به بهاي تجزيه دهمين كشور وسيع كره زمين، ميليونها كشته و زخمي و خيل عظيمي از آوارگان و گرسنگان تمام شده است.
هجدهم تيرماه 1390 در حافظه تاريخي مردم سودان، ساير كشورهاي آفريقايي و عرب و حتي ديگر كشورهاي در حال توسعه حك خواهد شد؛ چرا كه در اين روز كشوري از اتحاديه آفريقا، عضوي از اتحاديه عرب و سازمان همكاري اسلامي (سازمان كنفرانس اسلامي پيشين) و يكي از اعضاي جنبش غيرمتعهدها سير تجزيه را طي كرد.
از اين پس مردم سودان، نميتوانند خود را شهروندان دهمين كشور وسيع دنيا بدانند چراكه حدود يك چهارم زمينهاي خود را (620 هزار كيلومتر مربع) در اختيار جمعيتي هشت ميليوني (22 درصد جمعيت كل سودان پيش از تجزيه) گذاشتند. البته دو دولت 9 ماه وقت دادهاند تا مردم سودان، انتخاب كنند كه تابعيت شمال را ميخواهند يا جنوب!
با اين حال، اوضاع سودان جنوبي در اين روز، شكل ديگري داشت. مردم اكثرا مسيحي اين كشور تازه تاسيس در خيابانها هلهله ميكردند و مقامهاي قانوني اين كشور براي آنان و همچنين تعداد زيادي از مقامهاي غربي و آفريقايي ميهمان خود، سخنراني ميكردند.
در اين روز، 'سيلوا كيير ميارديت' به عنوان رييس جمهوري سودان جنوبي، سوگند ياد كرد و با امضاي قانون اساسي، آن را به رييس مجلس تحويل داد. به اين ترتيب، با حضور 'بان كي مون' دبيركل سازمان ملل متحد، و 'عمر البشير' رييس جمهوري سودان شمالي، و هياتهايي از كشورهاي غربي همچون گروه آمريكايي با همراهي 'كالين پاول' وزير امور خارجه پيشين آمريكا (2005-2002) ، و 'سوزان رايس' سفير اين كشور در سازمان ملل متحد، پنجاه و چهارمين كشور آفريقايي و صدو نود و سومين كشور عضو سازمان ملل متحد پا گرفت.
با اين حال، نگرانيهاي زيادي در حاشيه اين تجزيه بزرگ وجود دارد.
** رد پاي غرب در تجزيه سرزمين مردمان سياه 'سودان'
-----------------------------------------------------------------
سازمان ملل متحد اعلام كرد در طول جنگهاي داخلي سودان كه طولانيترين جنگ داخلي آفريقا نام گرفت، بيش از دو ميليون نفر جان خود را از دست داده و حدود چهار ميليون نفر نيز آواره شدهاند. امضاي توافق 'نواشا' در ديماه سال 1383 بين 'عمر البشير' رييس جمهوري سودان، با شورشيان جنوب اين كشور، گرچه آرامشي محدود را براي مردم دو بخش به ارمغان آورد اما نوار كشتارهاي گاه و بيگاه را نبريد.
همهپرسي جدايي جنوب سودان از بخش شمالي به عنوان يكي از بندهاي توافق نواشا، در حالي نوزدهم ديماه پس از يك هفته به انجام رسيد كه دهم بهمنماه بر اساس اعلام كميسارياي انتخابات، بيش از سه ميليون نفر (نزديك به 83 درصد از راي دهندگان) پاي صندوقهاي راي رفتند و 57/99 درصد آنان، استقلال جنوب را برگزيدند.
در شرايطي به دو بخش تقسيم شد كه هشتم ديماه 'سليمان عبدالتواب الزين' سفير سودان در تهران، تقسيم اين كشور را داراي تاثيرهاي مخرب بر جهان بويژه جهان عرب و زمينهساز تجزيه كشورهاي آفريقايي و عربي همچون مصر و يمن ارزيابي كرده بود.
با اينكه جدايي دو بخش، طي فرايندي با ظاهر دموكراسي و رايگيري انجام شد اما رد پاي كشورهاي غربي از جاي جاي اين رويداد جديد در دنياي آفريقايي- عربي نمايان است.
دادگاه بينالمللي كيفري لاهه در سيزدهم اسفندماه 1387 حكم تعقيب قضايي البشير را به اتهام آنچه 'ارتكاب جنايات جنگي و جنايت عليه بشريت در دارفور' خواند، صادر كرد و نخستين گام جدي را براي در فشار گذاشتن البشير برداشت. پس از آن نيز، وعده كمكهاي هنگفت به اين كشور جنگزده، درگير با خشكسالي و بيماري و گرفتار ميان نزاعهاي گروههاي قومي و قبيلهاي آغاز شد.
از آن جمله بايد به وعده 'جان كري' رييس كميته روابط خارجي سناي آمريكا، مبني بر اعطاي بستههاي تشويقي به سودان در صورت برگزاري آرام همهپرسي، در شانزدهم ديماه 1389 اشاره كرد كه خبرگزاري سوريه (سانا) از آن خبر داده بود.
البته در اين ميان، غرب تهديد به اعمال تحريمهاي ديگر را نيز از دستور كار خارج نكرد به طوريكه به نوشته تارنماي 'دورنماي جديد سودان'، 'باراك اوباما' رييس جمهوري آمريكا، بيست و پنجم مهرماه 1389 با تهديد سودان به اعمال تحريمهاي بيشتر اذعان كرد 'تلاش اين كشور براي جلوگيري از ايجاد جنگ در سودان فقط دلايل بشردوستانه ندارد، بلكه منافع آمريكا هم در معرض تهديد قرار ميگيرد'.
به گزارش نوزدهم آذرماه 1389 پايگاه اطلاعرساني وزارت امورخارجه آمريكا، 'جاني كارسون' معاون آفريقاي وزارت امور خارجه آمريكا، گفت: دولت آمريكا علاوه بر ساحل عاج، تمركز زيادي بر سودان كرده است.
وي درباره همهپرسي سودان افزود: ما خوشبين هستيم كه همه چيز در جنوب (سودان) در مسير درست حركت كند.
به گزارش خبرگزاري سوريه، كارسون شانزدهم ديماه 1389 نيز اعلام كرد 'ايالت متحده آمريكا تعداد ديپلماتهاي خود در منطقه همهپرسي را چهار برابر كرده است و با همكاري اتحاديه اروپا و جامعه جهاني تلاش ميكند كه همهپرسي جنوب به بهترين نحو ممكن و در فضايي مثبت و سالم انجام گيرد'.
به اين ترتيب، كشورهاي غربي حضور و حمايت مستقيم را نيز از روي ميز برنداشتند.
حربه ديگر كشورهاي غربي براي پيگيري نيت خود براي شكلگيري سودان جنوبي، توسل به همسايگان و ساير كشورهاي آفريقايي خارطوم بود. در يك مورد آن، پايگاه اينترنتي 'آفريقانيوز' در بيست و نهم آذرماه از ارسال نامه 'رييس جمهوري آمريكا به رهبران آفريقايي در كشورهاي چاد، مصر، اتيوپي، كنيا، ليبي، نيجريه، روآندا، آفريقاي جنوبي، اوگاندا و اتحاديه آفريقا' خبر داد كه از آنان خواسته بود 'بر البشير اعمال فشار كنند'.
** اهداف صهيونيسم براي بالكانيزه كردن سودان
----------------------------------------------------------
گرچه بخشي از حساسيتهاي غرب بر سودان جنوبي به دليل منابع طبيعي اين بخش بويژه چاههاي نفت است، اما نبايد از موقعيت استراتژيك اين منطقه نيز غافل شد.
جنوب سودان 85 درصد از ذخاير نفتي حدود 6 ميليارد بشكهاي اين كشور را در خود جاي ميدهد. از سوي ديگر، قرار گرفتن بخشي از سرچشمههاي رود نيل در جنوب سودان و كشف لايههايي از معادن منيزيم، اورانيوم و مس اهميت اين خاك را بيش از پيش ميكند.
اين اهميت زماني بيشتر ميشود كه به شعار 'از نيل تا فرات' رژيم صهيونيستي نگاهي ديگر بيندازيم. اين طرح جايگاه منابع آبي عمده منطقه مينا (ام. آي. ان. آ) را در محاسبات اين رژيم روشن ميكند.
وجود 85 درصد سرچشمههاي رود نيل در كشور اتيوپي اسباب سفر سال 1344 'موشه دايان' فرمانده پيشين ستاد كل نيروهاي دفاعي رژيم صهيونيستي، را به اين كشور براي تاسيس يك پايگاه نظامي و همچنين راهاندازي دو پايگاه نظامي ديگر با موافقت اتيوپي در نزديك مرز ميان اريتره و سودان فراهم آورد.
اكنون با وجود درگيريهاي داخلي در مصر، تعيين رژيم حقوقي نيل همچنان يكي از دغدغههاي دولتمردان اين كشور است و تعارضهاي زيادي را ميان كشورهاي اوگاندا، تانزانيا، رواندا، بروندي، كنيا، سودان، اتيوپي و مصر ايجاد كرده است.
به اين ترتيب، از اين پس بايد براي كشور نوپاي سودان جنوبي نيز در معاهدهها و توافقنامههاي مربوط به نيل، جايي ويژه باز كرد.
با توجه به وجود بقيه سرچشمههاي نيل در سودان جنوبي و اوگاندا، حضور رژيم صهيونيستي در منطقه، اينك ميتواند در خاك سودان جنوبي گسترش يابد.
بنابراين تلآويو با سفت كردن جاي پاي خود در سودان جنوبي، علاوه بر نفوذ نظامي بين كشورهاي اسلامي، نظارت بر عبور طولانيترين رود جهان از بيش از 10 كشور منطقه را به دست خواهد آورد. سد سازي، مسدود كردن و حتي انحراف مسير نيل اقدامهايي خواهند بود كه ميتواند كشورهاي تشنهاي را همچون مصر و سودان شمالي زير فشار قرار دهد و بخش كشاورزي و صنايع وابسته به آب اين كشورها را فلج كند.
ايجاد بازارهاي مصرف براي محصولات كشاورزي و مصرفي صهيونيستي در منطقه از ديگر تبعات حضور اين رژيم در ميان كشورهايي است كه علاوه بر ميزان توسعه كم زيرساختها، در راهاندازي صنعتهاي اوليه نيز ناتوان هستند.
از سوي ديگر، درگيريها در منطقه دارفور و مناطق مرزي بين دو بخش مانند 'ابيه' و 'كردفان' با توجه به ساختار قبيلهاي منطقه ميتواند گام بعدي براي تجزيه سودان باشد.
هشدارهاي مقامهاي سوداني درباره اهداف رژيم صهيونيستي براي تكه تكه كردن سودان نيز اغلب با استناد به گفتههاي مقامهاي اين رژيم درباره توجه ويژه به سودان تكرار ميشود چرا كه به گزارش بيست و پنجم فروردينماه 1388 خبرگزاري فلسطيني 'فلسطين اليوم'، 'آفي ديختر' رييس دستگاه امنيت رژيم صهيونيستي (شاباك) و وزير كشور اولمرت، طي سخنراني در جمع دانشجويان 'آكادمي تحقيقات امنيت ملي رژيم صهيونيستي'، به نقل از 'بن گوريون' و ديگر موسسان اين رژيم گفته بود: تضعيف سودان از طريق پراكندگي تلاشها و تضعيف نيروي اين كشور بايد انجام شود.
به گفته ديختر، طرفهاي بينالمللي نظير آمريكا اصرار دارند به شكل گسترده در سودان مداخله كنند تا اقليم جنوب سودان و دارفور مانند كوزوو بتوانند استقلال خود را از حكومت مركزي اعلام كنند. بنابراين سودان مانند يوگسلاوي سابق كه به شش جمهوري كوچك تقسيم شد، تجزيه ميشود.
البته سياست تلآويو مبني بر نفوذ در بزرگترين كشور آفريقا براي خنثيسازي سياستهاي ضدصهيونيستي البشير كه پيشينه شركت در جنگ سال 1352 اعراب با رژيم صهيونيستي را نيز در كارنامه دارد، چندان دور از ذهن نيست.
'زيفي بارييل' تحليلگر روزنامه صهيونيستي 'هاآرتص'، چهاردهم ديماه 1389 نوشت: هم اكنون تعدادي از ماموران تلآويو در جنوب سودان به سر ميبرند و به جداييطلبان اين كشور براي تحقق اين مهم، كمك فكري ميكنند. به نوشته او، اين رژيم نخستين سفارتخانه را در كشور مستقل جنوب سودان افتتاح خواهد كرد.
'موشه فرجي' يكي از موسسان سازمان جاسوسي رژيم صهيونيستي (موساد) در كتاب 'اسراييل و جنبش آزاديخواهانه جنوب سودان' هدف غايي صهيونيسم را در 'مخالفت با پذيرش قوميت عربي' و 'توجيه مشروعيت حضور اسراييلي- صهيونيستي در منطقه' عنوان كرده و مينويسد: همين موضع و الگوي اوليه، تلآويو را وادار كرده است تلاشهاي خود را در جنوب و دارفور بيشتر و براي ايجاد آشوب در قسمتهاي ديگر سودان اقدام كند.
رژيم صهيونيستي براي به دست گرفتن اختيار آبراهههاي استراتژيك منطقه مانند درياي سرخ و تنگههاي 'تيران' و 'بابالمندب' در شاخ آفريقا، به دليل جلوگيري از تكرار حوادثي مانند مسدود كردن اين تنگهها در سالهاي 1346 و 1352، تلاش ميكند تا با استقرار در 380 جزيره در اين منطقه عبور كشتيهاي باري و نفتكشهاي متعدد و در حقيقت شاهراه انرژي را به چنگ آورد.
گرچه در نظر نخست، سودان جنوبي به دليل نداشتن دسترسي به آبهاي آزاد مجاور شاخ آفريقا، با محدوديتهاي زيادي روبروست و از جذابيتهاي ظاهري براي تلآويو برخوردار نيست اما نفوذ رژيم صهيونيستي در اتيوپي، اين مانع را رفع ميكند.
از سوي ديگر، كشورهاي منطقه نيز هنوز شرايط ناپايداري را در هواي بهار عربي- آفريقايي تجربه ميكنند و درگير سامان دادن به اوضاع داخلي كشورهاي خود هستند. بنابراين، فضاي مناسبي براي خزش صهيونيسم به داخل مرزهاي جهان عرب در قالب رسوخ به سودان جنوبي ايجاد شده است.
اين نفوذ تا حدي است كه هجدهم تيرماه 1390 منابع خبري از برافراشته شدن پرچم رژيم صهيونيستي در جريان مراسم ديشب شهر 'جوبا ' در جنوب سودان خبر دادند.
يك روز قبل نيز روزنامه صهيونيستي 'هاآرتص' نوشت: وزارت خارجه اسراييل (رژيم صهيونيستي) اهميت زيادي براي جنوب سودان قائل است و از مدتها پيش هماهنگكننده ويژهاي را در برقراري روابط با اين دولت نوپا تعيين كرده و مكاتبات محرمانهاي ميان تلآويو و جنوب سودان در جريان است.
بنابراين به نظر ميرسد تحديد يكي از بزرگترين كشورهاي اسلامي با استقرار پايگاهي جديد براي رژيم صهيونيستي و در منطقهاي استراتژيك همراه شده است تا هنگامي كه گرد و غبار ناشي از اعتراضهاي مردمي به سياستهاي انحصارگرايانه دولتمردان برخي كشورهاي اسلامي بر زمين بنشيند، نوزادي را در دامن خود ببينند كه هيچ راهي جز تحمل صداي گريه آن نداشته باشند.