بررسی استراتژیک- مشارکت روسیه در صدور قطعنامه ۱۹۷۰ علیه لیبی و سپس اعلام فقدان مشروعیت قذافی از طرف مسکو علیرغم انتقاد روسیه از عملکرد ناتو در لیبی و ادعای وزیر خارجه این کشور در لزوم سختگیری جهت عدم تکرار قضیه لیبی در دیگر کشورها، میتواند نشانهای از تغییری مهم در سیاست خارجی سنتی روسیه یعنی مخالفت با هر گونه مداخله در امور داخلی کشورها تلقی شود.
در سوی دیگر، این موضعگیریها از سویی نشان دهندة بیم روسیه از برهم خوردن معادلات در خارومیانه و از سوی دیگر امید مسکو برای تقویت موقعیت خود در معادلات بینالمللی است. بنظر میرسد گروه غرب تلاش داشته است تا از فرصت بحران لیبی جهت ایجاد رویههای تازهای در سطح بینالمللی در راستای مجاز نمودن دخالت عوامل خارجی در امور داخلی کشورها با توجیه در چارچوب حقوق بشردوستانه بهرهبرداری نماید. با توجه به جایگاه بینالمللی روسیه و نقش مهم این کشور در مهر تایید زدن بر ایجاد رویههای بینالمللی توجه به برخی تغییرات جزئی ایجاد شده در سیاست و مشی روسیه در قضیه لیبی مهم بنظر میرسد.ادامه…
توصیفی از بحران رخداده در لیبی
بدنبال انجام تظاهرات اعتراضآمیز در شرق لیبی علیه حکومت معمر قذافی که با الهام از وقایع رخ داده در تونس و انقلاب ژانویه ۲۰۱۱ مصر روی داد نیروهای وابسته به قذافی مبادرت به سرکوب شدید و خشونت بار اعتراضات مدنی در شرق این کشور نمودند؛ با گسترده شدن دامنه اعتراضات و شورشها در شرق این کشور بالاخره میان نیروهای نظامی حکومت مرکزی طرابلس و نیروهای مخالف حکومت قذافی درگیری شدید نظامی روی داد؛ پس از کوتاه زمانی با گسترش یافتن دامنه اخبار و شایعات اقدامات ضد انسانی نظامیان طرفدار قذافی علیه شهروندان غیر نظامی در شرق لیبی شورای امنیت سازمان ملل متحد بنا به ابتکار برخی کشورهای اروپائی از جمله فرانسه، ایتالیا و انگلستان بر اساس حقوق بشردوستانه بینالمللی مبادرت به تصویب قطعنامههای ۱۹۷۰ و ۱۹۷۳ نمود.
بدنبال تداوم بحران و جنگ داخلی در لیبی نیروهای نظامی ناتو بتدریج با ارائه تفسیر موسع از فحوای دو قطعنامه یاد شده، فراتر از متن و محتوای این قطعنامهها با اتکا به بند ۴ قطعنامه ۱۹۷۳ مبنی بر ((اتخاذ تمامی اقدامات لازم برای دفاع از غیر نظامیان و مناطق مسکونی)) شروع به تشدید اقدامات نظامی در لیبی نموده و حتی خواستار تصویب قطعنامه جدید شورای امنیت در تایید مشروعیت دخالت نظامی در لیبی برای تغییر حکومت در این کشور و سرنگونی حکومت معمر قذافی شدند که درخواست یاد شده با مخالفت روسیه، چین و برخی دیگر از اعضای غیردائمیشورای امنیت مواجه گردید. با این حال نیروهای نظامی ناتو عملا به نفع مخالفان حکومت قذافی وارد عمل شده و مبادرت به دخالت نظامی در لیبی علیه حکومت معمر قذافی نمودند بگونهای که بواسطه برخی اقدامات نظامی ناتو، روسیه و برخی دیگر از کشورهای غیر غربی ناتو را متهم به نقض حقوق بشردوستانه و ارتکاب به اقدامات مغایر با روح و هدف قطعنامههای ۱۹۷۰ و ۱۹۷۳ در حمایت از غیر نظامیان نمودند. اینک با تطویل بحران در لیبی این سرزمین به دو قلمروی مجزا و جدا از همدیگر یعنی حکومت دولت انتقالی مخالف قذافی در شرق و حکومت معمر قذافی در طرابلس تبدیل شده است و در حالیکه جنگ داخلی میان دو قلمروی یاد شده همچنان ادامه دارد اما دولت انتقالی شرق لیبی بتدریج از اعتبار و مشروعیت بینالمللی روزافزونی برخوردار میشود.
محتوای قطعنامههای لیبی و رفتار روسیه در قبال قطعنامههای مزبور
محتوای اصلی قطعنامه ۱۹۷۰ که در تاریخ ۲۶ فوریه ۲۰۱۱ صادر گردید مشتمل بر موارد ذیل بوده است : تاکید بر اصل کلی تحریم صادرات هر نوع اسلحه و یا خدمات نظامی به سرتاسر قلمرو لیبی، محکومیت خشونت و کاربرد زور علیه شهروندان غیر نظامی در لیبی، ابراز نگرانی نسبت به نقض سازمان یافته و گسترده حقوق بشردوستانه خاصه در تظاهرات مسالمت آمیز شهروندان غیر نظامی لیبیائی، استقبال از محکومیت نقض حقوق بشردوستانه در لیبی از جانب اتحادیه عرب، اتحادیه آفریقا و سازمان کنفرانس اسلامی. ابراز نگرانی بابت حملات گسترده و سازمان یافته علیه شهروندان غیر نظامی در لیبی و هشدار نسبت به وقوع احتمالی جنایت علیه بشریت در لیبی. تاکید بر حق مردم در برگزاری اجتماعات مسالمت آمیز و یاداوری حق آزادی مطبوعات در لیبی. تصمیم به ارجاع پرونده لیبی به دیوان کیفری بینالمللی جهت انجام تحقیقات نقض حقوق بشردوستانه. تحریم اموال قذافی و نزدیکان وی و تاکید بر لزوم رعایت حقوق بشردوستانه در بحران لیبی از دیگر موارد تصریح شده بدانها در قطعنامه ۱۹۷۰ بوده است.
در قطعنامه ۱۹۷۳ که در ادامه قطعنامه ۱۹۷۰ بتاریخ ۱۷ مارس ۲۰۱۱ صادر گردید ضمن ابراز نگرانی جدی بابت افزایش هدف گرفته شدن غیر نظامیان و یاداوری وظایف حکومت لیبی در قطعنامه ۱۹۷۰ ایده منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی، راهکارهای حمایت از غیر نظامیان در جنگ داخلی لیبی و تشدید تحریمهای مالی و اقتصادی علیه قذافی و نزدیکان وی به تصویب رسید. چنانکه در قطعنامه اخیر الذکر بار دیگر از دیوان کیفری بینالمللی درخواست شده تا راجع به خشونتها علیه غیر نظامیان در جنگ داخلی لیبی تحقیق نماید. هدف و روح اصلی هر دو قطعنامه پیشگیری از وقوع جنایات بشردوستانه علیه شهروندان غیر نظامی در مخاصمات مسلحانه و در شرایط یک جنگ داخلی تفسیر گردید. در هر دو قطعنامه مزبور بر اتخاذ تمامی اقدامات لازم برای دفاع از غیر نظامیان و اماکن مسکونی تاکید شده است. قطعنامه ۱۹۷۰ با رای مثبت تمامی اعضای دائم شورای امنیت و از جمله روسیه به تصویب رسید هر چند کشورهای روسیه، چین و لبنان به قطعنامه ۱۹۷۳ رای ممتنع دادند.
با اینحال نکته مهم عدم وتوی قطعنامه ۱۹۷۳ از جانب روسیه است چنانکه مدویدیف رئیس جمهور روسیه که بر خلاف نظرات مخالف کارشناسان دستگاه دیپلماسی روسیه دستور صدور رای ممتنع به قطعنامه مزبور را داده بود در توجیه اقدام خود در مانع نشدن از صدور قطعنامه ۱۹۷۳ بر بخشی از مفاد قطعنامه ۱۹۷۰ تاکید کرده و نسبت به وقوع جنایت علیه بشریت در جنگ داخلی لیبی ابراز نگرانی نمود. هر چند در هر دو قطعنامه ۱۹۷۰ و ۱۹۷۳ بر احترام به حاکمیت،استقلال، تمامیت ارضی و یکپارچگی ملت لیبی تاکید شده است ولی نکته مهم مشارکت روسیه در فرایند اجماع سازی جهانی برای مداخله در امور داخلی کشورها در قالب حقوق بشردوستانه بینالمللی است. هر چند در ادامه بحران لیبی، روسیه نه تنها مانع از تصویب قطعنامه جدیدی در شورای امنیت برای مشروعیت دادن به دخالت نظامی ناتو در بحران لیبی شد بلکه این کشور ضمن اعلام مخالفت آشکار با هر گونه دخالت خارجی برای سرنگونی حکومت قذافی ( در راستای مخالفت سنتی این کشور با سرنگونی حکومتها بدست قدرتهای خارجی) علنا به انتقاد شدید از عملکرد نظامی ناتو در لیبی پرداخته و عملیات ناتو در لیبی را مغایر با روح حقوق بشردوستانه بینالمللی و محتوای قطعنامههای مصوب در شورای امنیت بلکه ناقض اسناد حقوقی یاد شده دانست.
روسیه زمانی به قطعنامه ۱۹۷۰ رای مثبت داد و مانع از وتوی قطعنامه ۱۹۷۳ شد که بواسطه اختلافات جدی میان کشورهای اروپائی همچنین فقدان اولویت لیبی برای آمریکا و مخالفت چین و برزیل ( بعنوان دیگر اعضای شورای امنیت) و اتحادیه آفریقا با دخالت جدی شورای امنیت در مسائل داخلی لیبی براحتی می توانست در ادامه رویه سنتی خود مانع از صدور هر گونه قطعنامه شورای امنیت شود وانگهی نماینده دائم روسیه در سازمان ملل و سفیر این کشور در طرابلس همصدا با پوتین نخست وزیر این کشور هر گونه مشارکت روسیه در صدور قطعنامههای شورای امنیت در قضیه لیبی را اقدامی اشتباه از جانب کرملین ارزیابی می کردند چنانکه ویتالی چورکین نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد در اظهار نظر علنی خود تصویب این قطعنامهها را بمثابه باز کردن درب تجاوزات گسترده در لیبی توصیف کرده بود.
در هر حال انتظار میرفت روسیه در راستای تجارب سابق ایستادگی در مقابل یکجانبه گرائی آمریکا و غرب در شورای امنیت که با استناد به اصل نفی دخالت و اعمال زور در امور داخلی کشورها توجیه میشد این مرتبه نیز با صدور هر نوع قطعنامهای که راه را برای دخالت در امور داخلی کشورها هموار نماید مخالفت کند چنانکه قبلا نیز روسیه بعنوان عضو دائم شورای امنیت با استفاده از حق وتو در قضایائی نظیر جنگهای بالکان دهه نود، اشغال عراق در سال ۲۰۰۳، قطعنامه پیشنهادی غربی ها دائر بر فشار به موگابه و تحریم حکومت وی در زیمبابوه در سال ۲۰۰۸ و این اواخر مخالفت با اجرای حکم دیوان بین المللی کیفری در دستگیری البشیر رئیس حکومت سودان با استناد به اصل نفی هر گونه دخالت در امور داخلی کشورها و یا توسل به زور برای سرنگونی حکومت یک کشور مخالفت کرده بود و تنها مورد استثنا طی بیست سال اخیر موافقت شوروی با قطعنامه توسل به زور شورای امنیت برای بیرون انداختن صدام از کویت بوده است که آن هم پس از احراز تجاوز عراق به کویت و اشغال این کشور از طرف سازمان ملل و تنها در حد اخراج اشغالگر از کشور اشغال شده با آن موافقت شده بود و نه بیشتر.
هر چند روسها سالها قبل در قضایائی نظیر ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز عراق در زمان صدام یا درخواست شورای امنیت از دیوان کیفری بین المللی جهت بررسی جنایات انجام شده در دارفور سودان با غربیها همکاری کرده بودند اما بواسطه اتهامات دولت البشیر علیه حکومت چاد در مسائل دارفور مساله مزبور تا حدودی جنبه بین المللی یافته بود؛ در هر حال روسیه در قضیه لیبی بر خلاف رویه معهود گذشته خود و احتمالا بمنظور اجتناب از رویاروئی با اروپا و خودداری از برانگیختن حساسیت اروپائیان در صحنه لیبی در مراحلی با غرب همگام شد هر چند بعدا از این همراهی سرخورده و مایوس گردید. اینکه روسیه دو مرتبه در قطعنامههای شورای امنیت در قضیه لیبی آمادگی خود برای مشارکت در فرایند مشروعیت بخشی به دخالتهای خارجی در مسائل صرفا داخلی کشورها در قالب حقوق بشردوستانه بینالمللی را اعلام نمود و حتی در این رابطه بر گزینه دخالت دیوان کیفری بینالمللی در مقولات صرفا داخلی کشورها نیز صحه گذارد خود موضوع بسیار مهمی تلقی میشود.
هر چند وزیر خارجه روسیه ادعا نماید که زین پس لازم است سختگیریهای بیشتری برای تکرار قضیه لیبی در دیگر کشورها انجام پذیرد. اما همین وزیر خارجه روسیه کرارا در اظهار نظرهای بیسابقه خویش بر مجرم بودن قذافی بخاطر ارتکاب به جنایت علیه شهروندان غیر نظامی لیبیائی و لزوم تلاش برای متوقف ساختن جنایات قذافی تاکید کرده است. روسیه از طریق انتقاد از عملکرد دو گانه ناتو در لیبی و سپس مخالفت با هر گونه دخالت شورای امنیت در منازعات داخلی سوریه و ساحل عاج تا حدودی در صدد انجام تعدیل در رهیافت نوین سیاست خارجی خود بمنظور کنترل مخالفتهای فزاینده داخلی با این تغییر رهیافت همچنین گله گزاری از غرب بخاطر نادیده گرفتن سهمش در مهمترین پروندههای جهانی بوده است اما با اعلام فقدان مشروعیت قذافی از جانب مسکو و استقبال وزارتخارجه روسیه از مخالفان حکومت های لیبی و سوریه در مسکو ( با وجود مخالفت روسیه با دخالتهای بیشتر شورای امنیت در مسائل داخلی دو کشور یاد شده) روسیه بر تغییر رویکرد در رهیافت سیاست خارجی سنتی خود در خصوص نفی کامل هر گونه دخالت خارجی در امور داخلی کشورها اصرار نمود.
بنابراین انتقادهای روسیه علیه عملکرد نظامی ناتو در لیبی نه بخاطر مخالفت با اصل دخالت خارجی در امور داخلی کشورها بلکه بیشتر در راستای انتقاد از عملکرد دو گانه ناتو و غرب در حمایت از حقوق بشردوستانه بینالمللی و ناشی از اختلاف دیدگاه تاکتیکی روسیه با گروه غرب در نحوه استفاده از ابزار دخالت خارجی در امور داخلی کشورها جهت تضمین صلح و امنیت بینالمللی به هدف تعیین سهم روسیه در هر مقوله مهم بینالمللی ارزیابی میشود. چنانکه روسیه بعنوان منتقد جدی عملیات نظامی ناتو علیه طرفداران قذافی در لیبی پس از برسمیت شناخته شدن سهمش بعنوان میانجی میان حکومت قذافی و مخالفین حکومت وی (پس از قطع شدن تماسها میان جهان غرب با قذافی) بار دیگر بر عزم جدی خود بر ادامه رهیافت نوین ایجاد شده در سیاست خارجی اش تاکید نمود.
در هر حال روسیه بر خلاف دیگر قدرتهای بزرگ منطقهای نظیر چین، هند و یا برزیل از تجربه و ظرفیت بالائی در بازیهای جهانی برخوردار است و این کشور بواسطه برخورداریاش از عناصر مهم قدرت ( نظیر وسعت، جمعیت و عناصر قدرت نظامی مثل سلاحهای هسته ای) همچنین عضویتش در شورای امنیت با حق وتو، عضویت در گروه ۸ بعنوان مهمترین باشگاه قدرتهای جهانی، عضویت در گروه ۲۰ و بریکس ( بعنوان باشگاه نوظهور قدرتهای منطقهای مستقل از گروه غرب) از نقش فوق العادهای در تقویت روند اجماع سازی جهانی برخوردار است. اینکه عدهای اعتقاد داشته باشند روسیه از مدتها قبل ( خاصه از زمان قضایای عراق در زمان صدام) همراهی تدریجی با غربیها در تثبیت هنجارهای غربی در نظام بین الملل را شروع کرده است و یا عدهای بگویند هدف اصلی روسیه از پیگیری رهیافت نوین کمک به هنجار سازیهای غربی در واقع تلاشی جهت تضمین منافع روسیه از طریق کنترل ساز و کار مشروعیت بخشی شورای امنیت بوده است باز خللی در ایده گردن نهادن تدریجی روسها به هنجارهای غربی خاصه در مقوله تضعیف بیش از پیش دیوار مستحکم حاکمیت کشورها وارد نمی کند.