خبرگزاري فارس: سفير سابق آمريكا در سازمان ملل طي مقالهاي درباره حمله به ليبي از مديريت آمريكا و ناتو در اين جنگ انتقاد كرده و نوشت: با اين سردرگمي آمريكا بعيد است عمليات ليبي به هدف خاصي برسد.
به گزارش فارس، "جان بولتون "، در مقالهاي در خبرگزاري "بلومبرگ " به انتقاد از سياستهاي مبهم و دوگانه دولت اوباما در ليبي پرداخته و اين دولت را به پيگيري منافع خود با پوششهاي لفاظانه متهم كرده است.
*بايد از دولت آمريكا پرسيد آيا اصولا توان مديريت دخالت نظامي در ليبي را داشته است يا خير؟
گفته ميشود بعد از اينكه "كيسي استنجل " مديريت تيم (بيسبال) بخت برگشته نيويورك متز را به عهده گرفت، در گزارشي از وي پرسيده شد "در تيم شما كسي نيست كه اين بازي را بلد باشد؟ " همين سوال را تا اندازه زيادي مي توان در مورد مداخله نظامي آمريكا و ناتو در ليبي، كه هم اكنون چهار ماه از روند ناگوار آن ميگذرد، نيز مطرح كرد.
*رهبري سياسي حمله به ليبي با نكات منفي زيادي همراه بوده است
با آنكه معقول است انتظار داشته باشيم اين متحدان در صدد دفع خطراتي باشند كه توسل تهديدآميز معمر القذافي به تروريسم بينالمللي به همراه داشت، اما تا به امروز نكته مثبتي در رهبري سياسي اين عمليات به چشم نميخورد.
*روسيه تحويل سلاحهاي سبك به نيروهاي شورشي ليبي را نقض قطعنامه 1973 دانست
هفته گذشته مقامات فرانسه از تحويل هوايي "سلاحهاي سبك " (اعم از تيربار و موشك انداز) به نيروهاي شورشي در غرب ليبي خبر دادند. وزير امور خارجه روسيه، سرگي لاوروف، ضمن انتقاد فوري از اين اقدام، آن را نقض يكي از قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل [قطعنامه 1973] دانست كه ليبي را تحريم تسليحاتي كرده است.
*دولت فرانسه تحويل سلاح به شورشيان را در راستاي دكترين "مسئوليت به حمايت " دانست
فرانسه به اين انتقاد اينگونه پاسخ داد كه اين كشور مطابق با قطعنامه متعاقبي كه به نيروهاي نظامي اجازه ميدهد در راستاي دكترين "مسئوليت به حمايت "، جان غير نظاميان ليبي را حفظ كنند، از صلاحيت لازم براي اين اقدام برخوردار بوده است. چين كه همانند روسيه به قطعنامه مورد نظر راي ممتنع داده بود، از موضع مسكو حمايت كرد. به علاوه، انگليس كه پيشتر از اعزام مشاوران نظامي به ليبي براي كمك به شورشيان خبر داده بود، افشا كرد براي شورشيان لباس يونيفرم و لباس گارد ويژه ميفرستاده است.
*مسلح كردن تروريستها
اسپانيا اعلام كرد سلاحهاي نيروهاي وفادار به قذافي به دست نيروهاي القاعده در مغرب رسيده است.
در رويدادي جديد در هفته گذشته، مقامات اسپانيا ابراز نگراني كردند كه سلاحهاي نيروهاي وفادار به قذافي به دست نيروهاي القاعده در مغرب اسلامي، موسوم به AQIM (سازمان القاعده در مغرب اسلامي)، ميرسند. احتمال دارد خود قذافي اين سلاحها را به طور مستقيم در اختيار اين گروهك قرار دهد تا دست به انجام حملههاي تروريستي بر عليه غرب بزنند و يا اينكه ممكن است نيروهاي جدا شده از قذافي به قصد تامين منابع مالي زندگيشان بعد از وي، سلاحهايشان را به اين گروهك بفروشند.
*ناتواني آمريكا و ناتو در مديريت جنگ ليبي باعث قدرتمند شدن گروهك القاعده در مغرب شده است
هر يك از اين دو كه صحيح باشند، بايد گفت قدرت AQIM به خاطر ناتواني آمريكا و سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) در رساندن جنگ ليبي به سرمنزلي كه ما در دوران كمشكوهتر و غيرافتخارانگيزترِ پيش از تصدي پست رياست جمهوري توسط پرزيدنت باراك اوباما به آن نام "پيروزي " ميداديم، رو به افزايش است.
مسكو و چين از ناتوانيهاي آمريكا در جنگ ليبي آگاه هستند و از آن انتقاد كردهاند.
ظهور جديدترين نشانههاي بينظمي در دخالت نظامي آمريكا در ليبي، ما را از خطر بزرگتر شكست در ليبي غافل كرده است. علي رغم تلاشهايي كه براي از سرگيري روابط [آمريكا] با روسيه انجام شده است (و اين تلاشها در چندين مورد تنها اندكي با باج دهي فاصله داشتهاند)، مسكو همچنان از سياستهاي آمريكا ناراضي است. نظرات پرطعن و كنايه اخير لاوروف در مورد عمليات ليبي نشان ميدهد كه محصولي كه روش دولت اوباما به بار ميآورد، همان محصولي است كه اغلب از مصالحه انتظار داريم: يعني تفاضاي مصالحه بيشتر. با آنكه پكن هنوز انتقاد خود را به اين صراحت بيان نكرده است، اما بدون شك چينيها نيز از همين نقطه ضعف و غيرقاطع بودن آمريكا آگاهند.
*محدوديت در دامنه عمل
اوباما اعلام كرد هدف اقدام نظامي او تنها حفظ جان غير نظاميان ليبي است.
اوباما در آغاز كار، دامنه عمليات ليبي را مشخص كرد. او هدف اقدام نظمي را به حفظ جان غيرنظاميان محدود كرد؛ بنا به اقرار خود اوباما، او قبل از اينكه دست به كار شود تا آخرين لحظهاي كه پايگاههاي شورشيان در معرض حمله قريب الوقوع قرار داشت، صبر كرد؛ وي علناً اعلام كرد كه "صداي هيچ پوتين آمريكايي در روي زمين به گوش نخواهد رسيد "؛ و بر موافقت شوراي امنيت سازمان ملل و اتحاديه عرب تاكيد ورزيد.
*دولت اوباما بعد از روزهاي اوليه حمله به ليبي سعي كرد از قبول مسئوليت رهبري اين جنگ طفره برود
بعد از اينكه نيروهاي آمريكايي در روزهاي اوليه "اقدام نظامي عملي " (اصطلاحي كه اوباما به جاي جنگ ليبي از آن استفاده كرد.م. ) كنترل اين عمليات را در دست داشتند، دولت اوباما ناگهان بسياري از ماموريتهاي حملهاي آمريكا را متوقف كرد؛ و اين در حالي بود كه اين دولت همچنان بنمايههاي لجستيكي، عملياتي و اطلاعاتي حملات هوايي ناتو را تامين ميكرد. ما با شانه خالي كردن از زير بار مسئوليت و انداختن بار آن بر روي دوش متحدانمان به گونهاي وانمود كرديم كه گويا ناتو از اوان كار تحت رهبري و سلطه آمريكا نبوده است؛ اقدامي كه متحدانمان را هم وادار كرد تا از شدت تعجب سر تكان دهند.
*آمريكا و سردرگمي در قبال دكترين مسئوليت به حمايت
اوباما در هجدهم مارس به صراحت گفت كه ميخواهد قذافي از قدرت كنار رود، اما آمريكا براي اين كار از تحكم و زور استفاده نخواهد كرد: "ما قصد نداريم براي دستيابي به هدفي فراتر از آنچه به صراحت تعيين كردهايم ـ يعني به طور مشخص اين هدف كه جان غير نظاميان ليبي را حفظ كنيم ـ ، از زور و تحكم استفاده كنيم ". و اين دكترين "مسئوليت به حمايت " است كه حداقل طبق تعريفي كه افراد غير سلاح به دست از آن كردهاند، استفاده از گزينه زور را در جهت هدفهاي بشر دوستانه مجاز ميشمارد.
*بمبهاي سرگردان ناتو غيرنظاميان را به كشتن داده است
متعاقبا، حملات ناتو يكي از فرزندان قذافي و سه تن از نوههاي او را كشت و طبق اعلام رژيم، چندين غيرنظامي ديگر هم كشته شدهاند. ناتو در بيش از يك مورد تاييد كرده كه به اشتباه به كاروان شورشيان حمله كرده است.
حتي دخالتهاي بشر دوستانه نيز ميتوانند تراژدي به بار آورند.
*با اين سردرگمي آمريكا بعيد است عمليات ليبي به هدف خاصي برسد
سردرگمي نهفته در اهداف اظهار شده ما، اعمال محدوديتهاي متعدد بر نيروهاي ناتو، اكراه اوباما از انجام دادن اقدامات ضروري ـ يعني همان خلع قذافي از قدرت ـ همه و همه نشان ميدهند كه عمليات ليبي به هيچ هدفي ختم نخواهد شد.
"مسئوليت به خدمت " مفهومي است كه امريكا از آن در جهت منافع خودش استفاده كرده است.
ماهيت خود محورانه و خود خدمتگرانه مفهوم "مسئوليت به حمايت " در اينجاست كه خودش را نشان مي-دهد. بحث بين روسيه و فرانسه در مورد مفاد قطعنامه شوراي امنيت تنها يك بهانهگيري قانوني در مورد موضع مبهم و غير قابل فهم سازمان ملل نيست؛ بلكه اين بحث، يك اختلاف واقع گرايانه بر سر اين مسئله است كه اقدام مناسب و ضروري چيست و به علاوه، چه كسي صلاحيت اجرا و كنترل آن را دارد.
نقض تحريم تسليحاتي
*سياست فرانسه در اجراي قطعنامههاي شوراي امنيت، يك بام و دو هوا بوده است
واضح است كه در اين ميان تحليل بهتر از آن مسكو است؛ قطعنامهاي كه اعمال زور براي حفظ جان غير نظاميان را مجاز ميشمارد، پيش از آن بر منع تسليحاتي تاكيد كرده بود؛ يعني اينكه دولتها بايد به هر دو ماده قطعنامهها پايبند باشند، نه اينكه از بين آنها انتخاب كنند. تفسير فرانسه بحث در اين باب را ايجاب مي-كند كه قطعنامههاي مورد نظر مبهم بوده و با يكديگر تناقض دروني دارند، اگر چه اين اولين باري نيست كه شوراي امنيت چنين عمل ميكند.
*روسيه و چين بيشتر به ناكارآمديهاي آمريكا وقوف خواهند يافت
درسي كه روسيه و چين خواهند آموخت اين است كه درك اوباما از قدرت سخت و فولاد سرد در بهترين حالت ناكارآمد است و رهبري وي بيش از آنكه اقدامي عملي باشد، نوعي لفاظي است. آنها واقعه ليبي را نشانه ديگري از افت استيلاي آمريكا و كاهش توانايي ما براي عمل قاطعانه در سر زمينهاي دور دست خواهند ديد.
آمريكا نبايد براي جستجوي منافع خود دست به دامان كشورهاي ديگر شود
درسي كه آمريكا بايد بگيرد اين است كه اين كشور نبايد هنگامي كه در جستجوي منافع خودش است همواره از نيروهاي خارجي اجازه بگيرد، اگرچه بعدا و در مواقع لزوم ميتواند از آنها طلب عفو كند. البته، بعيد است كه اوباما چنين نتيجهاي از اين واقعه بگيرد. عدم رهبري روشن آمريكا بر [عمليات] ليبي، بن بست ديپلماتيك و نظامي (هر دو) فعلي را به وجود آورده است. عليرغم اينكه انتظار ميرود ناتو در نهايت به پيروزي دست يابد، اما اصلا خوشايند نيست كه بدانيم بسياري از مشكلاتي كه اكنون با آن مواجه هستيم را رئيس جمهور ما ايجاد كرده است.