واحد مرکزی خبر / پایگاه خبری المختصر در تحلیلی خبری امکان رسیدن به راه حل سیاسی در قضیه لیبی را بررسی کرد.
در این تحلیل آمده است راه حل سیاسی، یکی از مباحثی است که درباره مشکل لیبی مطرح بوده است اما با توجه به سیاست های جنگی اتخاذ شده در این کشور و گشوده شدن چندین جبهه در آن، مسیر رسیدن به راه حل سیاسی بسیار دشوار شده چرا که هر گونه راه حل سیاسی در گام اول مبتنی بر این است که همه گروههای درگیر درباره آن به توافق برسند. مشکل دیگر لیبی این است که معمر قذافی تحت هیچ شرایطی حاضر نیست از قدرت کنار برود که همین امر جنگ را به یکی از ابزارهایی برای فشار بیشتر بر او تبدیل می کند.
در هر حال مشکل لیبی ریشه در چندین عامل دارد که می توان آنها را چنین برشمرد : 1- ناتوانی نظامی ناتو این امر خود ناشی از عواملی است که پیش بینی اشتباه از توانمندی و امکانات رژیم قذافی یکی از عمده ترین آنهاست. ضعف تسلیحاتی ناتو نیز علت دیگر است بسیاری از کشورهای عضو ناتو مشارکت مستقیم در عملیات این سازمان را در لیبی رد کرده اند تا این حمله با نام ناتو ، اما منحصر به آمریکا، انگلیس ، فرانسه ، نروژ و دانمارک شود ضمن اینکه این کشورها نیز با امکاناتی اندک و تنها با چند هواپیما در این ماموریت حاضر شده اند. 2- ناهماهنگی در مواضع سیاسی کشورها ناهماهنگی سیاسی غرب می تواند ناشی از ضعف نظامی ناتو نیز باشد اما این ناهماهنگی تا حدی است که حتی اجماع غرب برای کناره گیری قذافی از قدرت را تهدید می کند حال آنکه رسیدن به راه حل سیاسی، مشروط به کناره گیری قذافی از قدرت است. از یک سو طولانی شدن هجوم نظامی ناتو به لیبی نیز سبب شده است تا افکار عمومی اروپا چندان از مداخله در لیبی راضی نباشند تا جایی که میزان ناراضیان در فرانسه به 51 درصد رسید در حالی که در آغاز عملیات ناتو، این رقم 39 درصد بوده است. از سوی دیگر عملیات نظامی ناتو در لیبی به ابزاری برای فشار مخالفان دولت ایتالیا، فرانسه، انگلیس، دانمارک و نروژ بر این دولتها تبدیل شده است. این فشارها نیز تاثیر زیادی در تزلزل مواضع دولتهای غربی داشته است به گونه ای که تصمیم نروژ برای خارج کردن شش جنگنده این کشور از عملیات نظامی، ناشی از فشار حزب سوسیالیست مخالف بر دولت است همانگونه که عامل اتخاذ مواضع ضعیف پارلمان در قضیه لیبی است ، یا آنکه در ایتالیا حزب پیوند شمال دولت این کشور را به شدت تحت فشار قرار داده است تا در ادامه شاهد مواضع پرنوسان دولت و حتی درخواست فرانکو فراتینی وزیر امور خارجه این کشور برای توقف عملیات نظامی در لیبی و یا اظهارات ضد جنگ برلوسکنی باشیم.
این شرایط برای حزب سوسیالیست دانمارک نیز مصداق دارد و شرایط در انگلیس نیز بهتر از دانمارک نیست. 3- ضعف انقلابیون و ناتوانی آنان در عملیات نظامی مستقل( بدون کمک ناتو) این امر خود ناشی از عوامل متعددی است که نداشتن ارتش منظم ، نبودن مرکز فرماندهی واحد، اختلاف نظر در میان نظامیان عالی رتبه ای که به انقلابیون پیوسته اند، ناهماهنگی کامل میان نظامیان و داوطلبان غیر نظامی حاضر در جنگ، فقر آموزش در نیروهای غیر نظامی داوطلب، ناتوانی این نیروها دراستفاده از اندک امکانات جنگی، ناآشنایی این نیروها با فنون جنگ وکمبود امکانات جنگی در نزد انقلابیون از جمله این عواملند. 4- نبودن سیاستمداران قدرتمند در رژیم قذافی نبودن چنین شخصیت هایی سبب می شود تا معمر قذافی تحت فشار اطرافیان خود نباشد و همین امر مانعی در مسیر تلاشهایی می شود که بر اساس آن سعی می شود تا مشکل لیبی با شرط کناره گیری معمر قذافی حل شود. نه تنها در رژیم قذافی سیاستمداری قدرتمند دیده نمی شود بلکه تمامی تصمیمات به طور انحصاری در اختیار قذافی است و همین شخص محوری، لیبی را از داشتن نهادی قدرتمند و تصمیم گیرنده محروم کرده است در نتیجه این امر سبب شد تا راه رسیدن به راهبرد سیاسی دشوار شود. در چنین شرایطی تکه کلام های قذافی چون مقاومت تا مرگ و تسلیم نشدن در برابر شرایط دیکته شده، کار را دشوارتر کرده است تا از این طریق شواهد نشان دهد این رژیم در حال فروپاشی کامل است. قذافی با توجه به تجربه ای که در مقابله با بحران دارد به خوبی به ضعف جهان غرب پی برده است و می داند جهان غرب در جنگ فرسایشی با مشکل جدی مواجه می شود به همین منظور تلاش دارد تا با رسیدن به راه حل هایی سریع، زیان ناشی از جنگ را برای خود به حد اقل برساند و هم زمان آبروی ناتو را نیز حفظ نماید. چنین شرایطی قدرت مانور قذافی را گسترش داده است و از این منظر می توان اظهاراتش را برای مذاکره و حتی کناره گیری مشروط از قدرت، از باب تلاش برای گرفتن فرصت بیشتر خواند زیرا این فرصت به نفع او و به زیان ناتو خواهد بود. دراین میان شورای ملی انتقالی در میان چکش و سندان واقع شده است از یک سو با فشار غرب مواجه است تا سقف مطالباتش را برای آغاز مذاکرات با رژیم قذافی کاهش دهد از سویی دیگر تحت فشار افکار عمومی لیبی است تا به چیزی جز سقوط کلی رژیم رضایت ندهد. غرب خواستار آن است که شورای ملی انتقالی از شرط فروپاشی کلی رژیم عقب نشینی کند و به کناره گیری شخص قذافی از قدرت رضایت دهد تا به همراه دیگر اعضای رژیم بتواند دولتی دیگر را در کشور تشکیل دهد. البته در مواضع جهان غرب نیز نوسان وجود دارد زیرا سخنان اوباما و کلینتون نشان می دهد که هر گونه امتیاز دهی به قذافی را نمی پذیرند و تا اندازه ای انگلیس نیز در این راه با آمریکاست اما مواضع فرانسه نوسانات زیادی دارد و همین امر بیانگر اختلاف در موسسات سیاسی و نظامی پاریس در نگرش به قضیه لیبی است. در همین حال رهبران شورای ملی انتقالی و دفتر اجرایی این شورا معتقدند راه حل سیاسی نمی تواند به معنی شکست راهبرد نظامی باشد واقعیت این است که برکناری رژیم با راهکار نظامی دشوار نیست اما این نگرانی وجود دارد که این امر پس از سقوط رژیم، دشواریهایی را برای کشور به دنبال داشته باشد در نتیجه همانانی که وارد عملیات نظامی در لیبی شده اند خواستار انتقال تدریجی قدرت با مشارکت برخی از عناصر رژیم قذافی و در ادامه چشم پوشی از پیگرد قضایی قذافی هستند ضمن اینکه ناتو حل مشکل را از راه نظامی به تاخیر می اندازد تا شورای انتقالی را جهت پذیرش برخی از شرایط غرب برای مرحله پس از قذافی تخت فشار قرار دهد. نگرانی غرب از مرحله پس از سقوط قذافی به امکان بروز جنگ داخلی و ضعف شورای انتقالی در کنترل کشور باز می گردد و همین امر می تواند توجیهی برای درخواست فرانسه جهت برگزاری کنفرانس ملی با مشارکت همه گروههای سیاسی و شیوخ قبایل لیبی باشد یا آنکه درخواست فراتینی برای چنین نشستی در رم را توجیه کند. ناتو می خواهد خود را شریک مرگ قذافی نکند ضمن اینکه تاکنون عملیات هوایی ناتو در حدی نبوده است که رژیم را آنقدر ضعیف کند که مردم طرابلس علیه او بپاخیزند و انقلابیون این رژیم را در محاصره خود قرار دهند در چنین شرایطی یکی از گزینه ها برای رسیدن به راه حل سیاسی امکان پذیرش شرایطی است که به موجب آن قذافی به طور کلی از قدرت کنار نرود ولی چنانچه گفته شد شورای انتقالی لیبی سعی دارد زیر بار چنین شرایطی نرود. اما راه حل نخبگان سیاسی این است که جامعه بین الملل به گونه ای در لیبی عمل کند که ابتکار عمل را به دست بگیرد البته در این راه انقلابیون نیز می توانند تاثیرگذار باشند زیرا تسلط آنان بر شهرهای مهم در کنار وابستگی آنان به کمکهای بین المللی نقش جامه بین الملل در لیبی را تقویت خواهد کرد و این سازمان خواهد توانست با هدف ایجاد توازن در کشور راه حلهایی را پیشنهاد و برای اجرایی شدن آن تلاش کند.