خبر آنلاین - ابوزید تا روزی که خبر مرگ حسنی مبارک را بشنود در اعتصاب غذا خواهد بود
در شرایط غیرعادی باید برای جلب توجه دست به حرکت های غیرعادی تر زد. ایمن ابوزید یکی از افرادی است که از زمان آغاز انقلاب در مصر با حاکمیت بازی سنگینی را آغاز کرده است. ماه ژانویه بود که این پزشک جوان با تخصص قلب از پیله فعالیت های غیرسیاسی بیرون آمد و به یکباره در میانه جریان انقلاب در مصر قرار گرفت. روزها و شب هایی را که مجبور به ماندن در بیمارستان نبود ، به خیابان های منتهی به میدان تحریر می رفت و مقابل تانک هایی دراز می کشید که به حالت اماده باش درآمده بودند تا در صورت نیاز به تجمع کنندگان در میدان حمله کنند. ابوزید این کار را چندین هفته انجام داد و در هر بار با همان شدن و هیجان اولیه فریاد می کشید و از بی عدالتی ها در سیستم انتقاد می کرد. وی هم فسادهای اقتصادی دولت را برملا می کرد و هم از پرونده سازی وزارت بهداشت تحت سلطه مبارک در بیمارستان ها برای مخفی نگاه داشتن آمار واقعی کشته شدگان در تظاهرات ها پرده برداری می کرد.
تلاش های ابوزید می تواند وی را به پیش اهنگ اعتراض ها در مصر تبدیل کند. وی 25 سال داشت که در نخستین ماه های سال 2011 امید خود را به آینده کشورش از دست داد و قصد داشت برای ادامه تحصیل به المان برود. اما خیزش های عمومی در مصر که آغاز شد دل ابوزید هم برای کشورش تنگ شد. ابوزید از چند روز پیش از اعلام استعفای حسنی مبارک مطمئن بود که وی استعفا خواهد داد و مصر را به مردمانش باز خواهد گرداند. وی در آن روزهای بحرانی در این خصوص می گفت: مردم تنها دو گزینه پیش روی دارند: یا حسنی مبارک و حزب دموکرات ملی وی در محکمه عدالت حاضر می شوند و اعدام را تجربه می کنند و یا همه ما خواهیم مرد.
رویای وی هنوز پس از چندین ماه محقق نشده است. شورای نظامی که حاکمیت را در اختیار دارد به تمامی درخواست های انقلابیون بی توجهی کرده است . با این همه ابوزید از برآورده نشدن یک خواست خود بسیار بیش از دیگران عصبانی است : عدم تعقیب قضایی حسنی مبارک.
یازدهمین روز از ماه جولای بود که ابوزید در میدان تحریر رسما اعتصاب غذای خود را اعلام کرد. وی تنها یک شرط برای دست برداشتن از اعتصاب غذا اعلام کرد و آن هم این بود: محاکمه مبارک در ملاعام و البته اعدام وی.
ابوزید در این خصوص می گوید: ما در مورد انقلاب صحبت می کنیم.در پروسه انقلاب دادگاه ها با سرعت برگزار می شوند و احکام هم سریع اجرا می شوند. ابتدای هفته بود که او سرانجام از شدت ضعف عمومی از حال رفت. قند خون او کاهش چشمگیری داشت .مردم او را به نزدیک ترین بیمارستان رساندند اما او اجازه مداوا به مسئولان این بیمارستان نداد. او تنها یک درخواست داشت: او را به بیمارستان مجهزی در شرم الشبخ منتقل کنند. اما چرا شرم الشیخ؟ این بیمارستان همان محل نگهداری حسنی مبارک است.
ابوزید در این خصوص می گوید: مبارک از ماه آوریل تا کنون یک طبقه از این بیمارستان را به خود اختصاص داده است. او امروز با من هیچ تفاوتی ندارد و به همین دلیل باید به من هم یک طبقه از همان بیمارستان را بدهند. در غیراینصورت من برای مردن مهیا هستم.
درخواست ابوزید جنجالی به راه انداخت. وزیر بهداشت شخصا به دیدن وی شتافت و از وی خواست که تا زمان انتقال به بیمارستان شرم الشیخ اندکی مایعات دریافت کند تا فوت نکند!
در نتیجه اصرارهای ابوزید وی یک هفته پس از آغاز اعتصاب در طبقه دوم بیمارستان شرم الشیخ بود. وی در حال حاضر مایعات دریافت می کند اما همچنان از غذا خوردن سرباز می زند. وی در این خصوص می گوید: من به اعتصاب غذای خود ادامه می دهم. باید با من همانگونه برخورد شود که با حسنی مبارک برخورد می شود.
رسانه های داخلی مصر چندان ماجرای ابوزید را پوشش ندادند اما او اعتقاد دارد که تا همین جا هم داستان او بسیار بیش از حد انتظارش بازتاب داشته است . ابوزید با امیدواری به محاکمه هرچه سریع تر مبارک می گوید: خسته ام اما خرسند.
آتلانتیک 19 جولای