خبرگزاري فارس: بسياري از كساني كه در توطئه ترور سادات مشاركت داشتند، از جمله "شيخ عمر عبدالرحمان " كه يك روحاني نابينا بود، پيشتر همكاري بسيار نزديكي با شيخ احمد ياسين داشتند. به نظر ميرسيد زمان آن فرا رسيده بود تا موفقيتهاي حاصل شده در ايران، افغانستان و مصر، در نوار غزه نيز تحقق يابد.
به گزارش خبرگزاري فارس، اخيرا انتشارات "ليونز " كتابي را با نام "شكار مهندس " منتشر كرده است كه به بررسي چگونگي رديابي و شهادت "مهندس يحيي عياش "، از مبارزان فلسطيني، اختصاص دارد. آنچه در اين سلسله گزارشها ملاحظه ميكنيد، ترجمه اين كتاب با ويرايش خبري است كه خبرگزاري فارس براي مخاطبان خود فراهم آورده است. اين كتاب توسط "ساموئل ام. كاتز " و با ديدگاه آمريكايي - صهيونيستي به نگارش درآمده است.
قسمت نهم اين مجموعه از نظر خوانندگان محترم مي گذرد:
*سيا به سراغ جنگجويان رداپوش مي رود
در ماه دسامبر سال 1979 ميلادي، اتحاد جماهير شوروي در تجاوزي آشكار دست به اشغال افغانستان زد. ارتش شوروي كه از مرزهاي مملو از برف افغانستان عبور كرده و اين كشور را به اشغال خود درآورده بود، يكي از قدرتمندترين ارتشهاي جهان محسوب ميشد؛ اما شورشيان افغان نيز كه از الحاد كمونيستها نفرتي عميق در دل داشتند، در نبرد با اين ارتش تا بندندان مسلح، چيزي كم نگذاشتند.
نيروهاي ارتش شوروي به زودي توسط "مجاهدين افغان " زمينگير شدند، مجاهديني كه نهتنها در برابر ارتش شوروي از خود مقاومت نشان ميدادند بلكه حملات سهمگيني را در كمال سكوت و نهانكاري و با شدت تمام بر ضد اين ارتش ترتيب ميدادند.
مجاهدين افغان كه در واقع مشتي كشاورز و عوام و قرباني كينهتوزي بودند در نبرد با ارتش فوقپيشرفته شوروي از تفنگهاي قديمي و كلاشنيكفهاي ساخته شده در پيشاور پاكستان استفاده ميكردند و خود را گرفتار جنگي ميديدند كه براي آنها جنگ مرگ و زندگي بود.
در چنين شرايطي بود كه سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) متوجه شد كه اين جنگجويان رداپوش كه قادرند بزرگترين قواي نظامي جهان را به زانو درآورند، بسيار به كار ميآيند!
* الگوي ايران، افغانستان و مصر به غزه پاي مينهد
در عربستان سعودي، شورشيان مسلمان توانستند در موسم حج، بزرگترين مسجد شهر مكه را با پنجاههزار مسلمان عبادتكننده به اشغال خود درآورند.
دو هفته طول كشيد تا ارتش عربستان سعودي بتواند اين شورشيان را متفرق كند. اين ارتش تنها با كمك نيروهاي ضدشورش فرانسوي دعوت شده توسط آلسعود بود كه توانست با توهين به مقدسات مسلمانان اين مسجد را تحت كنترل خود درآورد. يك سال بعد، يك شاخه نورسته از درخت اخوانالمسلمين مصر به نام "تكفير و هجرت " موفق به ترور انور سادات، رئيس جمهور مصر در مراسم هشتمين سالگرد پيروزي نيروهاي مصري و سوري بر نيروهاي ارتش اسرائيل در كانال سوئز شد.
بسياري از كساني كه در توطئه ترور سادات مشاركت داشتند، از جمله "شيخ عمر عبدالرحمان " كه يك روحاني نابينا بود، پيشتر همكاري بسيار نزديكي با شيخ احمد ياسين داشتند. به نظر ميرسيد زمان آن فرا رسيده بود تا موفقيتهاي حاصل شده در ايران، افغانستان و مصر، در نوار غزه نيز تحقق يابد.
*شين بت فريب يك ضرب المثل قديمي را خورد
به نوشته كاتز، شينبت كه گستره عمليات جاسوسي آن در نوار غزه با توانايي سازمانهاي جاسوسي بريتانيا در ايرلند شمالي قابل رقابت بود، فريب يك ضربالمثل قديمي را خورده بود كه ميگفت: "دشمن دشمن من، دوست من است "، فلذا از شيخ احمد ياسين حمايت ميكرد. تز "دشمن دشمن من، دوست من است "، براي مدتهاي مديد يك تاكتيك رهگشا در خاورميانه به حساب ميآمد و در نوار غزه نيز ائتلاف بر پايه نفرت و دشمني امري كاملا پذيرفتهشده بود. تمامي سازمانها و ارگانهاي مذهبي تحت هدايت شيخ احمد ياسين از حمايت نيروهاي نظامي اسرائيل برخوردار بودند، از باشگاههاي ورزشي گرفته تا دانشكدههاي مذهبي؛ و چرا كه نه؟! در سال 1981، شيخ احمد ياسين از جمله كساني بود كه مدام با وي در بخش عربي راديو اسرائيل مصاحبه ميشد!
وي هرگز حملهاي به اشغالگري اسرائيل نميكرد اما به عكس، حملات شديداللحني را متوجه "ياسر عرفات "، رئيس وقت تشكيلات خودگردان ميساخت. برخي مقامات امنيتي اسرائيلي، چالش احتمالي بين بنيادگرايان اسلامي و تشكيلات خودگردان را نعمتي الهي برميشمردند!
* رولت روسي با سلاح خودكار!
البته به اين نكته نيز بايد توجه كرد كه فرماندهان شينبت و افسران عاليرتبه آن، بازي با كارت اسلامگرايي در نوار غزه را يك قمار ميدانستند. به قول يكي از افسران سابق شينبت، اين قمار به منزله رولت روسي با يك اسلحه خودكار بود! بسياري از آخر و عاقبت اين قمار در هراس بودند و اتفاقا در يكي از روزهاي بهار سال 1982 ميلادي، پيروان شيخ احمد ياسين خشم و كينه خود را بروز دادند.
اين اتفاق زماني رخ داد كه گروهي از اين پيروان پس از خروج از "مسجد شاتي " به مراكز غير اسلامي نظير عرقفروشيها حمله برده و استفادهكنندگان از مواد مخدر و مشتريان فواحش را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
* جهادطلبي ياسين در برابر انقلابيگري عرفات
قولي كه شيخ احمد ياسين مبني بر جهاد بر مبناي اسلام در سخنرانيهايش ميداد، به ريسمان اتصال كساني تبديل شده بود كه پاي سخنرانيهاي وي گرد ميآمدند.
"آزادي اسلامي " اكنون جايگزيني مناسب براي نوعي از انقلابيگري بود كه عرفات و همفكرانش از آن سخن ميراندند. ياسين به مورد اعتمادترين همكاران خود دستور داده بود تا به گردآوري سلاح و مهمات پرداخته و آنها را در مكانهايي امن در نوار غزه مخفي كنند. ورود سلاح به نوار غزه نيز كار دشواري نبود، از سلاحهاي انبار شده در مخفيگاههاي مصر گرفته تا خريد سلاحهاي پيشرفته و خودكار اسرائيلي از گروههاي تبهكار، تماما گزينههايي بودند كه پيش روي نيروهاي حماس قرار داشتند. بنابراين سلاح و مهمات براي تهيه كردن زياد بود.
* بسياري از اعضاي فتح، جذب حماس شدند
بسياري از كساني كه به تازگي توسط المجمع (نامي كه اسرائيليها حماس را با آن ميشناختند) استخدام ميشدند، قبلا در جنبش فتح، وابسته به ياسر عرفات خدمت كرده بودند و حتي برخي از آنها در دورههاي چريكي پيشرفته در مصر، سوريه، اتحاد شوروي، لهستان، چكسلواكي، مجارستان، روماني و حتي كره شمالي و كوبا شركت كرده بودند.
اين كهنهسربازان كه موي خود را در نبرد با اسرائيل سپيد كرده بودند و اكنون به اربابي ديگر خدمت ميكردند، به خاطر تجربهاي كه داشتند مورد احترام بودند و ياسين از آنها خواسته بود تا طرحهايي را براي حمله به اهداف مجزاي اسرائيلي تدوين كنند.
* رزمندگان حماس ارزشهاي اسلامي را باور كرده بودند
داوطلبيني كه در المجمع عضويت يافته بودند، ارزشهايي همچون شهادت و استشهاد را به عنوان اصول بنيادين جهاد پذيرفته بودند. مرگ در راه خدا يك نعمت و يك امتياز محسوب ميشد و تمام كساني كه به عضويت اين گروه در ميآمدند خود را جسما و روحا براي تقديم جان خود در نبرد با "موجوديت صهيونيست " آماده كرده بودند. آنها همچنين محور مبارزه خود را محوري اسلامي و نه ناسيوناليستي قرار داده بودند.