صدای المان/
حضور اسلامگرایان در خیابانهای مصر هر روز چشمگیرتر میشوداسلامگرایان در انقلاب مصر نقش بارزی نداشتند، اما فرصت را برای آمدن به صحنه مناسب میبینند. انقلاب به نظام پیشین پایان داد اما هنوز نظامی تازه بر سر کار نیامده است. اسلامگرایان قصد دارند در زایش جامعۀ نو سهیم باشند.با وجود قدرت و نفوذ برخی از نیروها و گرایشهای اسلامی، انقلاب مصر که به سرنگونی حسنی مبارک انجامید، بیشتر با اهداف مشخص سیاسی و کمتر با بنیادها و اندیشههای نظری پیش رفت. اما فرا رسیدن ماه رمضان، که دعوت به عبادت و خداپرستی است، فرصتی به نیروهای اسلامی داده است تا برنامههای خود را آشکار کنند و به تبلیغ عقاید خود بپردازند.
بررسی استراتژیک- نیروهای اسلامی هنوز از “اسلامی شدن” جامعه چیزی نمیگویند اما پنهان نمیکنند که قصد دارند در آینده سیاسی مصر سهمی ایفا کنند. در روزهایی که بحث پیرامون قانون اساسی جریان دارد، برخی از واعظان و مبلغان تبلیغ میکنند که “جامعه اسلامی” به قانون اساسی نیازی ندارد، زیرا کلام خدا (قرآن) برای تمام شئونات جامعه بهترین اصول را فراهم کرده است.
آرایش تازه در صحنه سیاسی
از آغاز سال جاری مسیحی که جوانان و روشنفکران میدان “التحریر” را پایگاه اعتراضات خود قرار دادند، از گروههای اسلامی مانند “اخوان المسلمین” خبری نبود. پس از سرنگونی حسنی مبارک در ماه فوریه، ارتش زمام امور را به دست گرفت. جمعیت “اخوان” که بیتردید در ارتش نفوذ دارد، از این امر ابراز خرسندی کرد.ادامه….
هدف مشترک نیروهای تحولخواه، رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی است با شکلگیری “دولت موقت” اسلامگرایان با جرأت و جسارت بیشتری وارد میدان شدند. آنها حزب خود را تشکیل دادند. هنوز از میزان قدرت و نفوذ آنها ارزیابی دقیقی در دست نیست، اما به گمان برخی از ناظران در جامعه مصر تا ۳۰ درصد مردم از آنها پشتیبانی میکنند.
”اخوان المسلمین” از دو مزیت برخوردار هستند، یکی آن که به دلیل سابقۀ درازمدت در فعالیت سیاسی، با نرمها و موازین تشکیلاتی به خوبی آشنا هستند و میتوانند هواداران خود را به خوبی بسیج کنند و دیگر آن که در اعماق جامعه، به ویژه در میان لایههای محروم و کمدرآمد حضوری ملموس دارند. آنها از دهها سال پیش در عرصه خدمات امدادی مانند بنای مدرسه و بیمارستان و تقسیم آذوقه میان محرومان، در جامعه ریشه دواندهاند.
طیف وسیع نیروهای اسلامی
اسلامگرایانی که در جریان تازهای به نام “حزب عدالت و آزادی” گرد آمدهاند، گفتهاند که قصد ندارند برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد معرفی کنند. هدف آنها در این مرحله “اسلامی کردن” جامعه نیست، بلکه هدف اصلی آنها رشد اقتصادی و تقویت عدالت اجتماعی است. آنها شعار میدهند: «ما نه به مسجد بلکه به کارخانه نیاز داریم.» البته آنها پنهان نمیکنند که قصد دارند با حضور در مجلس مؤسسان، مهر خود را بر قانون اساسی تازه مصر بکوبند.
اسلامگرایان برای انتخابات پارلمان آماده میشوند اما به موازات اسلامگرایان، نیروهای افراطی نیز وارد میدان شدهاند که آشکارا خواهان برپایی حکومت اسلامی هستند. نیروهای “سلفی” نیز حزب خود را تشکیل داده و در هفتههای اخیر به قدرتنمایی پرداختهاند. آنها در اجتماعی بزرگ در میدان “تحریر” اعلام کردند که طرفدار حکومتی از نوع “صدر اسلام” هستند. آنها همکاری با نیروهای غیردینی “سکولار” و موازین دموکراتیک را رد میکنند و کلام خدا را برای هدایت جامعه کافی میدانند. هنوز نمیتوان از قدرت و نفوذ آنها چیزی گفت، اما حضور آنها، به ویژه در فشار بر دگراندیشان و اقلیتهای مذهبی محسوس است.
”اخوان المسلمین” مایل نیستند در کنار بنیادگرایان قرار گیرند. آنها خود را با نیروهای لیبرال و آزادیخواه در یک صف میبینند که بیش از همه به پیدایش بنیادهایی متعادل و امروزی در مصر علاقهمند هستند. آنها احتمالا به الگوی اسلامی ترکیه چشم دارند، البته با پیوندی نزدیکتر با ارتش. از هماکنون میتوان نخستین جوانههای نوعی اتحاد میان ارتشیان با اسلامگرایان معتدل را مشاهده کرد.
همزیستی با اسلام در جامعه مدنی
“اخوان المسلمین” هنوز درباره بسیاری از مواضع و معتقدات خود سکوت کردهاند. هنوز روشن نیست که آنها درباره آزادیهای بنیادین مانند آزادی عقیده و بیان، چه فکر میکنند. وقتی از موازین اسلامی سخن میگویند، آیا به قوانین شرعی نظر دارند؟ آیا قصد دارند از آیین کیفری اسلام، که با نیازها و شرایط امروز ناساز است، پیروی کنند؟
انقلاب مصر با حضور لایههای گسترده مردم به پیروزی رسید با سرنگونی نظام دیکتاتوری، نیروهای دموکرات در مصر به برپایی جامعهای بر پایه آزادیهای قانونی و حقوق بشر چشم دوختهاند. آنها در عین حال میدانند که نمیتوان وزن سنگین نیروهای اسلامی را نادیده گرفت. واقعبینی سیاسی حکم میکند که آنها با نیروهای اسلامی معتدل وارد تعامل شوند.
هر روز بیشتر روشن میشود که آیندهی سیاسی مصر، اگر بخواهد در بستر آشتی ملی و دور از خشم و خشونت پیش برود، باید از راه همکاری نیروهای آزادیخواه با اسلامگرایان تحقق یابد. نیروهای لیبرال باید قبول کنند که شریعت اسلام بخشی از هویت ملی مصر است. در برابر، اسلامگرایان نیز باید بپذیرند که ارزشهای دینی در جامعهای مدنی، بر پایه همبستگی و جمعگرایی، سرنوشت بهتری پیدا خواهند کرد.