خبرگزاري فارس: ناتو به خاطر نداشتن يك راهبرد مناسب، دوباره به همان راهبردهاي قديمي آمريكايي در جنگ كره و ويتنام متوسل شده است، يعني غير ممكن نمودن زندگي براي مردم تا حدي كه آنها مجبور به شورش عليه "قائد " خود شده و در نهايت او را سرنگون كنند.
به گزارش فارس، پايگاه تحليلي "ولتر نت " در مقالهاي به قلم "تيري ميسان " به بررسي عملكرد 5 ماهه ناتو و نتايج بمباران ليبي ميپردازد. به نظر نويسنده، ناتو همانند جنگ كره و ويتنام سعي دارد تا با تشديد محاصره دريايي و قطع راههاي تامين بنزين و مواد غذايي، بمباران نيروگاهها، سيستمهاي تامين آب، تعاونيهاي كشاورزي، بنادر ماهيگيري كوچك و بازارهاي سر پوشيده، زندگي را براي مردم غير ممكن كرده و آنها را وادار به شورش و براندازي رهبر خود نمايد.
* عدم وجود يك راهبرد صحيح، دليل عمده ناكامي ناتو در ليبي بوده است
عدم پيشبينيهاي درست و فقدان يك راهبرد صحيح، دليل عمده ناكامي ناتو در بدست آوردن يك نتيجه نظامي قابل قبول در ليبي پس از 150 روز بمباران بوده است. ناتو براين عقيده بود كه ميتوان همان روش كلاسيك را در ليبي اعمال نمود، در حالي كه اين روش براي مكانهاي ديگر مناسب است. ناتو در حال حاضر بر سر يك دوراهي مانده است. بزرگترين اتحاد نظامي تاريخ كه ابتدا براي مقابله با اتحاد جماهير شوروي ايجاد شده بود و سپس به عنوان پليس جهان انتخاب شد، به طور فلاكتباري در دستيابي به اهداف خود ناكام مانده است.
* ناكامي ناتو در تغيير رژيم پس از 5 ماه بمباران
پيروزي و شكست در جنگ، هر دو با توجه به ميزان دستيابي به اهداف از پيش تعيين شده محاسبه ميگردند. مطابق قطعنامه سازمان ملل، وظيفه ناتو حفاظت از غيرنظاميان است. وظيفه ديگر ناتو (هر چند خارج از دستور سازمان ملل) تغيير رژيم سياسي اين كشور است.
* راهبرد فعلي ناتو در ليبي بايد مورد سوال قرار گيرد
پس از گذشت حدود 150 روز از جنگ، حملات ناتو تاثير بسزايي در سيستم قدرت در ليبي نداشته است. با توجه به ناهمخواني نيروهاي مخالف، شكست نظامي يك نتيجه غير قابل اجتناب است و راهبرد فعلي بايد مورد سوال قرار گيرد.
اشتباه محاسباتي اين بود كه قبايل شرق و جنوب كشور، كه با معمر قذافي ناسازگار هستند، ميتوانند به راحتي با تكيه بر پشتيباني هوايي، طرابلس را تصرف كنند، اما بر خلاف تصور اين قبايل، بمباران را به عنوان يك تجاوز خارجي تلقي كردند و براي دفع حمله صليبي به ليبي با "برادر رهبر " متحد شدند.
* رقابت بين نيروهاي ژنرال يونس و نيروهاي القاعده تحت فرمان عربستان
از آن لحظه، تنها دو نيرو در زمين براي ائتلاف باقي مانده بود: از يك سو ژنرال "عبدالفتاح يونس " (به همراه 3000 سرباز ميدانديده تحت فرمانش) كه به قذافي پشت كرده بود و از سوي ديگر صدها و شايد هزاران نفر از مبارزان عرب متعلق به شبكه شاهزاده عربستان سعودي، "بندر بن سلطان "، معروف به "القاعده ".
* پس از قتل يونس رهبري شورشيان در دست نيروهاي ويژه سيا قرار گرفت
پس از قتل بيرحمانه يونس توسط القاعده، نيروهاي شورشي از هم فرو پاشيدند. سربازان يونس دچار بينظمي گشته و حتي براي مبارزه با القاعده و انتقام رهبر خود به سرهنگ قذافي پيوستند. از آن پس رهبري عملياتي شورشيان در دست "خليفه هفتار " و به عبارت ديگر نيروهاي ويژه سيا قرار گرفت. اين نيروها پس از آن با تقلاي فراوان و بدون هيچ معياري سعي در جذب نيرو نمودند، در اين راه، آنها حتي از بكارگيري كودكان سربازان نيز دريغ ننمودند.
* پيروزيهاي پيدرپي يا شكستهاي پيدرپي شورشيان؟
اين ارتش موقت و پر نوسان كه يك روز در ميان خبر يك پيروزي را اعلام ميكند، در واقع پي در پي متحمل شكست ميشود. سناريوي همه نبردها مشابه است؛ پس از هر بمباران، مردم وادار به ترك خانههاي خود ميشوند و در نتيجه شهر به سرعت در اختيار شورشيان قرار گرفته و آنها خبر پيروزي خود را اعلام ميكند. اما اين تنها آغاز جنگ واقعي است. پس از ورود ارتش ليبي به شهر و قتلعام شورشيان، مردم به سلامت به روستا كه تنها قسمتي از آن ويران گشته است، باز ميگردند.
* برخلاف مردم تا به دندان مسلح ليبي، سربازان ناتو انگيزهاي براي مرگ ندارند
ناتو ممكن است تفسير وسيعي از قطعنامه 1973 متحد داشته باشد. مطابق برداشت آنها هر چند در قطعنامه سازمان ملل، صريحا استقرار نيروهاي خارجي ممنوع شده است ولي استقرار نيرو براي "حفاظت از غيرنظاميان " ميتواند مجاز باشد. در چنين شرايطي، ناتو مجبور خواهد بود تا با يك جمعيت تا به دندان مسلح و آماده براي نبرد، رو به رو شود. در واقع شوراها به هر شخص بالغ يك كلاشنيكف تحويل دادهاند و يك سيستم توزيع مهمات با مديريت مردمي ايجاد كردهاند. مردم ليبي هر چند به اندازه نيروهاي ناتو آموزش ديده نيستند، اما يك مزيت روشن بر سربازان ناتو دارند، به عبارت ديگر مردم پذيراي تلفات سنگين هستند، در حالي كه سربازان ناتو مايل به مرگ براي طرابلس نيستند.
حتي از زمان آغاز جنگ، استراتژيستهاي واشنگتن به خاطر برتري هوايي نيروهاي ناتو، همه اين موارد را كم اهميت تلقي نمودند.
* جنگ واقعي تنها پس از تصرف ليبي و قيام متعاقب مردم ليبي آغاز گرديد
اين دكترين كه بر پايه آن برتري هوايي عامل اصلي پيروزي در نبرد است، در آمريكا يك اصل مسلم بوده است؛ و اگرچه تاكنون به طور گستردهاي مورد انتقاد قرارگرفته است، به تدريج در حال گسترش به آكادميهاي نظامي كشورهاي عضو ناتو نيز هست. منشا اين نظريه، تجربيات ژنرال "گيوليو دوهت " در جنگ ايتاليا و عثماني در ليبي، در سال 1911 است. ايتالياييها در طرابلس اولين بمباران هوايي تاريخ را تجربه كردند. نيروهاي عثماني كه از سلاح جديد وحشت زده شده بودند، بدون مبارزه تسليم شدند و نيروهاي ايتاليايي طرابلس را بدون شليك يك گلوله در اختيار گرفتند. ژنرال "دوهت " نتيجه گرفت كه پيروزي در جنگ تنها با استفاده از نيروي هوايي امكانپذير است. اين يك تحليل اشتباه است زيرا سلب مالكيت زمين از عثمانيها را به منزله كنترل ليبي فرض ميكند. جنگ واقعي تنها پس از تصرف ليبي و قيام متعاقب مردم ليبي آغاز گرديد.
* ناتو ناگزير از به خدمت گرفتن نيروي زميني براي پيروزي در جنگ است
برخي ممكن است فكر كنند كه ليبي نفرين شده است. در هر صورت، دقيقا در همين خاك و دقيقا يك قرن بعد، همان خطاي تاريخي تكرار شده است. برتري هوايي اجازه داد تا قدرت قانوني از "شوراها " به "شوراي ملي انتقالي " انتقال يابد، اما بر روي زمين هيچ نتيجهاي حاصل نشده است. ناتو براي كنترل كشور، بايد از نيروي زميني استفاده كند و مانند ايتاليائيها در سالهاي 1912-1914 بيش از نيمي از جمعيت طرابلس را از بين ببرد كه با قطعنامه 1973 مغاير است.
* بايد با تخريب خطوط مواصلاتي و تداركاتي، مراكز فرماندهي دشمن را فلج نمود
ناتو تا به حال بر اساس دكترين "دوهت " و اصلاحاتي كه در آن صورت گرفته است، راهبرد بمباران خود را برنامه ريزي كرده بود؛ خصوصا بر اساس تئوري جديد "پنج حلقه " از ژنرال "جاناي. واردن "، كه در واقع يك نسخه ارتقاء يافته از دكترين "دوهت " است و در عراق تجربه شده بود. بر اساس اين دكترين جديد، نبايد هدف بمباران از بين بردن نيروهاي مسلح دشمن باشد، بلكه اهداف بايد به منظور فلج نمودن مراكز فرماندهي دشمن (خصوصا با از بين بردن خطوط مواصلاتي و تداركاتي) انتخاب گردند.
* ناتو هنوز هم در تعيين اهداف بمباران سر در گم است
پس از مدتي ناتو به اين واقعيت پي برد كه نظام "شوراها " يك شعار نيست بلكه يك واقعيت است. كشور، توسط شوراهاي مردمي اداره ميشود و معمر قذافي تا سادهترين حد ممكن، مديريت مركزي را كاهش داده است. تشكيلات وسيع اينجا وجود ندارد و وزارتخانهها فقط داراي دفاتر كوچك هستند. پست وزارت نيز يك پست بسيار مطرح نبوده و وزرا تا حد رهبران ساده تيمي تنزل داده شدهاند و فقط با استفاده از تجربيات و مهارتهاي خود به مردم مشاوره داده و كمك ميكنند. قدرت، كمرنگ و گيجكننده است. يافتن شخص مسئول در اين كشور، هميشه براي تجار و بازرگانان يك معضل بوده است. اكنون اين معضل تبديل به يك معما براي استراتژيستهاي ناتو شده است: چه كسي را بايد هدف قرارداد؟ پس از پنج ماه بمباران، آنها هنوز هم به دنبال جواب اين سوال هستند.
* بركناري قذافي باعث گسترش درگيريها به شمال آفريقا و همچنين جنوب اروپا ميشود
تنها مافوق مردم، معمر قذافي است. ناتو تمركز زيادي بر روي قذافي دارد. آيا او "پدر ملت " نيست؟ با حذف قذافي، اساس ساختار قدرت در ليبي از بين خواهدرفت و سناريوي عراق در ليبي تكرار شده و كشور دچار آشوب خواهد شد. اما بر خلاف عراق، ساختار قبيلهاي و سازمانهاي افقي قدرت پايدار خواهند ماند. حتي در صورت از هم گسيخته شدن ليبي، مردم به صورت يك نهاد منظم و يكپارچه در برابر تهاجم خارجي باقي خواهندماند. بركناري قذافي نه تنها هيچگونه كمكي به حل مشكل نظامي نميكند، بلكه باعث گسترش غير قابل اجتناب درگيريها به شمال آفريقا و همچنين جنوب اروپا خواهد شد. در نهايت قتل قذافي احتمالا بدترين گزينه خواهد بود.
* با محاصره غذايي و تخريب زيرساختها، ناتو سعي دارد تا مردم را وادار به شورش نمايد
ناتو به خاطر نداشتن يك راهبرد مناسب، دوباره به همان راهبردهاي قديمي آمريكايي در جنگ كره و ويتنام متوسل شده است: غير ممكن نمودن زندگي براي مردم تا حدي كه آنها مجبور به شورش عليه "قائد " خود شده و در نهايت او را سرنگون كنند. از اينرو با آغاز ماه رمضان، ناتو با تشديد محاصره دريايي سعي در مسدود نمودن راههاي تامين بنزين و مواد غذايي دارد. ناتو همچنين اقدام به تخريب نيروگاهها، سيستمهاي تامين آب، تعاونيهاي كشاورزي، بنادر ماهيگيري كوچك و بازارهاي سر پوشيده نموده است.
* اقدامات ائتلاف برخلاف خواسته شوراي امنيت
به طور خلاصه، اقدامات ائتلاف بر خلاف خواسته شوراي امنيت سازمان ملل و مجالس تعدادي از كشورهاي عضو پيش ميرود: به جاي حفاظت از مردم غيرنظامي عليه يك ديكتاتور، ائتلاف سعي دارد تا با هراساندن مردم غير نظامي آنها را وادار به شورش عليه رهبر مورد حمايت خود نمايد.
* ائتلاف فقط 3 ماه تا تشكيل جلسه آتي مجمع عمومي سازمان ملل و كسب پيروزي فرصت دارد
انتظار ميرود اين روند تا پايان ماه رمضان ادامه يابد. سپس ائتلاف تنها سه هفته زمان دارد تا يك پيروزي قابل توجه كسب كند: در 19 سپتامبر، مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورك تشكيل جلسه خواهد داد. مجمع ميتواند در مورد اين عمليات گزارش مطالبه كند و با توجه به عدم توانايي شوراي امنيت در بازگرداندن صلح، مجمع ميتواند نظرات خود را اعمال دارد.
* ناتو در حال مسلح كردن شورشيان "مصراته " براي تصرف "زيلتان " است
به منظور آمادگي براي از سر گيري مبارزات زميني در اوايل سپتامبر، ناتو در حال مسلح كردن شورشيان "مصراته " و پاكسازي مسير ارتباطي براي تصرف "زيلتان " است. اگرچه فرانسه بار ديگر از تحويل سلاح امتناع كرده است، اما قطر عليرغم تحريمهاي سازمان ملل متحد، خود را ملزم به تامين سلاح شورشيها از طريق هوايي نموده است. در شبهاي 8 و 9 اوت، ائتلاف تپه "ماژر " را كه ميتواند به عنوان يك پايگاه براي دفاع از "زيلتان " مورد استفاده قرار گيرد، پاكسازي نموده است. همچنين در همين عمليات، ائتلاف مزارع و چادرهايي را كه 20 خانواده آواره در آنها پناه گرفته بودند، بمباران نمود كه در طي آن 85 نفر از جمله 33 كودك به قتل رسيدند.