خبرگزاری فارس: زنان سومالی با درآمد اندک، فقر، گرسنگی، بیماری، بیسوادی و نیز ناامنی و نبود دولت مرکزی دست به گریبانند و باید برای یافتن لقمهای نان برای ادامه حیات مبارزه کنند.
به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری الجزیره، زنان سومالی در جنوب این کشور تحت فشارهای روانی و اقتصادی و اجتماعی بسیاری هستند که مهمترین دلیل آن بر دوش کشیدن مسئولیت خانواده و عدم حضور مردان و ایفای نقش آنها در بهبود وضعیت معیشتی خانواده است.
همچنین این زنان به خاطر زندگی در شرایط معیشتی بسیار سخت که در آن امکان زندگی راحت وجود ندارد، از سادهترین امکانات محروم هستند.
* فاطمه عمر مادر 8 فرزند دست فروشی با فقط 2 دلار درآمد
فاطمه عمر یکی از این زنان است که مادر 8 فرزند است، وی درباره شرایط زندگی خود میگوید: از صبح تا شب برای نجات دادن جان فرزندان و جلوگیری از گم شدن آنها شبانه روز کار میکنم. درآمد فاطمه 60 شلن سومالی است که معادل فقط 2 دلار است.
فاطمه بسان دیگر زنان فقیر و دردمند سومالی بساط خود را روی زمین و در بازار سبزیجات "کیسمایو" پهن میکند. اما با آنچه که از فروش محصولاتش بدست میآورد حتی نمیتواند، نیازهای اساسی کودکانش را برآورده کند. خانواده کاملا بر او تکیه دارند، چون او تنها نانآور خانواده است، با این حال او حتی نمیتواند یک وعده غذای کامل برای اعضای خانوادهاش را ندارد.
فاطمه سخن خود را اینگونه ادامه میدهد: خرید گوشت به عنوان بخشی از یک وعده غذایی محروم هستیم و خود را با لبنیات سیر میکنیم، با این حال با این غذا هم فقط دو وعده در روز بیشتر غذا نمیتوانم برای فرزندانم تهیه کنم.
مجمد ابراهیم، همسر فاطمه بیکار است و با کارهای متفرقهای که انجام میدهد، تنها یک دلار درآمد دارد. فاطمه میگوید که همسرش به دلیل نداشتن پول لازم قادر به انجام هیچ کاری نیست، با این حال به همین اندک درآمد نیز قانع است و با اینکه در حالتی از درماندگی و فقر بسرمیبرد، با این حال تاکید میکند که هیچگاه تسلیم فقری که شب و روز درب خانه او را میزند، نمیشود و با صبر و تلاش و امید بیشتر و بیشتر کار میکند تا وضعیت اقتصادی خانودهاش را بهبود بخشد.
* حواء علی حسین مادر 8 کودک با فقط 3 دلار درآمد
داستان زندگی حواء علی حسین هم تفاوت چندانی با فاطمه ندارد، او نیز مادر 8 کودک است و میگوید، از سال 1991 و از بین رفتن دولت مرکزی در سومالی خانوادهاش بر او تکیه میکند.
حواء مغازه کوچکی در بازار کیسمایو برای فروش مواد غذایی محلی دارد، با این حال درآمد او بیش از 3 دلار نیست و این سادهترین و اولیهترین نیازهای زندگی او را براورده نمیکند و وضعیتش بسان فاطمه است و شبانه روز برای درآوردن لقمهای نان کار میکند، او میگوید: در خانهام تعدادی از نزدیکانم نیز زندگی میکنند و با 9 نفر از نزدیکانم در یک خانه هستیم.
* عدرة إبراهیم خلیف بیوهزنی سرپرست 9 کودک
اما عدرة إبراهیم خلیف مادر 9 فرزند است، او بیوه است و همسرش را از دست داده است. عدره فروشنده پارچه است و برای بدست آوردن لقمهای نان مجبور است با پای پیاده کیلومترها راه را طی کند تا پارچههایش را به فروش برساند و کودکان خود را از گرسنگی نجات دهد، چون کودکانش برای سیر کردن شکم خود بر درآمد او تکیه دارند.
او با بیان اینکه بر دوش گذاشتن پارچه و طی کیلومترها راه با پای پیاده برای بدست آوردن اندکی پول بسیار سخت است، میگوید: به خاطر نداشتن درآمد مناسب حتی توان تهیه داروهای کودکان خود را ندارد، وی از سختی زندگی و گران بودن مواد غذایی و دارو بسیار ناراحت است.
* نگرانی از عدم حضور در خانه
اما آنچه این زنان جدای از گرانی و سختی معیشت برآن تاکید دارند، عدم حضور آنها در خانواده جهت تربیت فرزندان خویش است که به اعتقاد آنها خطر بسیار بزرگی را برای اینده فرزندانشان تشکیل میدهد.
* نبود دولت مرکزی
و آنچه بر درد و رنج این زنان میافزاید، نبود دولت مرکزی برای حمایت از این زنان و کاستن از مشکلات و ارائه کمکهای غذایی و بهداشتی و آموزشی به انها و بویژه به خانوادههای فقیر و نیازمند است.
* 90 درصد زنان جنوب سومالی بیسواد هستند
اما اگر بخواهیم از آموزش و سواد میان زنان جنوب سومالی سخن بگوییم، باید گفت این چیزی شبیه یک رویاست و گفته عبد الشکور محمد، مسئول پیگیری روند امور آموزش در جنوب سومالی میگوید که بیش از 90 درصد زنان این منطقه بیسواد هستند.
حواء محمد سیاد، از جمله زنان شاغل در بازار کیسمایو میگوید، 80 درصد فروشندگان این بازار را زنان تشکیل میدهند و به کار فروش قهوه و چای و نوشیدنیها و غذاهای محلی مشغول هستند.
* زنان سومالی میان محرومیت و ناامنی
به این ترتیب باید گفت، زنان سومالی از یکسو با محرومیتهایی از قبیل کسب درآمد اندک و فقر و گرسنگی و محرومیت و بیماری و بیسوادی و از سوی دیگر ناامنی و نبود دولت مرکزی مواجه هستند و برای یافتن لقمهای نان برای ادامه حیات مبارزه کنند.