هفته نامه 'تايم' نوشت: پيروزي انقلابيون ليبي، بيش از آن كه تحقق خواست يك ملت باشد، به كرسي نشاندن اراده رهبران غربي است كه ضمن گرفتار بودن در چالشهاي داخلي، خود را گرفتار مخمصه اي يافته بودند كه تداوم آن، مراحلي خطرناك از اين جنگ را متصور ساخته بود.
به گزارش گروه اخبار صوتي و تصويري ايرنا، در حاشيه پيشرفت غير منتظره انقلابيون ليبي در تصرف طرابلس و ساقط كردن رژيم 'معمر قذافي' رهبر ليبي، هفته نامه آمريكايي 'تايم' روز دوشنبه در تفسيري به ارزيابي اين موفقيت از زواياي مختلف پرداخته و مي نويسد: هرچند سقوط رژيم 'قذافي' نوك تيز حملات انتقادي را از جانب 'ناتو' كه رهبري مداخله نظامي در ليبي را برعهده دارد تغيير جهت داد، در عوض جريان انتقال قدرت از رژيم بيرحم قذافي به دولت بعد از ديكتاتور، بدون ترديد پرسشهاي جديدي را با اين موضوع كه 'چالش جامعه بين الملل با ليبي چه خواهد بود و آيا اصلا نتيجه كار ارزش تلاش كردن را دارد يا خير' را مطرح مي نمايد.
بلافاصله در پي اعلان خبر موفقيت غير منتظره و حيرت آور مبارزان انقلابي ليبي، رهبران كشورهاي غربي ازجمله فرانسه، آلمان، انگليس و آمريكا در اظهار نظرهايي از قذافي و رژيمش خواستند كه حكومت جديد اين كشور را به رسميت بشناسد.
نظر به پيچيدگي و آشفتگي حوادث و رويدادها در ليبي، به سختي مي توان توجيه كرد كه انقلابيون چگونه موفق شده اند ستيزه و رويارويي خود با وفاداران به قذافي را با سرعتي شگفت آور به يك حمله نهايي حيرت آور و فاتحانه بدل سازند.
'نيويورك تايمز' گزارش داده است كه حمله نهايي براي فتح طرابلس، با هماهنگي ها و برنامه ريزيهاي به عمل آمده ميان نيروي هوايي 'ناتو' و انقلابيون ليبي صورت گرفته است .
به موازات اين عمليات، عمليات هماهنگ و منسجم ديگري نيز با مشاركت گروههاي مسلح ليبي و هواپيماهاي شناسايي و بمب افكن هاي ناتو در اين درگيري فعالانه به اجرا درآمده است .
پايتختهاي غربي ضمن مشاركت فعال در اين عملياتهاي نظامي،فعالانه در آمادهاي لجستيكي هم نقش داشته اند. فرانسه و انگليس مشاوران نظامي براي آموزش نيروهاي مخالف قذافي به ليبي فرستاده بودند و فرانسه حتي اعلام كرد كه اين نيروها را مسلح هم كرده است .
از ديگر اقدامات غرب براي تهيه مقدمات كار انجام حمله نهايي، تصميم اخير واشنگتن و لندن در به رسميت شناختن اپوزيسيون ليبي به عنوان تنها نماينده مشروع و قانوني كشور بود. به دنبال اين اقدام، از توقيف خارج ساختن ميلياردها دلار دارايي قذافي در خارج از كشور و اختصاص دادن آن به 'بنغازي' مقر تشكيل شوراي انتقالي انقلابيون هم از ديگر اقدامات غرب در حصول اين نتيجه بود.
در اين راستا، 'كريم اميل بيتار' كارشناس مسائل خاورميانه در 'موسسه روابط بين الملل و استراتژيك' در پاريس، نظرش را در اين باره اينگونه بيان مي كند: 'پيشرفت ناگهاني انقلابيون دليلي است بر موفق بودن برنامه غرب براي آموزش، تامين مالي و مسلح ساختن اين نيروها ضمن آنكه مويد اين حقيقت است كه پايتختهاي غربي با هشياري تمام به موقع دست بكار شدند'.
وي در ادامه مي گويد: 'ديويد كامرون' نخست وزير انگليس در داخل كشور با چالش طغيان جوانان معترض روبروست و 'نيكولا ساركوزي' رئيس جمهور فرانسه در آستانه انتخابات رياست جمهوري قرار دارد كه بهار آينده برگزار مي شود. جنگ ليبي مشكلي بر مشكلات سياسي اين دو پايتخت سياسي به بار آورده بود. حتي 'اوباما' هم در داخل كشور با سوالهاي حقوقي و قانوني كنگره و افكار عمومي روبروست به اين علت كه براي ورود به اين جنگ با كنگره مشورت نكرده است.'
اين صاحب نظر سياسي مي افزايد: 'بنابراين موفقيت انقلابيون ليبي را بايد نتيجه كار مشترك مبارزان انقلابي ليبي و تصميم گيري رهبران غربي دانست، چرا كه اين رهبران صلاح را بر آن ديده اند كه هرگز اجازه ندهند مداخله نظامي در ليبي از شش ماه تجاوز كند.'
تايم مي نويسد: پس چرا تاكنون ديپلماتهاي واشنگتن، لندن و پاريس اجماع پنج نفره قدرتهاي بزرگ عضو دائم شوراي امنيت را براي تصميم گيري در مورد آخرين ساعات باقي مانده از حضور رهبر ليبي در قدرت تشكيل نمي دهند؟ در پاسخ به اين پرسش بيتار مي گويد: 'شايد به اين دليل است كه آنها بر اين عقيده بوده اند كه اگر هم جنگ به پايان برسد، مشخص نيست كه دوران گذار به چه كيفيت خواهد بود و صد البته حامل خطراتي بيشمار خواهد بود. بر اين اساس آنها به دنبال يك راهكار مشروع و قابل درك براي انتهاي جنگ بودند'.
به گفته بيتار، اينك همه تلاش پايتختهاي غربي متمركز بر اين است كه با بهره مندي از قدرت نفوذ و قدرت خود بر رهبري انقلابيون، اجازه ندهند به دنبال سقوط رژيم قذافي، دوران گذار به يك دوره انتقامجويي و قتل عام بدل گردد.
نتيجه اين قتل عام و كشتار چيزي جز تقسيم شدن كشور و جرقه زدن خشونت و طغيان در سراسر بخشهاي جهان نخواهد بود.
اينك با اين پيروزي، يك طيف وسيع از بازيگران در تنوعي از موضوعات راجع به اينكه ضربه آخر چگونه انسجام يافت و هماهنگ اجرا شد مطرح خواهند گشت .
اين كارشناس مسائل خاورميانه در بخشي ديگر از نظرياتش، اين ابهام را هم مطرح مي كند كه مشخص نيست آيا نيروهاي تحت امر ناتو در عمليات ضربه نهايي به تعهداتشان به سازمان ملل مبني بر رعايت حفظ جان غيرنظاميان وفادار مانده اند يا خير؟
وي شرح مي دهد: 'اگر عمليات نهايي با هماهنگي و همكاري ميان دو نيرو انجام گرفته باشد باز هم اين پرسش مطرح است كه آيا اين نحو عمليات قانوني بوده است يا خير، به ويژه اگر روشن شود كه ظلم و ستم و يا قتل عامي در فتح تريپولي انجام گرفته است . اگر چنين است، ناتو همدست اهمالكاران در اين نبرد خواهد بود و ادعانامه هاي حقوقي عليه آن ارائه خواهد شد'.
هم اينك جاي هيچ ترديد نيست كه حمله نهايي، بدست نيروهاي انقلابي انجام گرفته است .
اما نزد افكار عمومي غرب كه اين مداخله نظامي را با هدف سرنگون ساختن رژيم قذافي براي خود توجيه مي كند، بحث مشروع بودن فعاليت ناتو به حكم سازمان ملل، به نظر نمي رسد جايگاه محكمي داشته باشد.
با توجه به اينكه علائمي قوي دال بر از هم گسيختگي درون حلقه شورشيان احساس مي شد و از سويي نيز، افكار عمومي غرب آرزوي پايان يافتن اين نبرد پرهزينه را داشت، يك چنين تصميم گيري از سوي پايتختهاي غربي قابل پيش بيني بود.