حضور گسترده انقلابيون ليبي در طرابلس موجي از شادماني در بين مردم اين كشور را ايجاد كرده اما واقعيت اين است كه غربي ها و بازوي نظامي آنها (ناتو) تلاش مي كنند تا با استفاده از فضاي موجود اهداف راهبردي خود در اين كشور آفريقايي را محقق كنند.
سيرتحولات ليبي طي بيست وچهارساعت گذشته نشان مي دهد كه'معمرقذافي'پس ازچهاردهه حكمراني بركشوري نفت خيز به نقطه غيرقابل بازگشتي رسيده است.
تصرف اقامتگاه و بازداشت احتمالي قذافي نشان مي دهد كه 'دولت سرهنگ' دچار فروپاشي شده و ديگر نمي تواند به كمك هاي آشكار و پنهان قدرت هاي غربي متكي باشد.
قذافي بازنده بزرگ انقلاب در ليبي است، بازنده اي كه به اقدام هاي فريبكارانه غربي ها طي ماه هاي گذشته اهميتي نداد.
همكاري هاي پيدا و پنهان 'قذافي' باغربي ها درمقاطع مختلف برهيچكسي پوشيده نيست اما وي بازهم ازسوي آمريكا،انگليس و ... فريب خورد و ضمن اعمال اقدام هاي غيرانساني و كشتار وسيع مردمش، زمينه دخالت وسيع تر كشورهاي غربي و ناتو را فراهم كرد.
كيفيت بالاي نفت ليبي و نزديكي پايانههاي نفتي اين كشور به درياي مديترانه و ارزان بودن نفت درمقايسه با سقف تعيين شده اوپك، طمع كشورهاي غربي رابراي غارت نفت اين كشور افزايش داده است.
غربي ها براي ساقط كردن قذافي هيچگاه به سمت گزينه هاي كامل نظامي- مانند عراق-حركت نكردند و با اعمال فشار سياسي و بهره گيري از بازوي نظامي خود (ناتو)تلاش كردند دولت طرابلس را به شدت تحت فشار قرار دهند وهمزمان نيز بطور رسمي از انقلابيون حمايت كردند.
غربي ها براي تحت فشار قرار دادن دولت قذافي از نزديك شدن تدريجي به قبايل مخالف وي نيز بهره بردند، روشي كه موثر واقع شد اما شخص قذافي هيچگاه متوجه اين مهم نشد.
ساختار قبايلي درليبي باعث شده بود تا قذافي طي ماه هاي گذشته ازظرفيت هاي موجود براي سركوب انقلابيون بهره كافي ببرد اما وي به اين نكته بي توجه بود كه نقاط مقاوم دولتش مي تواند با حمايت غربي ها به نقطه ضعف تبديل شود.
كاركرد غلط نظام سياسي رژيم قذافي و سوء استفاده غرب از شرايط پيش آمده روز به روز انقلابيون به ويژه قبايل غربي (طرفدار قذافي) را بيشتر به دخالت غرب وابسته كرد و در نهايت قبايل غربي و شرقي را به سمت حذف قذافي سوق داد.
تحليلگران منطقه تاكيد مي كنند كه سقوط دولت ليبي بدون تطميع قبايل شرقي و غربي اين كشور از سوي غربي ها امكان پذير نبود.
بطور طبيعي كشورهاي غربي نيز در اين فضا به دنبال تسلط بر منابع نفتي ليبي هستند،ضمن آنكه تلاش مي كنند در پرتو ايجاد كشوري ضعيف، اهداف سياسي،اقتصادي و امنيتي خود را در حساس ترين نقطه آفريقا پيگيري كنند.
كشورهايي مانند انگليس، فرانسه،آمريكا و ايتاليا سال ها است كه درطرح هاي استخراج نفت درمناطق البريقه، السدره و راس الانوف ليبي مشاركت فعال دارند اما ادامه حضور قذافي در راس نظام سياسي ليبي،اين منافع را با خطر مواجه مي كرد و لذا به حذف بازوهاي حمايتي سرهنگ اقدام شد.
اما نكته مهم تر روش بازيگران غربي در برخورد با رخدادهاي ليبي است.
آنها مي خواهند مدل سقوط دولت قذافي را به عنوان نسخه اي مناسب براي ساير كشورهاي منطقه تجويز كنند اما بطور قطع مدل آنها در مقابل فرايند بيداري اسلامي در منطقه،كارايي نخواهد داشت.
احمد فراهاني