به دنبال پيشروي انقلابيون ليبيايي در طرابلس و نزديك شدن به مقر معمر قذافي ناقوس پايان دوران حكومت ديكتاتور ليبي نواخته شد، اما شبح حضور نيروهاي ناتو در اين كشور و نقشههاي آنها براي آينده ملت رهايييافته از چنگال قذافي همچنان بر شيريني پيروزي خون بر گلوله سايه افكنده است. انقلابيون ليبي بايد با واقعبيني و كنار گذاشتن اختلافات طرح خود را براي آينده ارائه دهند تا نقشههاي بيگانگان به آنها ديكته نشود.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عبدالباري عطوان، سردبير روزنامهي فرامنطقهاي القدس العربي، در تحليلي تحت عنوان "فروپاشي سريع و ناگهاني نظام قذافي" نوشت:
« فروپاشي ناگهاني نظام معمر قذافي، رهبر ليبي كه از طريق شبكههاي تلويزيوني عربي و بينالمللي منتشر شد، بار ديگر بر ناپايداري نظامهاي ديكتاتور عرب، صحه گذاشت اما اين مساله تنها اين نكته را به ما يادآوري نكرد، بلكه نشان داد كه اين نظامها طي سالهاي متمادي ما را با شعارهاي دروغين در خصوص مليگرايي و مبارزه با استعمار فريب دادهاند.
بيشك هواپيماهاي ناتو و ژنرالها و اتاقهاي عمليات نظامي نيروهاي آن، طي پنج ماه گذشته نقش مهمي در فروپاشي نظام معمر قذافي داشتند و با كمك آنها انقلابيون توانستند پيشرفتهاي خوبي در جبهههاي درگيري با نيروهاي قذافي داشته باشند و بتوانند شهرها را يكي پس از ديگري در دست بگيرند اما در عين حال، نيروهاي ناتو بارها با بمباران تجهيزات كم و ناچيز انقلابيون مانع پيشروي آنها به سمت طرابلس و مقر قذافي شدند به طوري كه سخنگوي اين نيروها چندين بار به اشتباه نيروهاي ناتو در بمباران مواضع انقلابيون اذعان كرد.
شايد بتوان گفت كه اگر نيروهاي ناتو در ليبي حضور نظامي نداشتند قذافي و نظام ديكتاتوري وي خيلي زودتر از اينها سقوط ميكرد اما سوال اصلي، در خصوص عدم توانايي نظام قذافي و نيروهايش براي دفاع از پايتخت اين كشور است. آنها نتوانستند مانع سقوط طرابلس و بخشهاي زيادي از اين شهر شوند.
دولت ليبي ميلياردها دلار براي خريد سلاحهاي پيشرفته هزينه كرده بود و فرماندهان نظامي قذافي مانند طاووسهايي خوش آب و رنگ در جايگاههاي ويژه ميايستادند و رژههاي سالانهي تانكها، موشكها، هواپيماهاي جنگي و يگانهاي نيروهاي مسلح را نظاره ميكردند اما عمليات انقلابيون در طرابلس نشان داد كه اين اقدامات هيچ فايدهاي نداشت.
نميتوان ملت سركوب شده و محروم از آزادي را بار ديگر با شعار، آن هم زماني كه لحظه بروز حقيقت فرا ميرسد، فريفت. آنچه كه در طرابلس و باقي شهرها روي داد بر اين امر صحه ميگذارد.
در حال حاضر نظام قذافي فرو پاشيده و اكثر عوامل وابسته به وي دستگير شدهاند. انقلابيون توانستند كنترل بيشتر شهرهاي ليبي به استثناي برخي مناطق را به دست بگيرند البته نبايد جشن و سرور براي اين پيروزي، آينده ليبي را بعد از معمر قذافي در هالهاي از ابهام قرار دهد.
مرحله بعد از پيروزي سختتر و بسيار مهمتر خواهد بود، نه به خاطر اينكه نظام قذافي سقوط كرده و بيمارستان، مدرسه، دانشگاه، نهاد و يا زيرساختهاي اين كشور از بين رفته است بلكه به دليل شكافهاي خطرناكي كه ميان انقلابيون به وجود آمده است، به ويژه آنكه برنامههاي پنهان و آشكار نيروهاي ناتو و آن دسته از كشورهاي غربي كه به صورت نظامي براي سرنگوني نظام قذافي مداخله نكردند، نيز وجود دارد.
مصطفي عبدالجليل، رئيس شوراي انتقالي ليبي به وجود چنين شكافهايي اذعان و از حضور گروههاي تندروي سلفي، انتقاد كرده است.
وي بعد از ترور عبدالفتاح يونس، يكي از فرماندهان ارشد انقلابيون كه به تازگي به صفوف آنها پيوسته بود، اعلام كرد كه استعفا ميدهد و اگر چنين اقدامات انتقامجويانهاي بار ديگر صورت پذيرد، به منزل خود بازميگردد.
روند بازسازي بسيار سختتر از روند تخريب است البته اين بازسازي در زمينه فرهنگ و تفكر مردم ليبي در "ليبي جديد" صورت خواهد گرفت.
ليبي مانند مصر و تونس نيست. جامعه مدني در اين كشور وجود ندارد و قبايل و عشاير در ليبي بسيار فراوانند. انقلابيون نيز كه وارد درگيريهايي خونبار با قذافي شده و هزاران تن از آنها براي سرنگوني ديكتاتور ليبي شهيد شدند، متشكل از گروهها و جريانهايي مختلف هستند كه تحت پرچم دشمني با نظام حاكم متحد شدند.
اما اكنون بعد از فروپاشي نظام قذافي و از بين رفتن اين عامل اتحاد ميان انقلابيون، بايد شكافهاي موجود با هدف ممانعت از وقوع جنگ داخلي كه به تقسيم كشور ميانجامد، بررسي و پُِِر شود.
در حال حاضر در ليبي شاهد شكاف امنيتي و نبود ديدگاه سياسي آشكار هستيم، البته اين مساله قابل پيشبيني بود. در عراق نيز بعد از اشغال اين كشور توسط آمريكا، شاهد اين مساله بوديم.
نميتوان انكار كرد كه اسلامگراها نقش بيشتري در تلاش براي سرنگوني معمر قذافي ايفا كردند.
ناتو به اين نقش آنها اذعان نميكند و در اشتباه به سر ميبرد، چرا كه اسلامگراها نيز حق دارند در ترسيم آينده ليبي مشاركت داشته باشند.
ما بيم آن را داريم كه نيروهاي ناتو بعد از فروپاشي نظام قذافي، طرحي را مانند طرح خود در سوريه آماده كنند، به ويژه آنكه برخي از گروهها و مخالفان سوري از چنين مداخلههايي استقبال ميكنند.
ما به هيچ وجه به حال نظام قذافي و يا فرزندان وي تاسف نميخوريم اما حق داريم كه از آينده ليبي و كساني كه در اين كشور مداخله ميكنند، بيم داشته باشيم.»