خبرگزاری فارس: باتوجه به اختلافات غربيها و بازيگران فراملي در ليبي يك رفتار ثابتي در چشمانداز آينده ليبي قابل تصور نيست و يك نوع كشمكش بينالمللي را بيشتر شاهد خواهيم بود و هر كدام از اين مجموعهها تلاش خواهند كرد براي كسب امتياز بيشتر نسخه خاص سياسي را براي آينده ليبي مطرح كنند.
به گزارش شوراي راهبري خبرگزاري فارس، در اقدامات نظامي ما خيلي شاهد عمليات فوقالعادهاي طي يك ماه گذشته از طرف ناتو و غرب در ليبي نبوديم. منظور از اقدام نظامي فوق العاده اين است كه عمليات فوقالعادهاي عليه قذافي شده باشد مثلا يگانها، امكانات قذافي را از بين برده و نيروهايش را كشته باشند يا عليه خود قذافي اقدام خيلي فوقالعادهاي انجام شده باشد. در حالي كه اين چنين نبود و شرايط در حالت معمولي پيش ميرفت. عملياتهاي ميداني در واقع بار اصلي را به دوش ميكشيد.
*غرب تمايلي به تغيير توازن قوا در ليبي نداشت
وقتي شهرهاي كوچكي مثل زاويه چند بار دست به دست ميشود اين مسئله نشان دهنده آن است كه نه طرفداران قذافي از بنيه فوقالعادهاي برخوردار بودند و نه غرب خيلي تمايل داشت موازنه قوا را به نفع يك طرف تغيير دهد. لذا اجازه داد تا ليبياييها با خودشان درگير باشند.
*اختلاف و شكاف در بين جريان معارض
يك وقت ايده اين بود كه فضاي اختلاف بين بازيگران مختلف كه جنس شان هم زياد غربي نيست از قبل مطرح بوده و الان نيز ادامه دارد. در واقع ما در يك ماهه اخير يك پديده جديد شاهد بوديم. يعني اختلاف شديد در درون جريان معارض. يك شكافي اساسي در اين جريان وجود دارد. يك جرياني به نام شوراي انتقالي يا حكومت موقت است و يك جريان ديگر جريان ميداني و مردمي است.
يعني قبل از اينكه عبدالجليل رهبري شوراي عالي انتقالي را به عهده بگيرد، آنها سلاح در دست داشتند و به عنوان مبارز، ارتشي و مانند اينها به صحنه آمدند.
*بازيگران داخلي ليبي و سناريوهاي مختلف
تقريبا از يك ماه قبل كه صحبت از آينده حكومت ليبي مطرح شد، سناريوهاي مختلفي از طرف بازيگران همچون روسيه و غرب مطرح شد و از سوي بازيگران داخلي مورد توجه قرار ميگرفت . نوع سناريوها كه مطرح ميشود اين است كه آيا غربيها ميتوانند تعيين تكليف نسبت به جرياني كه فرماندهي ميداني را به عهده دارد، بكنند؟ .
*طرح ترور يونس و تلاش براي ناكام كردن توانمندي جريان فرماندهي ميداني
آيا غرب آنان را به عنوان عناصر غير منضبط و عناصري كه روي آنها هنوز شناخت خاصي صورت نگرفته لحاظ ميكنند يا خير.؟
بنابراين ملاحظه ميشود از يك ماه قبل به اين طرف فضا براي عقيم گذاشتن توانمندي جريان فرماندهي ميداني به شدت پيش رفت و كشتن سرلشكر يونس اين مسئله را در نقطه اوج خود قرار داد بطوري كه ميتوان گفت كه او با مجموعه حكومت انتقالي خيلي موافق نبود و بعد هم در واقع بتواند يك جريان مديريت كننده بر صحنه حاكم كنند، ادغام جريانهاي مبارز مردمي را در سيستمي به نام ارتش براي آينده ليبي مطرح خواهند كرد.
اين سر پل بسيار مهم است كه همين امروز دولت عبدالجليل رئيس شوراي انتقالي ليبي يا دولت موقت اين كشور و هم غربيها و ناتو ميخواهند بحث كنند، از اين نقطه به بعد بحث ميكنند كه چگونه ميتوان بازيگران داخلي و خارحي را مهار كرد.
*رفتار ثابتي درباره چشم اندازي ليبي قابل مشاهده نيست
باتوجه به اينكه اختلافاتي بين غربيها و بازيگران فراملي در ليبي وجود دارد، اين مسئله سبب مي شود كه ما يك رفتار ثابتي را چشمانداز آينده ليبي شاهد نباشيم و يك نوع كشمكش بينالمللي را بيشتر شاهد خواهيم بود و هر كدام از اين مجموعهها تلاش خواهند كرد براي كسب امتياز بيشتر نسخه خاص سياسي را براي آينده ليبي مطرح كنند.
*بهانه هاي ناتو براي ادامه حضور در ليبي
به همين طريق براي كنترل اوضاع دروني، قطعا براي باقي ماندن ناتو در ليبي بهانههاي مختلفي موجه و غيرموجه تراشيده ميشود. حال، اين بهانهها ميتواند تحت عنوان مبارزه با القاعده يا گروههاي غيرمنضبط مطرح شود.
*چشم انداز ليبي در هالهاي از ابهام
اين بهانهها است كه خيلي راحت آينده حضور ناتو را درليبي پيش روي انسان ترسيم ميكند در اينجا بايد گفت:
بين جناح حكومت و جريان مردمي قطعا كشمكش ادامه پيدا ميكند و اين نزاع به منظور كسب قدرت است يا موازنه قدرت است. لذا در چشمانداز آينده ليبي ما از لحاظ بازيگران فراملي و هم از جهت بازيگران داخلي و هم رقابت ميان حكومت وقت و بازيگران داخلي يك شرايط كاملا بيثبات را در پيش روي داريم.
نكته ديگري كه در اينجا بايد به آن اشاره كرد اين است كه با توجه به شرايط نابسامان ليبي چيزي به نام تشكيل ساختارهاي دموكراتيك دور از ذهن است چرا كه نظام سياسي در اين كشور يك نظام خانوادگي است.
در واقع نظام سياسي كلاسيك بر ليبي حاكم نبوده تا بگويم ارتش خاصي در اين كشور وجود دارد بله گردانهايي در ليبي وجود داشته كه اينها فدايي قذافي بودند.
*سيستم اطلاعاتي و امنيتي ليبي وابسته به خاندان قذافي
در ليبي چيزي به نام ارتش به معناي امروزي وجود ندارد. اين كشور داراي سيستم اطلاعاتي- امنيتي است كه وابسته به خاندان قذافي است. سيستم قبيلگي، خانوادهاي در ليبي حاكم بوده كه مرتبط با يك خانواده است.
بنابراين اگر غربيها بخواهد در ليبي كار كنند از طريق عناصر مرتبط با خانواده يا قبيله حاكم انجام خواهند داد.
به همين دليل شاهديم كه موضوع عبدالسلام الجلود سرگرد ستاد مشترك ارتش ليبي و عضو سابق شوراي رهبري ليبي مطرح ميشود و نخبگاني ديگري مثل موسي كوسه، وزيران و مسئولان رژيم قذافي مسائل مطرح خواهد شد.
اين طور نيست كه از طريق ساختارهاي سياسي سنتي بتواند اقدام خاصي را پيش برد بنابراين انتظار برگزاري انتخابات در ليبي در يك فرايند آرام كننده ميسر نيست.