ليبي

خبرگزاری فارس: در زندان‌های مخوف قذافی از شکنجه‌های مختلفي استفاده می‌شد كه يكي از اين انواع شكنجه‌ها استفاده از صداي فرزندان زندانيان بود.

به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری الفجر، هم اکنون که دیکتاتوری معمر قذافی پس از 42 سال سرنگون شده و کشور بدست انقلابیون افتاده، ابعاد تازه‌ای از جنایات چهار دهه‌ای این رژیم برملا می‌شود که زندان‌های قذافی گوشه‌ای از این جنایات است، در این گزارش سلسله‌وار تلاش شده‌ به این زندان‌ها و جنایات صورت گرفته در آنها پرداخته شود.

* زندان ابو سلیم

زندان "ابو سلیم" بی‌شک از جمله مخوف‌ترین زندان‌های رژیم قذافی است که در آن جنایات بیشماری صورت گرفته است و در لیبی کسی را نمی‌توانی بیابی که قتل عام سال 1996 زندان ابو سلیم را به یاد نداشته باشد.
این زندان در غرب طرابلس پایتخت لیبی قرار دارد و نام آن برگرفته از منطقه‌ایست که در آن احداث شده است. زندان ابو سلیم در سال 1994 به عنوان پایگاهی برای پلیس نظامی در زمینی به مساحت 30 هکتار تاسیس شد، اما با افزایش تعداد زندانیان سیاسی از آن به عنوان زندان استفاده شد و عمدتا زندانیان سیاسی و دارای افکار و گرایشات ضد قذافی به این زندان آورده می‌شدند.
وزارت دادگستری لیبی بر این زندان برخلاف دیگر زندان‌ها نظارتی نداشته و ابو سلیم در واقع زیر نظر وزارت امنیت داخلی رژیم قذافی اداره می‌شد.

* کشتار سال 1994 معروف به کشتار ابو سلیم

قتل عام زندان ابو سلیم در ژوئن 1996 بوقوع پیوست، هنگامی‌که نیروهای ویژه سرکوب به بهانه شورش زندانیان وارد این زندان شده و با گشودن آتش بر روی زندانیان بی‌دفاع 1200 نفر آنها را به قتل رساندند.
موسی کوسا و عبد الله السنوسی از جمله مقامات رژیم قذافی هستند که در این جنایت دست داشتند. زندانیان قتل عام شده در این جنایت در گروهای دسته جمعی که در محوطه زندان و مناطق اطراف طرابلس برای آنها فراهم شده بود، به خاک سپرده شدند.
این حادثه از جمله مواردی بود که به شدت اعتبار بین المللی رژیم قذافی را زیر سوال برد و سرهنگ قذافی پس از 8 سال کتمان این حادثه سرانجام مجبور شد، در سال 2004 به ارتکاب این کشتار اعتراف کند.

* روزنامه‌نگار لیبی که در ابو سلیم بسر می‌برد

عاطف الاطرش، ‌روزنامه‌نگار لیبی از جمله کسانی است که در اولین روزهای انقلاب 17 فوریه توسط نیروهای قذافی دستگیر و در زندان "ابو سلیم" و "زواره" زندانی شد.
او در‌باره زندان ابو سلیم معتقد است که شکنجه‌های صورت گرفته در آن و شرایطی که در آن بسرمی‌بردیم، قابل توصیف نیست، فقط موجب شد به این باور برسیم که گوانتانامو و ابو غریب،‌ بهشتی در برابر این زندان‌ است.
این خبرنگار می‌افزاید: زندانبانان این زندان تمام شکنجه‌ها را بر روی ما آزمایش می‌کردند و این اولین‌بار بود که احساس می‌کردم، چون موش آزمایشگاهی شده‌ام.

* زندانی که شکنجه در آن شب و روز نمی‌شناخت

او تاکید می‌کند که مهمترین وجه مشخصه زندان‌ ابو سلیم شکنجه 24 ساعته زندانیان بویژه شکنجه‌های روحی و روانی است و شک ندارم که این شیوه در دیگر زندان‌های رژیم قذافی هم به اجرا گذاشته می‌شد؛ جالب آن که زندانبانان این زندان‌ها از شما سوال می‌کردند که از شکنجه‌ای بیشتر رنج می‌بری و هنگامی‌که از نقطه ضعف شما آگاه می‌شدند، با افزودن بر شدت و مدت آن شکنجه شما را عذاب می‌دادند.

* شکنجه‌های روحی، شکنجه بدنی را از یاد می‌برد

الاطرش می‌گوید: شدت شکنجه‌های روحی و روانی در زندان‌های قذافی به اندازه‌ای بود که دیگر به شکنجه‌های جسمی با وجود درد و رنج بسیار زیادش خو می‌گرفتی، به اعتقاد من هنگام شکنجه جسمی بدن شما پس از چندین ضربه ناخود آگاه بی‌حس شده و دیگر احساس دردی به شما دست نمی‌دهد و پس از مدتی آن درد را فراموش می‌کنید، اما آنچه فراموش نشدنی است و من هیچ‌گاه نتوانستم آن را فراموش کنم، شکنجه‌های روحی است.

* بازجویی که با هدف اطلاع از نقطه ضعف زندانی صورت می‌گیرد

این خبرنگار درباره نحوه بازجویی از خود می‌گوید که وقتی مرا به اتاق بازجویی بردند، اولین چیزی که نظرم را جلب کرد، تعدادی فرم بود که در آن از همه چیز شما پرس‌و‌جو شده بود، از جمله نام و نام خانوادگی و وضعیت تاهل و نام همسر و قبیله و اوضاع اقتصادی و در طول بازجویی از طریق این سوالات بود که از نقطه ضعف زندانی مطلع می‌شدند، مثلا وقتی از من نام همسرم را سوال کردند، به سرعت متوجه شدند که رنگ از رخسارم پرید و دریافتند نقطه ضعف من خانواده و همسرم است.
او در این‌باره می‌افزاید: به همین دلیل پس از بازجویی اقدام به ضبط تمام وسایل شخصی‌ام از جمله حلقه‌ام کردم و هنگامی‌که به آن افسر اعتراض
کردم که آن حلقه ازدواجم است و نام همسرم بر روی آن حک شده به شدت مرا به باد کتک گرفت، پس از لباس‌هایم را از تن خارج و مرا در سرمای شدید به حال خود رها کرد.

* دو ماه در سلول‌های انفرادی ابو سلیم

دو ماه تمام در زندان ابو سلیم در سلول انفرادی بسرمی‌بردم، بار دیگر عبد الحمید السایح، رئیس امنیت داخلی طرابلس از من بازجویی کرد، در انجا بابت ارتباط با شبکه‌های مختلف خبری از جمله الجزیره مرا به باد کتک گرفت و برای این‌که مبادا منکر این موضوع شوم، نوار مکالمه‌ام با شبکه الجزیره را پخش کرد.

* استفاده از صدای فرزندم جهت شکنجه

این تماس و مکالمه را از خانه انجام داده بودم و در نوار صدای پسرم را می‌شنیدم که می‌خندید و سرود می‌خواند، هنگامی‌که صدای پسرم به گوشم خورد، ناخودآگاه اشک از چشم‌هایم جاری شد، او وقتی دید از صدای فرزندم متاثر شدم،‌ این صحنه را بارها و بارها تکرار کرد و هربار صدای نوار را بالاتر می‌برد تا بر شکنجه روحی من بیش از پیش بیافزاید.

* دستگیری در بنغازی

این خبرنگار لیبی درباره نحوه دستگیری خود می‌گوید که در میدان الحریة و الاعتصام شهر بنغازی در کنار دیگر انقلابی‌های شهر وقتی نماز خود را خواندیم به سمت خیابان جمال عبد الناصر جهت برگزاری تظاهرات به راه افتادیم، هر چیزی که وابسته به رژیم قذافی بود، در خیابان‌ها به آتش کشیده شده بود، وقتی به مقر نیروی امنیتی الفضیل بوعمر رسیدیم، من درحال گرفتن عکس از تظاهرات بودم که یکباره صدای تیراندازی‌هایی از پشت سرم به گوش رسید، نیروهای امنیتی بودند که مردم را نشانه می‌گرفتند.
بر روی زمین دراز کشیدم، تیراندازی‌ها بسیار شدت یافته بود، این وضعیت تا نیم ساعت ادامه داشت و احساس می‌کردم که گلوله‌ها بسیار به من نزدیک هستند، بگونه‌ای که اشهد خود را خواندم، پس از آن تلاش کردم سرپا بایستم در اینجا بود که گروهی از نظامیان قذافی به من حمله کرده و پس از این‌که تا جایی که می‌شد، کتکم زدند، مرا بازداشت کردند.

* انتقال به مقر گردان

مرا به مقر گردان بردند و به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند، پس از آن دست و پا و چشم‌هایم را با پارچه سبز بسیار بد بویی بستند که یکی از سربازان از عمامه‌ای که بسرداشت، تکه‌ای جدا کرد، بعد مرا به یک توپ بستند، در واقع از من به عنوان سپر انسانی استفاده کرده بودند و از آنجا شروع به شلیک به سمت تظاهرات‌کنندگان کردند.
آخر شب مرا از روی توپ پایین آورده و به همراه دیگر بازداشت‌شدگان که پیر و جوان در میان آنها دیده می‌شد، به صف کرده و دوباره شروع به زدن با چوب و باتوم و قنداق تفنگ‌ها کردند، سپس ما را سوار کامیونی کردند که بر روی آن یک کانتینر آهنی جای داده شده بود، نیم ساعت در مسیری حرکت می‌کردیم که به نظر نمی‌رسید، پر تردد باشد، فکر می‌کنم آنجا شهرک الهواری یا القوارشه بود که ما را از ماشین پیاده کرده و ‌سرتیپ السنوسی الوزری، رئیس امنیت داخلی بنغازی در آنجا از من بازجویی کرد.
او برسرم فریاد می کشید که کثافت خود را مرده فرض کن و این زندگی را فراموش کن. او مرا خائن به کشور می نامید و نام چندین نفر را از فیس بوک برایم خواند و گفت که پشت‌سر این افراد چه کسانی هستند و هنگامی‌که گفتم اصلا آنها را نمی‌شناسم، دوباره آن ناسزاها را شروع و تهدید کرد که مرا به طرابلس منتقل می‌کند.

* انتقال به زندان ابو سلیم

او به تهدید خود عمل کرد، از زندان بنغازی به زندان ابو سلیم و سپس عین زاره و سپس مجددا به ابو سلیم و بعد دوباره به عین زاره منتقل کردند، هربار که از سلول مرا بیرون می‌آوردند، به شدت و تا سرحد مرگ مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند.

* ترکه کردن زندانیان

از جمله شکنجه‌های متداول در زندان‌های رژیم قذافی "ترکه کردن" بود، به این ترتیب که در هوای سرد اقدام به زدن با چوب بر کف پای زندانی بود، زندانبانان آن‌قدر به این کار ادامه می‌دادند که پاهای زندانی متورم می‌شد و امکان به پا کردن دمپایی یا کفش برای وی از بین می‌رفت، به همین دلیل او را دو ساعت در هوای بسیار سرد نگاه می‌داشتند تا پاهای متورمش دوباره به حالت عادی باز می‌گشت.
طی دو هفته آخر که من در زندان عین زاره بودم، از زندانیان هم‌بندم شنیدم که مزدوران قذافی در زندان مخوف ابوسلیم دست به دو قتل عام زدند که طی آنها 190 نفر از برادران زندانی‌ام کشته شدند.
این دو کشتار روز سه شنبه و چهارشنبه روی داد، دو روزی که انقلابیون لیبی تلاش داشتند، مجتمع باب العزیزیه را تصرف کنند. در اولین اقدام مزدوران قذافی نارنجک‌هایی را به داخل یکی از بندها انداختند که 70 زندانی را در خود جای می‌داد و به این ترتیب همه آنها را به قتل رساندند، پس از آن و صبح روز چهارشنبه نیز 6 زندانی را که اکثر آنها پزشک بودند با خود برده و تیرباران کردند. بعد از آن نیز با انداختن بمب‌هایی داخل سلول‌های دیگر ده‌ها نفر دیگر از زندانیان را به قتل رساندند.


صفحه مناسب چاپ پیشنهاد این صفحه از این خبر یک pdf بساز

سایر خبرها

  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۱ استقبال امیرعبداللهیان از همتای الجزایری در تهران
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۰ دیدار سفیر ایران با وزیر خارجه سیرالئون
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۹ ملاقات سفیر ایران با زندانیان ایرانی در موزامبیک و کسب اطلاع از سلامت آنها
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۸ رسانه اماراتی: حمیدتی و البرهان دیدار می‌کنند
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۹ گفت‌وگوهای منطقه‌ای بن‌سلمان و السیسی در پاریس
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۸ مغرب نشست «النقب» را به تعویق انداخت
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۷ سودان جنوبی مرزهایش با سودان را بست
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۶ دیدار سفیر ایران با رئیس مجلس نمایندگان تونس
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۶ تأسف وزیر خارجه مصر از موضع اتحادیه اروپا درباره سوریه
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۵ امیرعبداللهیان: توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در دستورکار دولت است
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۴ کنعانی حمله تروریستی در اوگاندا را به شدت محکوم کرد
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۳ تصمیم دولت بورکینافاسو برای راه‌اندازی سفارت در تهران
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۲ رئیس حزب‌ الوفد رسما نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری مصر شد
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۸ تمدید سه روزه آتش‌بس در سودان
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۷ کرملین: تحقق طرح صلح آفریقا درباره اوکراین سخت است
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۶ دعوتنامه اردوغان برای السیسی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۶ 17 غیرنظامی سودانی از جمله چند زن و کودک در حمله هوایی کشته شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۵ کشته شدن 38 دانش‌آموز اوگاندایی در یک حمله تروریستی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۴ یونیسف: بیش از 1 میلیون کودک به علت جنگ در سودان آواره شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۳ «نیروهای پشتیبانی سریع» سودان، ارتش را به مثله کردن 2 عضو خود متهم کردند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۲ العربیه از تشکیل کمیته‌ ایرانی-مصری برای احیای روابط خبر داد
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۷ سفر نخست‌وزیر عراق به قاهره با محوریت ایران و تقویت روابط
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۶ تشدید جنگ داخلی در سودان پس از پایان آتش‌بس 24ساعته
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۵ رژیم صهیونیستی به دنبال تولید تسلیحات در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۸ وعده ایتالیا برای کمک ۷۰۰ میلیون یورویی به تونس
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۷ نشست شورای همکاری خلیج فارس و مصر درباره مسائل منطقه‌
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۶ مشارکت رژیم صهیونیستی در رزمایش «شیر آفریقا» در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۵ درگیری‌های خونین بین مردم و نیروهای امنیتی در سنگال
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۴ کشته شدن ده‌ها کودک در شمال نیجریه در پی حمله مردان مسلح
  • ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۶ تمایل کومور برای ازسرگیری روابط رسمی با ایران