خبرگزاری مهر-گروه بین الملل: هرچند جهان در روزهای اخیر تحولات بیشماری را از سومالی گرفته تا مصر و لیبی تجربه می کند، اما این ترکیه است که در این میان گوی سبقت را از سایر کشورها ربوده و بار دیگر تبدیل به مرکز توجه رسانه های جهان شده است.
این داستان از آنجا آغاز شد که گزارش سازمان ملل درباره واقعه سال گذشته حمله کماندوهای رژیم صهیونیستی به کشتی های کاروان آزادی و کشته شدن 9 فعال ترک در آن منتشر شد و متعاقب آن تنشهایی که از یک سال قبل میان آنکارا و تل آویو آغاز شده بود به یکباره فوران کرد و ترکها سفیر رژیم صهیونیستی را اخراج کرده و پس از آن تمامی روابط نظامی و اقتصادی خود را با این رژیم جعلی به حالت تعلیق درآوردند.
اما این فقط تنش در روابط ترکیه و رژیم اسرائیل نیست که آنکارا را تبدیل به سوژه رسانه های جهان کرده، بلکه تصمیم "رجب طیب اردوغان" نخست وزیر ترکیه برای سفر به مصر و عقد قرارداد نظامی با قاهره و تلاش ترکها برای بازکردن جای پای خود در لیبی پس از قذافی، موجب شده تا کارشناسان نگاه ویژه ای به این کشور داشته باشند.
اردوغان در سخنانی اعلام کرده که هدف از سفر وی به مصر، حضور در کشورهایی است که ترکیه تا کنون در آنها حضور نداشته و این جمله خود نشانگر آن است که با تغییر و تحولات ایجاد شده در شمال افریقا، ترکیه نیز همپای غرب یکی از کشورهایی است که برای استفاده از فرصت بدست آمده به منظور بهرمند شدن از منابع طبیعی موجود در کشورهای شمال آفریقا اسب خود را زین کرده است.
اما این فقط مصر نیست که ترکیه فتح آن را هدف قرار داده است بلکه لیبی نیز در میان هدف های توسعه طلبی جدید ترکها جای خود را دارد. در زمان مبارزات مردم لیبی با حکومت قذافی، ترکیه نیز همراه با کشورهای غربی و عربی وارد بازی شد و همراه با حمایت های خود از حرکت مردم لیبی کنفرانسی را نیز در استانبول با موضوع لیبی برگزار کرد که در این کنفرانس تمامی اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد و برخی از اعضای ناتو حضور داشتند.
اما دلیل آنکه ترکیه همگام با کشورهای غربی در اندیشه حضور در شمال افریقا برآمده چیست؟
در پاسخ به این پرسش باید نگاهی به استراتژی سیاست خارجی ترکیه داشته باشیم. اغلب کارشناسان مسائل ترکیه بر این اعتقاد هستند که آنکارا در رویای زنده کردن امپراطوری عثمانی است و آمدن "احمد داوداوغلو" به وزارت خارجه این کشور نیز با همین هدف انجام شده و اکنون که بهار عربی موجب بوجود آمدن نوعی خلاء قدرت در شمال افریقا شده و روحیات اسلام گرایانه نیز در این منطقه از جهان شکوفا شده ترکیه درصدد است تا از فرصت بوجود آمده به بهترین شکل ممکن بهره برداری کند.
انرژی؛ انگیزه ای برای بلند پروازی
ترکیه به لحاظ جغرافیایى در کنار خاورمیانه و آسیاى میانه قرار گرفته است که تامین کننده 71.8% گاز و 72.7% نفت جهان محسوب مى گردد. ترکیه بدین لحاظ در نظر دارد با بااهمیت جلوه دادن موقعیت سرزمینى خود نسبت به عبور خطوط انرژى از این مناطق به کشورهاى اروپایى نظر مساعد هر دو طرف تولید کننده و مصرف کننده این منابع را جلب نموده و خود را بعنوان کشورى کلیدى در هدایت امن و با ثبات این منابع نشان دهد.
ترکیه در سالهای اخیر تبدیل به کشوری شده که به عنوان نقطه اتصال خاورمیانه به اروپا در زمینه انتقال انرژی از آن نام برده می شود. این کشور علاوه بر آنکه برای مصرف داخلی اقدام به واردات انرژی می کند به عنوان یک واسطه نیز در امر انتقال انرژی از کشورهای تولید کننده به کشورهای مصرف کننده در اروپا نقش ایفا می کند.
ترکیه به لحاظ جغرافیایى در کنار خاورمیانه و آسیاى میانه قرار گرفته است که تامین کننده 71.8% گاز و 72.7% نفت جهان محسوب مى گردد. ترکیه بدین لحاظ در نظر دارد با بااهمیت جلوه دادن موقعیت سرزمینى خود نسبت به عبور خطوط انرژى از این مناطق به کشورهاى اروپایى نظر مساعد هر دو طرف تولید کننده و مصرف کننده این منابع را جلب نموده و خود را بعنوان کشورى کلیدى در هدایت امن و با ثبات این منابع نشان دهد.
در حدود چهار درصد از کل نفت جهان از طریق خطوط لوله هاى انتقال از مسیر ترکیه منتقل مى گردد. مقدار نفت انتقال یافته به استانبول در سال 1996 بالغ بر 60 میلیون تن بود و این رقم در سال 2006 به مقدار 143.4 میلیون تن بالغ گردید. ترکیه در خصوص نشان دادن مسیر سرزمینى خود براى عبور انرژى از آسیاى میانه و منطقه قفقاز به کشورهاى اروپایى تلاش فراوان کرده و این مسئله بعنوان یکى از مهمترین مواردى است که از سوى وزارت امور خارجه این کشور طى سالهاى اخیر در اولویت درجه یک قرار داشته است.
طرح کریدور انرژى شرق - غرب و یا ایجاد جاده ابریشم در قرن 21 ( براى ایجاد ثبات و امنیت منطقه اى )، ایجاد کریدور انرژى شرق به غرب موسوم به خط لوله باکو - تفلیس - جیحان (BTC)، خط لوله ترانس آناتولى (سامسون - جیحان)، و حتی طرح نابوکو همگى دلالت بر این ایده از سوى ترکیه دارند.
علاوه بر این موارد دولت ترکیه تلاش بسیارى براى ترغیب دیگر کشورها براى عملیاتى نمودن طرح اجراى خط لوله انتقال گاز طبیعى ترانس کاسپین مى نماید. در این راستا دولت ترکیه دو کشور قزاقستان و ترکمنستان را براى اجرایى نمودن این طرح تشویق مى نماید تا این دو کشور قادر باشند بدون واسطه (روسیه یا ایران) منابع انرژى خود را از طریق ترکیه به اروپا منتقل نمایند. ترکیه در نظر دارد کلیه این طرحها را تحت عنوان پروژه انتقال گاز اروپاى جنوبى (ترکیه - یونان - ایتالیا) مطرح و این کشورها را براى سرمایه گذارى در این پروژه ترغیب نماید.
علاوه بر این موارد ترکیه نقشه هایی را نیز برای انرژی عراق و مصر در نظر دارد. در مورد عراق در نظر دارد گاز این کشور را تحت عنوان خط لوله کرکوک - جیحان به ترکیه منتقل نماید. در این ارتباط یادداشت تفاهمى بین مقامات دو کشور در تاریخ 7 آگوست 2007 به امضا رسیده است. و در مورد مصر نیز گاز از کشور مصر (از طریق اردن و سوریه) به ترکیه منتقل خواهد گردید. این طرح قرار بود در سال 2009 مورد بررسى عملى قرار بگیرد. و اما لیبی، این کشور یکی از مهمترین و تولید و صادرکنندگان نفت در شمال افریقا محسوب می شود که پیش از آغاز انقلاب مردمی روزانه یک میلیون و 600 هزار بشکه نفت صادر می کرد که سهم عمده ای از این صادرات روانه بازار ایتالیا می شد.
نتیجه
همانگونه که اشاره شد انرژی نقش بسیار زیادی در تعیین اولویت های سیاست خارجی ترکیه دارد نحوه مبادلات این کشور با ایران و عقد قراردادهای متعدد با تهران در این زمینه خود نمونه بارزی از این گفته است. درزمان حکومت افرادی چون مبارک و قذافی در مصر و لیبی، ترکیه روابط چندانی با قاهره و طرابلس نداشت اما اکنون که اوضاع در این دو کشور تغییر کرده و آنکارا خود را همراه با مردم لیبی و مصر نشان می دهد، فرصت مناسبی برای ترکها پیش آمده تا منابع جدیدی را برای بلندپروازی های خود بدست بیاورند.
----------------------
عبدالحمید بیاتی