دوباره آب، بنزين و برق؛ دوباره جريان هميشگي زندگي در طرابلس. با كمك داوطلبان پرشمار همه چيز در پايتخت ليبي به حالت عادي خود باز ميگردد. دوباره زندگي با شتابي نفسگير در قلب سياسي ليبي جريان مييابد. اكنون حرف از ساختن و بازسازي است؛ از نهادهايي كه بايد يكي پس از ديگري پايهگذاري شوند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ليبي نخستين روزهاي آزادي را سپري ميكند. معمر قذافي فراري و حكومتش سرنگون شده است. اكنون ليبي در انديشه ساختن دوباره خودش است. روزنامه آلماني "فرانكفورتر آلگماينه سايتونگ" در گزارشي با عنوان "ليبي پس از زمان از دست رفته" به شرايط كنوني اين كشور آفريقاي شمالي پرداخته است. در اين گزارش آمده است: «مركز ليبي سرگرم جشن و پايكوبي است. رژيم قذافي سرنگون شده است. كاروان خودروها با بوقهاي پيوستهشان همه شهر را فلج كردهاند. مردم فرياد ميكشند: «ليبي بار ديگر آزاد است.» آن هم در حالي كه برخي ديگر خاموش و بيصدا راه خود را مي روند. درست يك هفته پيش اينجا در طرابلس كمتر ليبيايي جرات ميكرد در خيابان آفتابي شود ولي اكنون چيزهاي زيادي دستخوش دگرگوني شده است. مردم احساس امنيت ميكنند و هر كس هر اندازه كه ميخواهد، بنزين انبار ميكند. ديگر از صفهاي طولاني در پمپ بنزينها كه گاه به كيلومترها هم ميرسيد، خبري نيست.
طرابلس با شتابي نفسگير به حالت عادي بازميگردد. جريان آب و برق دوباره برقرار شده و مدارس هم كه چند ماهي بسته شده بودند، قرار است بار ديگر بازگشايي شوند. بازگشايي مدارس هدفي است كه دير يا زود به دست خواهد آمد. "عارف نايد"، رئيس تيم بازسازي شوراي ملي انتقالي ليبي ميگويد: «شرايط براي داشتن هدفهاي غيرواقعي خوب است. همين هم ما را به داشتن كارايي بيشتر برميانگيزد.» اين بازرگان موفق ليبيايي كه در تبعيد در دبي در ناز و نعمت به سر ميبرد، به خواست شوراي انتقالي ملي در راس گروهي كاري قرار گرفت كه ماموريت دارد هر چه زودتر زندگي عادي را به تمام ليبي بازگرداند. يكي از دستوركارها هم بازگشايي مدارس است. قذافي در ماههاي گذشته بسياري از مدارس را با هدفهاي نظامي مورد سوءاستفاده قرار داد. اكنون آنها به ياري "يونيسف" - صندوق حمايت از كودكان سازمان ملل متحد – به دنبال كشف و خنثيسازي مينهاي كار گذاشته شده در دوران سرهنگ و همچنين بازسازي و نوسازي مدرسهها هستند.
* برقراري دوباره جريان آب آشاميدني
بانكها دوباره روند كاري هميشگيشان را از سر گرفتهاند. به لطف چاپ اسكناسهاي تازه دوباره پولها در خودپردازهاي بانكي وجود دارد. از چند روز پيش هم از شيرهاي آب طرابلس ميتوان به آب آشاميدني رسيد. همين هم آسودگي خاطر عارف نايد را در پي داشته است: «بحران آب بزرگترين چالشمان بود.» طرابلس 12 روز را بدون آب آشاميدني از سر گذراند. به گفته محمد الكريكشي، مرد شماره دو شوراي شهر جديد طرابلس، در اين روزها داوطلبها ميليونها بطري آب را كه از سوي سازمان ملل متحد به ليبي فرستاده شده بود، ميان مردم پخش ميكردند. شوراي شهر جديد طرابلس در بحران آب همكاري تنگاتنگي را با كميته ثبات به رياست نايد داشت. آنها پس از به دست گرفتن كنترل شهر 9 مرد جوان را به سوي منابع آب فرستادند كه در فاصله 500 كيلومتري جنوب طرابلس در كوهستان واقع شده است. گروهي از نيروهاي امنيتي از شورشيان پيشين هم آنها راهمراهي ميكردند. نيروهاي نظامي هوادار معمر قذافي پس از فرار وي در سيستم برق تصفيهخانههاي آب، اخلال ايجاد كرده بودند كه گروه ياد شده بايد دوباره به راهشان ميانداخت. اكنون چند روزي است كه آب خوردن در درون لولهها از درون بيابان به سوي شمال در جريان است. 140 منبع اكنون 65 هزار مترمكعب آب را در روز جاري ميسازند.
شايد برقراري دوباره جريان آب بدون برپايي كميته ثبات تشكيل شده از گروهي افراد متخصص در ماههاي گذشته ممكن نميشد؛ متخصصاني كه پيش از انقلاب در بخشهايي چون آب و برق يا مدرسه و بيمارستانها كارميكردند. از اين پس مردان نايد با شوراهاي شهر و همچنين نهادهاي جهاني همكاري تنگاتنگي خواهند داشت و نسل جواني را با هيجانشان به نيرويي هفتاد نفري وابسته به كميته ثبات پيوند خواهند داد؛ گروهي كه از وزيران و اعضاي شوراهاي شهر پيشين تشكيل شده و صدها نيروي داوطلب هم به ياريشان ميپردازند.
نايد بودجهاي در اختيار ندارد. كميته وي حتي يك سنت هم هزينه روي دست شوراي ملي انتقالي ليبي نميگذارد و تنها با كمك پرداختهاي شخصي كار ميكند كه از جريان نميافتد. بسياري از اقدامهاي فوري در تمام اين سرزمين از سوي نايد دريك هتل مديريت و هماهنگ ميشود. مهمترين وسيله كارش هم موبايل است؛ درست همانند تمام ديگر اعضاي دولت انتقالي ليبي.
* مهمترين همپيمان انقلاب
محمد الكريكشي از شوراي شهر جديد يك گام پيش از ديگران است. وي و 22 عضو ديگر شوراي شهر سه روز پس از سرنگوني قذافي روانه شهرداري طرابلس شدند. انقلابيون پيش از اين با اين گروه 23 نفري از زنان و مردان همپيمان شده بودند زيرا كه تمامي آنها اشخاصي متخصص هستند. ميداني كه شهرداري در آنجا جاي گرفته پيش از انقلاب "ميدان الجزاير" نام داشت. ساختمان شهرداري هم در سال 1938 به دستور نيروهاي استعمارگر ساخته شد و روزگاري بنيتو موسوليني، ديكتاتور فاشيست ايتاليا از بالكنش سخنراني كرده بود. با اين حال الجزاير، همسايه ليبي بستگان قذافي را در خود پذيرفت و هنوز هم گاه و بيگاه به رژيم پيشين تمايل نشان ميدهد. از همين رو مرد جواني ميگويد: «اينجا ميدان قطر است.» انقلاب به خوبي ميداند بايد سپاسگزار چه كساني باشد: قطر در دنياي عرب مهمترين همپيمان انقلاب ليبي است.
الكريكشي از بالاي سالن نشستها شهر را مديريت ميكند. وي تا نيمه ماه مارس در اداره فروش دولتي مربوط به يك كارخانه خودروسازي آلماني كار ميكرد ولي بعد از آن به انقلابيون پيوست و عضو ائتلاف انقلابي "17 فوريه" شد. وي هر شب را در مكاني متفاوت به صبح ميرساند و در كافه يا مسجد و حتي در خيابان با ديگر انقلابيها ديدار ميكرد. وسيله ارتباطي او هم يا گفتوگوهاي رودررو به هنگام قدم زدن و پيادهروي بود يا موبايل با سيمكارتهايي كه انقلابيون گريخته از ليبي آنها را خريداري كرده بودند.
* بدون نهادهاي معين
امروزه اين مرد هر صبح از پلههاي ساختمان شهرداري بالا ميرود و از كنار ديواري ميگذرد كه تا همين چندي پيش رويش اين نوشته بزرگ خودنمايي ميكرد: «كميسيونها در هر كجا». ليبي قذافي از نهادهايي هميشگي و معين برخوردار نبود؛ بودن هيچ رئيسي. تنها منشياني كه در فاصلههاي زماني معين جابهجا ميشدند. آهسته آهسته اين ساختارها هم شكل ميگيرند.
درست همانند نايد در كميته ثبات، الكريكشي نيز بايد بدون بودجه كارها را پيش ببرد. وي نيز مديريت بحرانش را با پرداختهايي انجام ميدهد كه خودش محل هزينه شدنشان را تعيين ميكند. الكريكشي هنوز به درستي تصميم نگرفته است در سياست ماندگار شود يا دوباره به دنياي زندگي تجاري بازگردد. درست همان گونه كه شوراي ملي انتقالي ليبي پس از هشت ماه و با برگزاري انتخابات و گزينش نمايندگان پارلمان از ميان برداشته خواهد شد، شوراي شهر هم مي خواهد پس از دورهاي هشت ماهه براي نخستين بار انتخاباتي را ترتيب دهد.
* جايگزيني با نيروهاي دائم امنيتي
عبدالكريم شويحي، فردي كه در كميته ثبات به جريان انداختن دوباره آب آشاميدني را برعهده دارد، روي نقشه نشان ميدهد كه آب از كجا سرازير شده و چگونه توزيع ميشود. در دوران قذافي اين پروژه " مرد بزرگ رودخانه را ساخت" نام داشت. شويحي واژه "مرد بزرگ" را پوشانده است و در اين باره مي گويد: «ديگر به مردي بزرگ نياز نداريم». بسياري همانند گله حيوان فرمانبردار همان مرد بزرگ خودخوانده بودند و بيشترشان پس از فرار قذافي به سرعت رنگ عوض كردند. فردي كه در شوراي انتقالي به فعاليت ميپردازد، ميگويد: «ليبياييها مصلحتگرا هستند و ميخواهند در كنار برندگان باشند. از همين رو تنها قشري بسيار كوچك و سخت هستند كه به قذافي وفادار بوده و همچنان به مبارزه ميپردازند.» ليبياييها نميخواهند اشتباه آمريكا در عراق از آنها سر بزند: شوراي انتقالي در نظر دارد، بيشتر نيروهاي پليس را بپذيرد و تنها سران دستگاههاي امنيتي را تغيير خواهد داد. در روزهاي گذشته شمار ايستگاههاي بازرسي خياباني كه آمد و شد در شهر را به كندي ممكن ميكردند، تا اندازه زيادي كاهش يافته است. عارف نايد اميدوار است شورشيان مسلح كه هماكنون به بازرسي خودروها ميپردازند، رفته رفته با نيروهاي دائم امنيتي جايگزين شوند.
نيازهاي اوليه دوباره در طرابلس فراهم است؛ فروشگاهها بار ديگر بازگشايي شدهاند. "مازن رمضان"، بازرگان و دست راست "علي ترهوني"، وزير اقتصاد ميگويد، كارش را انجام داده و به زودي ميتواند به "سياتل" بازگردد. عارف نايد هم ميداند كميته زير نظر او در دراز مدت برپا نخواهد بود. هدفش آن است كه مردم را با وزارتخانههاي جديدي كه در آنها به كار ميپرداختهاند، هماهنگ كند. پس از آن اين كميته برچيده خواهد شد: «گروه كاري كوچكي بايد در ميان مدت همچنان به همكاري با همكاران جهاني پرداخته تا در كشور سقوط كرده به رهبري قذافي نهادهايي برپا شود؛ نهادهايي كه ليبي در آينده نيازمندشان خواهد بود.»