تهران- درحاليكه كه 'سرت' تنها شهر باقي مانده در دست حاميان قذافي در يك قدمي سقوط قرار دارد، همچنان اين سوال مطرح است كه سرنوشت قذافي ديكتاتور 69 ساله ليبي، در جريان اين منازعات و يا پس از آن چه خواهد بود؟
ديكتاتور خيال پرداز ليبي در آخرين تصاوير تلويزيوني كه بيستم سپتامبر از يك شبكه تلويزيوني عرب منتشر شد، ادعاي روزهاي نخست شروع بحران دراين كشور را تكرار كرد و گفت كه حكومتش مردمي است و هيچ قدرتي قادر به حذف وي و سيستم حكومتي وي نخواهد بود.
وي همچنين گفت: همه دولت هايي كه شوراي انقلابيون ليبي را به رسميت شناخته اند مورد هدف هواداران وي قرار مي گيرند.
اين اظهارات بازتاب گسترده اي در سراسر جهان يافت. برخي از رسانه هاي عرب زبان دراين زمينه نوشتند: اگرچه قذافي در طول حكومتش چهره اي نامتعادل از خود در جهان به تصوير كشيده بود، اما اظهار نظرهايي اين چنين از فردي چون او حاكي از روحيه خودكامگي و خود شيفتگي اوست.
** قذافي در پايان راه
-------------------------
معمر قذافي كه از سال 1969 در ليبي روي كار آمد، در پي تظاهرات اعتراض آميز مردم اين كشور و درخواست آنها به بركناري وي از قدرت، از يك سو زمينه بروز جنگ خونين داخلي در اين كشور و حملات نيروهاي نظامي ناتو عليه اين كشور را از سوي ديگر فراهم كرد.
دراواخر فوريه 2011 (حدود شش ماه پيش) زماني كه بحران ليبي با همه گيري اعتراض هاي عمومي عليه قذافي به اوج خود رسيد، رهبر خودكامه و روياپرداز ليبي از ابتدا خواست هاي مردمش را ناديده گرفت و در پاسخ به خبرنگاران خارجي هزاران معترض شهرهاي مختلف اين كشور را حاميان خود خواند.
با قوت گرفتن نيروهاي انقلابيون و سقوط شهر به شهر نيروهاي هوادار قذافي تعز و سرت به عنوان دو پايگاه نهايي مقاومت عليه انقلابيون مطرح بودند كه تعز چندي پيش به تصرف انقلابيون درآمد. درحال حاضر هنوز سرت حاميان قذافي را در خود جاي داده است. اكنون اين سوال كه درشش ماه گذشته بي جواب مانده، دوباره مطرح مي شود؛ سرنوشت قذافي در مسير تحولات ليبي چه خواهد بود؟
** قذافي: سرنوشتي همچون صدام نخواهم داشت
-----------------------------------------------------------
'فتحي بن شطوان' وزير انرژي و صنعت پنج سال آخر دوره حكومت قذافي، اخيرا به نقل از ديكتاتور ليبي اعلام كرد كه وي سرنوشتي همانند صدام نخواهد داشت زيرا 'قذافي از جنگ با مخالفانش تا آخرين لحظات زندگي اش دست بر نمي دارد'.
صدام حسين ديكتاتور معدوم در سال هاي 1979 تا 2003/ (1358 تا 1382) رييس جمهوري عراق بود. او نيز مانند قذافي نوعي كيش شخصيت در سطوح مختلف اجتماعي را براي خود پاي ريزي كرده بود.
صدام كه از وي به عنوان يكي از آخرين ديكتاتورهاي سده 20 و بيرحم ترين حاكمان خودكامه تاريخ معاصر ياد شده است، پس ازحمله نيروهاي ناتو به عراق به عراق در سال 2003 متواري شد. مدتي بعد، محل اختفاي زيرزميني وي كه بيشتر شبيه يك گور بود، كشف و صدام نيز تحويل دادگاه ويژه? جرائم سران عراق شد.
سرانجام ديكتاتور به راي اين دادگاه روزپنجم نوامبر 2006 / (چهاردهم آبان 1385) به اعدام با چوبه دار محكوم و روز 30 دسامبر همان سال در بغداد به دار آويخته شد.
** فرار از مهلكه
-------------------
يكي از سناريوهاي مطرح در مورد سرانجام كار ديكتاتور ليبي اين است كه احتمال دارد وي با استفاده از فضاي ايجاد شده جنگ ميان انقلابيون و هواداران با استفاده از نيروها و يا كماندوهاي خارجي از مهلكه پيش رويش به يكي از كشورهاي همسايه بگريزد.
اين داستان مشخصا براي همسر و دو فرزند وي اتفاق افتاد. كمتر از يك ماه قبل هنگامي كه طرابلس به دست نيروهاي انقلابي افتاد، همسر و فرزندان معمر قذافي از ليبي به الجزاير گريختند.
اگرچه از جزييات اين فرار تاكنون گزارشهاي زيادي منتشر نشده است، اما بر اساس معدود اخبار منتشر شده توسط منابع خبري دراين زمينه، 35 كماندوي نظامي آموزش ديده تبعه آفريقاي جنوبي، عمليات نجات و خروج صفيه همسر، عايشه دختر و فرزندانش، محمد و هانيبال پسران ديكتاتور ليبي را برعهده داشتند. گفته شد هريك از اين افراد 15 هزار دلار براي اين عمليات موفق دريافت كردند.
** شكار ديكتاتور
----------------------
به گزارش برخي منابع خبري غرب، شوراي انتقالي ليبي با همكاري سرويس هاي جاسوسي غرب در پي دستگيري قذافي هستند. گفته مي شود اين دو گروه ، افراد متخصصي را نيز تحت عنوان ' شكارچي' دراين زمينه به كار گرفته اند.
اگرچه تاكنون اين شكارچيان نتوانستند به هدف خود برسند، اما آنها با توجه به اقدامات مشابهي كه در مورد صدام ديكتاتور معدوم عراق صورت گرفته بود، ابراز اميدواري كردند تا عمليات موفق و مشابهي در مورد قذافي داشته باشند.
گزارش اين افراد حاكي است قذافي فردي است كه به جنگ در صحرا علاقمند است و احتمالا نبرد پاياني خود را در منطقه ' ساهارا' در نزديكي مرز نيجريه و الجزاير متمركز خواهد كرد.
** سرنوشتي همچون هيتلر ديكتاتور آلمان
------------------------------------------------
'اوليور مايلز' سفير پيشين آمريكا پيش بيني عجيبي در مورد سرنوشت قذافي دارد. او مي گويد: قذافي سرنوشت صدام را به چشم ديده است، بنابراين او هرگز سرنوشت مشابهي را براي خود انتخاب نخواهد كرد. راهي كه صدام رفت براي قذافي كاملا روشن است. او ممكن است با استفاده از قاچاقچيان انسان، خود را به يكي از كشورهاي همسايه ليبي برساند، اما بايد بداند كه مجبور است زندگي كاملا زير زميني و مخفيانه اي تا پايان عمر داشته باشد .دراين صورت احتمال دستگيري وي در هر لحظه بسيار بالاست، معلوم نيست محافظان و يا حاميان وي تا چه زماني از او حمايت كنند؟ بنابراين آنها خود دشمنان بالقوه قذافي خواهند بود.
پيش بيني اين سفير كه سالها به عنوان واسطه اي ميان قذافي و دولت آمريكا عمل كرده، حاكي از احتمال زياد اقدام انتحاري توسط قذافي است.
علاوه براين، برخي منابع خبري پايان راه قذافي را همانند سرنوشت پيشواي رايش سوم، آدولف هيتلر ديكتاتور قرن 20 آلمان مي دانند.
براساس يك نظر سنجي انجام شده توسط پرس تي وي، بيش از 35 درصد از 9 هزار 909 نفرمخاطب اين شبكه خبري بين المللي، سرنوشت مشابه هيتلر را براي پايان راه قذافي پيش بيني كردند.
اين درحالي است كه آينده نگري 1/23 درصد از اين مخاطبان حاكي ازآن است كه انقلاب در ليبي سبب سقوط كامل رژيم قذافي و فرار وي از اين كشور خواهد شد.
نكته پاياني:
----------------
سرنوشت قذافي يا هر ديكتاتور ديگري به تنهايي مهم نيست، اما اين افراد تاريخي را در كوتاه، ميان و دراز مدت به ملت خود تحميل مي كنند كه سبب عقب ماندگي سياسي- اقتصادي و اجتماعي آنها در نسل هاي متوالي مي شود. سرنوشتي كه ليبي را در شش ماهه اخير از يك سو در جنگ و كشتار داخلي و از سوي ديگر غارت منابع ملي اين كشور توسط كشورهاي غربي فرو برده است.
صدام در طول حيات سياسي كوتاه خود سه جنگ را به مردم منطقه خليج فارس تحميل و زمينه حضور بيگانگان در آب و خاك اين منطقه را براي كنترل و غارت منابع حياتي آنها فراهم ساخت. معضلي كه ملل منطقه همچنان درگير آن هستند.
هيتلر نيز در دوره حضور در عرصه سياسي آلمان دو جنگ جهاني را به نظام بين الملل با عواقبي دهشتبار تحميل كرد.
اكنون انقلابيون ليبي در يك قدمي آزاد سازي كامل شهرهاي اين كشور از دست هواداران قذافي قرار دارند. به نظر مي رسد، شعله هاي اين جنگ خانمان سوز كه با رفتارهاي دوگانه غرب در قبال قذافي، در ليبي گسترش يافت تا ازآن مخروبه اي بسازد، بزودي تمام خواهد شد، اما صدمات گسترده، عميق و جبران ناپذير انساني و اقتصادي وارد بر اين مردم را چه كسي جبران خواهد كرد؟ و آيا ليبي چند دهه ديگر از عواقب چنين جنگي خانمان سوزي سربلند خواهد كرد؟