رژيم صهيونيستي موضوع برقراري صلح را به بازي گرفته است .
پايگاه اينترنتي روزنامه الاهرام مصر در مقاله اي به قلم عاطف غمري نوشت فرض کنيم نتانياهو نخست وزير اسرائيل راه حل تشکيل دو کشور را پذيرفت ، هيچ سستي در موضع اعلام شده امريکا ايجاد نشود و کشور فلسطيني داراي حاکميت کامل باشد نه انگونه که نتانياهو در سخنراني اش ان را از هر نوع معناي کشور تهي ساخته بود ، در اينصورت بايد شيوه قديمي مذاکره اسرائيلي را انتظار داشته باشيم که سران پيش از نتانياهو ان را به کار بستند .
اين شيوه بازي با کلمات و اصطلاحات و تهي ساختن حرفهاي مورد توافق از معني واقعي ان و ارجاع ان به معاني قبض و بسط پذيري است که بتوانند براساس خواسته هاي خود ان را تفسير کنند.
اين روش از مهمترين علل شکست مذاکراتي است که بدون هيچ فايده اي به شيوه اسحاق شامير انجام مي شود .
نويسنده مي افزايد زماني که همکاران شامير در اسرائيل به سبب موافقت وي با کنفرانس مادريد نود و يک براي مذاکره با فلسطينيها از وي انتقاد کردند، پاسخ داد مذاکره با فلسطينيها را ده سال طول خواهد داد.
همچنين روش انها (اسرائيليها )تعدي به قواعد و ملاکهاي عملي صلح است که مقرر شده مذاکرات براساس انها در دو مرحله انجام شود .
در مرحله اول مذاکرات ابتدا با مشکلات کوچکتر اغاز مي شود و در پي ان مرحله دوم مذاکرات فرا مي رسد که مربوط به وضعيت نهايي است که پيچيده تر خواهد بود يعني در مرحله دوم مشکل قدس ، اوارگان ، مرزها و ابها مطرح مي شود.
روشي که اسرائيل در مرحله دوم مذاکرات در پيش گرفته است تلاش کرده حق تعيين سرنوشتٍ مشکلاتٍ وضع نهايي را بطور يکجانبه وتو نمايد بي انکه کسي چنين حقي را به ان بدهد .پس از ان شاهد بوديم که نتانياهو از يهودي بودن دولت اسرائيل سخن بميان اورد تا ان را به شروط وضع نهايي اضافه کند .
نتانياهو بازي اسلافش را بار ديگر از طريق بازي با کلمات و اصطلاحات تکرار خواهد کرد .همان بازي که با سخنراني خود انرا احياء کرد يعني با تکرار اين گفته که راه حل تشکيل دو کشور را پذيرفته است. پس از ان با شروطي که تعيين کرد ، بر اين پذيرش يک سطل اب سرد ريخت . شروط تعيين شده به گونه اي است که ان پذيرش را بي فايده مي سازد .
از مشهورترين موارد بازي با کلمات به گولدا ماير تعلق دارد که بيش از سي سال پيش چنين بازي را انجام داد .وي زماني که خواست با افزايش اگاهي جهان نسبت به حقوق ملي فلسطيني مقابله کند ، گفت پيش از اين چيزي به اسم فلسطين وجود نداشته است .
زماني که مناخيم بگين نخست وزير شد و دريافت حمايت جهان از فلسطينيها به يک واقعيت گريز ناپذير تبديل شده است حرف غير منطقي بيهوده اي را مطرح کرد و گفت ما اسرائيليها نيز اهل فلسطين هستيم.
به بازي گرفتن واقعيت يکي از بازيهايي است که اسرائيليها در پيش گرفتند واصرار بر اين داشته اند که تعريفي نهايي که با طرح صهيونيستي براي توسعه طلبي در سرزمين اعراب مرتبط باشد از مرزهاي خود ارائه ندهند تا در مرزهايي که از طريق جنگ به ان رسيده اند ، متوقف نشوند.
شارون با صراحت به اين امر اعتراف کرد بگونه اي که وقتي در پي انتخابات در سال 2000 به نخست وزيري رسيد در گفتگو با مجله تايم امريکا گفت جنگ سال 48 هنوز تمام نشده است .
بازي با کلمات و اصطلاحات مانع هر مذاکره و باعث شکست ان خواهد بود همانطور که مهمترين علت شکست نقش ميانجيگرانه امريکا اين است که موضع قاطعي در قبال طفره رفتن اسرائيل از تعهداتش در قبال صلح و نقض قوانين و قواعد ، اتخاذ نمي کند .ديويد ارون ميللر به اين امر اعتراف کرد .ميللر يکي از بارزترين عضو هيات امريکايي در مذاکرات صلح بين اسرائيليها و فلسطينيها بوده است .
براين اساس موافقت لفظي نتانياهو با راه حل تشکيل دو کشور را نمي توان اينگونه تعبير کرد که واقعا به صلح نزديک شديم زيرا وي از يک طرف چيزي را مي پذيرد و از طرف ديگر موانعي بر سر فرصتهاي صلح ايجاد مي کند .
دليل اين ادعا لجبازي وي در مخالفت با توقف شهرکسازي است در حدي که اشکارا جهان و خودٍ امريکا را به چالش کشيده است در حالي که امريکا شهرکسازي را مشکل راهبردي دانسته است . پيش از اين هم هيچ دولتي در امريکا با سياست شهرکسازي موافقت نکرده است و شهرکسازي هميشه در نظر دولت امريکا غير قانوني و مانعي بر سر صلح به شمار مي رفت .
همچنين هيچ يک از دولتهاي امريکا به شهرکسازي در قدس اعتراف نکردند و ان را يکي از مشکلات حل نهايي مي دانستند که جز از طريق مذاکره حل نخواهد شد. بنابراين روش نتانياهو وتوجيهات وي ، ما را بار ديگر به مرحله پيش از روند صلح مادريد نود و يک باز مي گرداند يعني زماني که اساس راهبرد اسرائيل تعامل با نزاع با فلسطينيها بر مبناي نزاع بر سر موجوديت و نه نزاع بر سر مرزها بوده است .
امري که " سمحا دنييتز" سفير اسبق اسرائيل در واشنگتن در کنفرانسي که در سال نود و هشت در واشنگتن به مناسبت گذشت بيست و پنچ سال از جنگ هفتاد و سه برگزار کرد به ان اعتراف کرد .
وي ان روز گفت: وضع بين طرفين اسرائيلي و فلسطيني پس از جنگ هفتاد و سه از نزاع بر سر موجوديت به نزاع بر سر مرزها تغيير يافت اما انچه از شيوه هاي نتانياهو مشاهده مي کنيم باز گشت به مرحله نزاع بر سر موجوديت است .
اوباما در برابر ملت خود و جهان متعهد به صلح و پايان بخشيدن به نزاع عربي اسرائيلي شد و جهان ناظر کارهاي اوست و تصور نمي شود امريکا بپذيرد اسرائيل بر واشنگتن اعمال فشار کند .
جهان ديگر تحمل ادامه اين وضع را ندارد که اسرائيل مسائل مرتبط با ثبات و امنيت منطقه و جهان را به بازي بگيرد .