به گزارش شیعه آنلاین، اوضاع و احوال در مصر همچنان نا آرام مینماید و به نظر میرسد که مصر با روزهای آرامش فاصله داشته باشد.
در تازهترین نا آرامیها در مصر، هزار نفر از مسیحیان قبطی مصر روز یکشنبه در اعتراض به آتش گرفتن و تخریب کلیسایی در جنوب این کشور، به خیابانهای قاهره آمدند که این تظاهرات به درگیری میان نیروهای امنیتی و معترضان انجامید و علاوه بر کشته شدن 24 نفر، دست کم 224 معترض دیگر هم در جریان این زد و خوردها زخمی شدند. به گزارش شبکه الجزیره، نیروهای امنیتی مصر در پی درگیریهای خونین بین تظاهرکنندگان قبطی و نیروهای پلیس و ارتش در منطقه ماسبیرو که بزرگترین درگیریها در این کشور بعد از سرنگونی حسنی مبارک محسوب میشود، به حالت آمادهباش درآمدهاند و در اطراف مقرهای دولتی و پارلمان و موزه مصر مستقر شدهاند. درگیریها بعد از تلاش هزاران تظاهرکننده قبطی صورت گرفت که در برابر ساختمان رادیو و تلویزیون در اعتراض به تخریب کلیسایی اعتراض کرده بودند. خبرگزاری الشرقالاوسط مصر نیز گزارش داد که قانون منع آمد وشد در منطقه میدان التحریر و خیابانهای منتهی به آن همچنان در منطقهای که ساختمان رادیو و تلویزیون در آنجا قرار دارد، اجرا خواهد شد. گفتنی است مسیحیان قبطی مصر 10 درصد از جمعیت 80 میلیونی این کشور را تشکیل میدهند. پیرامون این اتفاقات «سید مهدی مدنی» روزنامه نگار روزنامه تهران امروز با دکتر «عبدالامیر نبوی» کارشناس برجسته مسائل مصر، به گفتوگو نشسته است.
بفرمایید که جامعه مصر به لحاظ قومی و مذهبی چگونه است و آیا احتمال چنین درگیریهایی در مصر میرفت؟
اختلافات و شکافهای قومی از دیر باز یکی از موارد مورد منازعه در مصر بوده است. از طرفی همواره نسبت به گرایش و عملکرد قبطیها که حدود 10 درصد جامعه مصر را تشکیل میدهند نیز حساسیت وجود داشته است. در برخی مواقع این حساسیتها کمتر و کمرنگ شده است از جمله در جریان انقلاب 25 ژانویه که ما شاهد نمایش بینظیر و همسویی مسلمانان و مسیحیان در میدان التحریر و سایر شهرهای مصر بودیم. در عین حال و در فضای بعد از انقلاب 25 ژانویه، اسلامگرایان رادیکال مجددا قدرت گرفتهاند و از فضای مساعد پس از انقلاب برای افزایش فعالیتهای خود استفاده کردهاند. در همین مدت کوتاه هم تهدیداتی متوجه قبطیها و کلیساها شده و هم تهدیدات و تخریبهایی متوجه سایر گرایشات مذهبی از جانب سلفیها شده است که از جمله میتوان به تخریب و تهدید برخی از آثار و زیارتگاههای مذهبی دوره فاطمیون اشاره کرد. این امر نشان میدهد که گروههای اسلامگرای رادیکال که اغلب دارای گرایش سلفی هستند از فضای پس از انقلاب برای پیگیری اهداف خود و دیدگاههای خاص خود بهره میبرند. البته ناگفته نماند بخشی از جامعه قبطی مصر خواستار خود مختاری و تکرار تجربه اقلیم کردستان عراق هستند.
دلیل بروز این اقدامات از جانب سلفیها را در چه میدانید؟
واقعیت این است که میتوان یک قاعده کلی را مطرح کرد که هر گاه اسلامگرایان رادیکال قدرت بگیرند احتمال درگیریها افزایش مییابد زیرا این گروهها تفسیر خاصی از متون و نصوص اسلامی دارند. اینک در جامعه مصر که به طور معمول سه درگیری بزرگ مذهبی و قومی در سال رخ میدهد، رادیکالها بیش از گذشته رو به سرکوب قبطیها آوردهاند. دلیل این اقدامات آن است که گروههای رادیکال اسلامی همواره هم به قدرت اقتصادی قبطیها حساس بودهاند و هم نسبت به بازیگری آنها در عرصه سیاست. رادیکالها در ارتباط قبطیها با قدرتهای غربی تردید دارند و آنها را یک بازیگر مستقل در عرصه مصر نمیدانند.
گروههای سلفی در مصر چه جایگاهی دارند؟
سلفیها در مصر به لحاظ کمی کمتعدادهستند اما از فضای باز سیاسی پس از انقلاب به طور مطلوب و حداکثری بهره میبرند. به تعبیر دیگر باید گفت که فعالیتهای آنها بیشتر با بازتاب و انعکاس و سر و صدا همراه است. این امر هم توسط رسانههای غربی برجسته میشود و هم خود آنها بهدنبال انعکاس و انتشار فعالیتهایشان هستند. ضمن اینکه گفته میشود سلفیهای مصر امروزه مورد حمایت معنوی یا حتی مادی عربستان هستند.
قرار بوده که نشستی میان مسلمانان و مسیحیها برای ممانعت از بروز چنین رویدادهایی برگزار شود. به نظر شما این گونه نشست تاثیری در مقابله با تحرکات اسلامگرایان سلفی دارد؟
چنین نشستهایی فواید زیادی دارد و سبب همسویی میان مسلمانان و مسیحیها میشود. در این نشست اسلامگرایان میانهروحضور جدی دارند و نسبت به تعهداتی که به طرف مقابل میدهند وفا دارند اما مشکل اینجاست که سلفیها نه در این نشستها شرکت میکنند و نه به تعهداتیکهگروههای مسلمان میانه رو ارائه میدهند پایبندند. مشکل قبطیها نیز همین رادیکالهاست و طبیعتا تا زمانی که نیروهای سیاسی حاکم بر مصر (چه شورای نظامیان و چه هر دولتی که بعد از آنها بر سر کار آید) با اسلامگرایان برخورد جدی نکند این وضعیت ادامه خواهد داشت. البته چنین نشستهایی سبب انزوای بیشتر رادیکالها در عرصههای فرهنگی میشود و تصمیم نیروهای سیاسی برای برخورد با سلفیها را بیمه میکند.