خبرگزاری فارس: نبرد سرت گوشه دیگری از زندگی پر از رفاه و تجملات قذافی را در مجتمع "واگادوگو "به رخ کشید که به استقبال و پذیرایی از مهمانان خارجی سرهنگ فراری اختصاص یافته بود.
به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری الفجر، هنگامیکه انقلابیون خانهای را که عایشه قذافی، دردانه سرهنگ در طرابلس در آن زندگی میکرد، تصرف و مشاهده کردند، دختر قذافی در چه ناز و نعمتی زندگی میکرد، درحالیکه آنها در چه فلاکتی شب را به روز و روز را به شب میرساندند، بسیار خشمگین و عصبانی شدند.
در نبرد سرت نیز آنها با چنین رفاه و تجملگرایی مواجه شدند. با پیشروی انقلابیون لیبی و تصرف بخشهایی از این شهر که در آن خانههای متعلق به قذافی و خانوادهاش قرار داشتند، بار دیگر آنها با واقعیت زندگی قذافی و خانوادهاش آشنا شدند.
در واقع انقلابیونی که ماه آگوست طرابلس و به دنبال آن باب العزیزیه را تصرف کردند، رفاه و تجمل گرایی حکام خود را از نزدیک ملاحظه کردند، بویژه خانه عایشه قذافی که می گذشته به همراه مادرش و دو برادرش به الجزایر فرار کرد و حالا نوبت به اقامگاه قذافی و خانوادهاش در سرت بود تا بار دیگر بر تجملگرایی و رفاه و افراطی که بسرمیبردند، تاکید کند.
مرکز کنفرانسها و تجمعهای واگادوگو در سرت از جمله این مناطق بود که در واقع مجتمعی بود که قذافی در آن از مهمانان خارجی خود در زادگاهش استقبال میکرد.
این مجتمع که در مرکز شهر ساحلی سرت قرار دارد، با فرشهای تمام قرمز و لوسترها و چلچراغهای بزرگ مزین شده است. در محوطه مجتمع انقلابیون با ماشین مخصوصی مواجه شدند که از آن برای نقل و انتقال مهمانی که میخواستند، به زمین بازی گلف بروند اختصاص یافته بود، بر روی پنجره مشبک رادیاتور علامت گلف خودنمایی میکرد و فرمان آن از چوب درخت ماهون ساخت شده بود.
در منطقه دیگری از سرت دیگر سرگرمیهای قذافی مشاهده میشد، مزرعه بیمثال و بیمانندی که در جنوب مرکز شهر قرار داشت. این مزرعه دارای 12 برج بسیار بزرگ هر کدام به ارتفاع 60 پا مخصوص کبوترها و مزرعهای مخصوص گاوهای قذافی بود که در آن به چرا میپرداختند، اما طی نبردهای اخیر سرت و تبادل آتش میان انقلابیون و هواداران قذافی تمام آنها کشته شده بودند.
ابراهیم الملیتی، فرمانده یکی از یگانهای انقلابیون که از اهالی سرت است، در اینباره میگوید، از 35 سال پیش تاکنون این منطقه را از دور نگاه میکردم، بدون آنکه اجازه نزدیک شدن به این منطقه را داشته باشم.
او میگوید: قذافی تلاش داشت خود را بیابانگرد و بدوی به جهانیان معرفی کند که محل زندگی وی یک چادر است، درحالیکه این فریبی بیش نبود.