تحلیل دکتر ابراهیم متقی؛ استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران از رویکرد سیاسی اتحادیه عرب به سوریه.
دیپلماسی ایرانی: سابقه برتر سیاسی بشاراسد در اتحادیه عرب نسبت به سرهنگ قذافی باعث شد که کفه ترازو به نفع بشار اسد پایین بیاید و در نهایت اتحادیه عرب با رویکردی مسالمت آمیز، از تعلیق عضویت سوریه در این سازمان چشم پوشی کند. تصمیمیکه در مورد قذافی اتخاذ نشد و پای نیروهای نظامی امریکا و ناتو را به لیبی باز کرد.
ضمن اینکه روند وقایع لیبی زمانی آغاز شد که تحولات مشابه در همسایگی اش یعنی در تونس و مصر انجام شده بود. اما سوریه نقطه آغازی است برای تحولات مشابه در خاورمیانه و به همین دلیل نگرانیهای جدی برای کشورهایی که مخالف تعلیق هستند مثل عمان، یمن و لبنان ایجاد کرده است تا آنان از دادن رای مثبت به تعلیق سوریه در جلسه اتحادیه عرب خودداری کنند. به منظور ارزیابی شرایط سوریه در منطقه خاورمیانه و تفاوت رویکرد سیاسی اتحادیه عرب به این دو کشور؛ تحلیل دکتر ابراهیم متقی؛ استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران و متخصص مسائل استراتژیک را جویا شده ایم که تقدیم خوانندگان گرامیمیشود:
چرا اتحادیه عرب به جای تعلیق عضویت سوریه در این سازمان مانند آنچه که پیشتر در مورد لیبی انجام داده بود، به یک توافق کلی در این زمینه نرسیدند و ترجیح دادند که 15 روز به مخالفان سوریه و دولت مرکزی برای حل اختلافشان مهلت بدهند و یا به عبارت دیگر به شیوه مسالمت آمیزی با سوریه برخورد کنند؟
سوریه در زمره کشورهای موثر و تعیین کننده در جهان عرب محسوب میشود. اعتبار سیاسی سوریه در دوران جنگهای 1973 و 1967 به اثبات رسید. در آن مقطع زمانی حافظ اسد از ساختار قدرت نسبتا منسجم در سوریه برخوردار بود. نظام سیاسی با رویکرد حزب بعث و بر اساس اعتبار و اقتدار نظامیان توانست موقعیت سوریه را در جهان عرب تثبیت کند. سوریه و حافظ اسد نمادهای مقاومت در برابر اسرائیل محسوب میشوند. اگر چه امروز در درون سوریه اعتراضهای گسترده ای در قبال حکومت بشار اسد وجود دارد و این اعتراضات را باید در قالب مربوط به موجهای جنبش اجتماعی مورد ملاحظه قرار داد، اما واقعیت آن است که هنوز اعتبار سوریه در سیاست منطقه ای خاورمیانه کاهش پیدا نکرده است. به همین دلیل است که باید سوریه را نمادی از قدرت در درون کشورهای عربی دانست. از سوی دیگر اقدام اتحادیه عرب در برابر قذافی با قضاوت خوبی از سوی آیندگان عرب روبرو نخواهد بود. علت آن است که چنین اقدامیزمینه حمله نظامی امریکا و ناتو به یک کشور اسلامیو عرب را فراهم آورد. علت اصلی چنین اقداماتی را باید ائتلاف همه جانبه امریکا و عربستان دانست. امروز جهان عرب نسبت به این ائتلاف واقف شده است. از سوی دیگر جهان عرب میداند که قدرت یابی بیش از حد عربستان موازنه قدرت در منطقه را به هم خواهد زد. بنابراین، طبیعی است که نظام سیاسی منطقه
در برخورد با سوریه با الگوهای محتاط تری رفتار بکند. از سوی دیگر بحث مربوط به سوریه با مداخلات همه جانبه امریکا، فرانسه، انگلستان وآلمان همراه شده است. این چند کشورغربی تلاش دارند تا ساختار قدرت در سوریه را بر اساس معادله زور، دگرگون کنند. در حالیکه عربستان سعودی و ترکیه از طریق سازماندهی گروههای اپوزیسیون تلاش در تغییر ساختار قدرت سوریه دارند.
بنابراین، طبیعی بود که اتحادیه عرب چنین تصمیمیرا اتخاذ کند. اما؛ باید گفت که این تصمیم به معنای نجات همه جانبه سوریه محسوب نخواهد شد. سوریه در آینده با فشارهای منطقه ای و بین المللی گسترده تری روبرو میشود. مهمترین فشاری که در سوریه تاثیر گذارخواهد بود، موضوع مربوط به تحریمهای اقتصادی این کشور توسط کشورهای صنعتی غرب و همچنین توسط ترکیه و عربستان سعودی است.
از همه مهمتر اینکه ایران در وضعیت موجود منطقه ای، دیگر قادر به حمایت گسترده از سوریه نخواهد بود. به همین دلیل است که سوریه آینده سیاسی نسبتا مبهمیخواهد داشت. اما اتحادیه عرب در شرایط موجود ترجیح داد تا هویت و حرمت کشوری که نماد مقاومت در برابر اسرائیل بود را حفظ کند.
سفیر امریکا در سوریه اعلام کرده است که احتمال جنگ داخلی در سوریه افزایش یافته است. با توجه به موضع گیری اتحادیه عرب در مقابل سوریه و تحولات منطقه ای، تحلیل شما از احتمال این اتفاق در سوریه چیست؟
رویکرد امریکا را باید انعکاس سیاست امریکا درسوریه دانست. برخی از مواقع کارگزاران سیاسی پیش بینیهایی را انجام میدهند که مبتنی بر برنامه ریزی استراتژیک آنهاست. امریکا تلاش دارد تا جنبش مخالفان در سوریه به گونه ای تشدید بشود که امکان هرگونه آشتی بین گروههای مختلف به حداقل ممکن برسد.
بایدبه این نکته توجه داشت که در سوریه هم گروههای معترض براساس قالبهای گفتمانی مذهبی به چنین اقدامیمبادرت میکنند. اما قالبهای مذهبی آنان با نشانههایی از سلفی گری عربستان سعودی پیوند خورده است. بنابراین آنچه که در نماد اعتراض در سوریه است را باید بر اساس نشانههایی از تحرک آن گروه
از اخوان المسلمین دانست که دارای رویکرد سلفی گری است. امروزاخوان المسلمین به گرایشهای مختلفی تقسیم شده است. از طالبان و القاعده تا مجموعههای مربوط به الگوی عدالت و توسعه در ترکیه را باید نمادهایی از اندیشه سیاسی دین گرایان اخوان المسلمین در خاورمیانه دانست. در سوریه آن گروه از اخوان المسلمین دارای جایگاه اجتماعی گسترده تری شده است که تحت تاثیر رهیافتهای عربستان سعودی قرار دارد. بنابراین، جابه جایی قدرت در سوریه به گونه اجتناب ناپذیری موازنه قدرت را در خاورمیانه بهم میزند. هر گونه برهم خوردن موازنه قدرت در خاورمیانه احتمال شکل گیری اقدامات خشونت آمیز را در آینده افزایش خواهد داد.