خبرگزاري فارس- پس از تظاهرات هفتگي مردم مصر به ويژه پس از نمازهاي جمعه، اعتصاب معلمان، تحصن دانشجويان و تسخير سفارت رژيم صهيونيستي، براي بسياري باور اين كه فضاي اين روزهاي مصر بسيار نامانوس و غمزده است، امري بسيار دشوار مينمايد.
پس از تظاهرات هفتگي مردم مصر به ويژه پس از نمازهاي جمعه، اعتصاب معلمان، تحصن دانشجويان و تسخير سفارت رژيم صهيونيستي، براي بسياري باور اين كه فضاي اين روزهاي مصر بسيار نامانوس و غمزده است، امري بسيار دشوار مينمايد. شايد يكي از دلايل اين فضاي سرد كنوني تابستان گرم، طولاني و پر تنش مصر باشد، اما خلاقيت و انرژي مثبتي كه ما از مردم مصر بين ماههاي ژانويه و ژوئن سراغ داشتيم روبه تضعيف و كمرنگ شدن گذاشته است.
به نظر آنچه ما اين روزها در خيابانها يا دانشگاه آمريكايي در قاهره شاهد و ناظريم تا حدودي تصنعي و از روي اجبار و به نوعي تلاش ساختگي براي انجام اقدامي است تا صرفا بتوان خاطره 18 روز حضور مردم در ميدان تحرير قاهره را در اذهان افكار عمومي زنده كرد. تظاهرات روزهاي قبل نيز كه با هدف پايان بخشيدن به قانون شرايط اضطراري سازماندهي شده بود با استقبال چنداني روبهرو نشد.
البته اين فضاي توام با سكون به دليل تسلط يك گروه بر ساير گروهها نيست. تمام احزاب و گروهها به نوعي درصدد پشت سر گذاشتن شرايط پيچيده كنوني هستند. گروههاي ليبرال از به قدرت رسيدن اخوانالمسلمين پس از انتخابات ماه نوامبر بسيار بيمناك هستند؛ گروههاي انقلابي براي جذب مردمي كه از شرايط اين كشور بسيار سرخورده شدهاند، ناتوان و البته نااميد هستند. در اين ميان اما اسلامگرايان از اعتماد به نفس بيشتري برخوردارند، هر چند با شرايط سياسي جديد و بيسابقهاي مواجه شدهاند. دولت عصام شريف مولفهاي مهم در عرصه سياسي مصر نيست و به نظر ميرسد شوراي عالي نيروهاي مسلح نيز به دليل عدم آمادگي كافي نميتواند نقش سياسي خود را به درستي ايفا كند. اين فضاي بيروح و دلسردكننده، چرخشي حيرتانگيز از شعارهاي مردم مصر در دوران انقلاب بود كه دائم زير لب ميگفتند: «هر اتفاقي كه بيفتد، بدون شك بهتر از دوران رژيم مبارك خواهد بود.»
عوامل نوميدكننده
پرسشي كه در شرايط كنوني مطرح ميشود اين است كه آيا انقلاب به پايان راه خود رسيده است؟ ميتوان دستها را به علامت تسليم بالا برد و اعلام كرد كه اقدام گروههاي مخالف انقلاب در كنار واقعيتهاي اقتصادي، خود شيفتگي انقلابي و برخي اقدامات اشتباه، شكلگيري و معماري يك مصر جديد را با چالش مواجه كرده است، اما با اين حال حتي با توجه به اميدهايي كه به ياس تبديل شده ميتوان اظهار كرد كه به رغم تمامي شرايط نامطلوب كنوني هنوز هم بارقههايي از اميد وجود دارد و آن هم اين نكته است كه هم اكنون سياست در مصر به سمت عادي شدن پيش ميرود. در طول تاريخ مصر همواره مباحثات ملي فراوان و البته پر تنشي پيرامون ماهيت سياست در اين كشور و جايگاه آن در نظام بينالملل در جريان بوده است، اما تمامي اين مباحث همواره درون چارچوبهاي محدود يك نظام سياسي خودكامه شكل ميگرفت.
جمال عبدالناصر، انور سادات و حسني مبارك همگي سياستهايي را دنبال ميكردند كه از طريق آن بتوانند وفاداري بخش عمدهاي از مردم مصر را براي حكومت خود جلب و تضمين كنند. به همين دليل نيز ما شاهد رويكردهاي مختلفي طي سالهاي گذشته از سوي نظام سياسي مصر بودهايم. پرچمداري جريان سوسياليستي در جهان سوم، شريك راهبردي ايالات متحده در دوران جنگ سرد يا تبديل شدن به بازار مورد علاقه ايالات متحده نمونههايي از جهتگيريهاي حكومتهاي مصر طي اين سالها بوده كه همگي به بهانه كسب قدرت، شكوفايي و صلح تدوين و اجرا شدهاند.
با اين حال، هيچ يك از سياستهاي ادعايي اين حكومتها نتوانست شكاف ميان واقعيتهاي موجود در جامعه مصر و تبليغات روساي جمهور پيشين را پر كند. چه تعداد از مردم مصر شعار ثبات براي پيشرفت را كه از سوي مبارك مطرح شده بود، به طور واقعي پذيرفته بودند؟ چه تعداد از آنها به خاطر اصلاحات نو ليبرالي مبارك، ثروتمندتر شدند يا از سطح آموزش و بهداشت بيشتري برخوردار شدند؟ بدون شك تعداد آنها خيلي زياد نبوده است.
اما در فاصله نيم قرن گذشته كساني كه با جهتگيريهاي سوسياليستي ناصر مخالفت ميكردند، افردي كه با شك و ترديد به سياستهاي سادات در قبال ايالات متحده نگاه ميكردند يا از اصلاحات اقتصادي مبارك به سختي انتقاد ميكردند، همگي اين اقدامات را به بهاي از دست دادن جايگاه، موقعيت يا حتي جان خود انجام ميدادند و تنها پس از شروع اعتراضات در 25 ژانويه بود كه تظاهركنندگان با صداي بلند اعلام كردند كه ديگر از رژيم مبارك ترس و واهمهاي ندارند و خواستار سرنگوني آن هستند.
عوامل اميدواركننده
در شرايط كنوني، به رغم مشكلات و پيچيدگيهاي موجود نظام سياسي جديد، شهروندان مصري فرصت آن را يافتهاند كه درخصوص مسائل مرتبط با منافع ملي خود در فضايي آزاد و بدون محدوديتهاي حكومتي به گفتوگو و مباحثه بنشينند. ما شاهد رشد فزاينده روزنامهها، مجلات و كانالهاي تلويزيوني هستيم كه بخش عمدهاي از مطالب آنها به صحبت پيرامون موضوعات مهم سياسي روز اختصاص پيدا ميكند. مذاكرات فشرده پيرامون لايحه حقوق بشر و مباني و اصول قانون اساسي و رايزني پيرامون لغو قانون اضطراري و بازگشت به وضعيت عادي همگي بيانگر شكلگيري تحولات مثبتي در عرصه سياسي مصر است. به نظر ميرسد اقدامات دانشجويان در دانشگاه آمريكايي قاهره و مطالبات بعضا متناقض آنها گامي است در راستاي زنده نگه داشتن فضاي پرشور10ماه گذشته در اين كشور.
به رغم اقدامات افراطي برخي گروههاي انقلابي، اختلافات ميان رسانهها، برنامههاي حزبي نامطلوب و اقدامات خودسرانه برخي سياستمداران و ظهور دهها ائتلاف و حزب سياسي جديد، مباحثات پرشور ماههاي گذشته همگي در شكلگيري مسير آينده سياسي مصر بسيار حياتي بوده است. در حقيقت، موضوعات بنيادين مرتبط با هويت جامعه مصر در قياس با برگزاري و نتايج انتخابات آتي پارلمان از اهميت بيشتري برخوردار است.
در واقع، پاسخگويي به پرسشهاي موجود پيرامون هويت جديد مصر و اقناع افكار عمومي ميتواند از انتخابات ماه نوامبر براي شهروندان مصري خوشايندتر باشد. اظهارنظرهاي برخي كارشناسان در روزهاي پرهيجان و پرتنش ژانويه و فوريه مبني بر اينكه «مرحله سخت انقلاب مصر از فرداي سقوط رژيم مبارك آغاز خواهد شد و فضاي سياسي مصر سيال و متغير خواهد بود» امروز ديگر آزاردهنده نيست و كاملا منطقي به نظر ميرسد.
بيشك، پارلمان آتي تاثير بسيار زيادي بر فضاي سياسي مصر خواهد داشت چرا كه مسوول انتخاب يك كميته 100 نفره براي تهيه پيشنويس قانون اساسي جديد خواهد بود. البته به نظر ميرسد دو برداشت نادرست درخصوص فرآيند برگزاري انتخابات و تدوين قانون اساسي جديد وجود دارد. اول اينكه، پارلمان آينده مصر در يك خلأ نسبي و فارغ از مباحثات و منازعات موجود در عرصه سياسي مصر شكل گيرد و ديگر آن كه اين كميته 100 نفره ظرف چند ماه بتواند به يك سند قابل قبول دست پيدا كند. اين نوع انتظارات به نوعي ناديده گرفتن بستر تاريخي و واقعيتهاي سياسي امروز مصر است.
طولاني شدن فرآيند تدوين قانون اساسي يا پررنگ شدن نقش اخوانالمسلمين در اين ميان چندان خطرناك نيست، بلكه شتاب در تهيه مفاد قانون اساسي ميتواند تصويري نادرست از جايگاه و نقش مصر در معادلات سياسي نظام بينالملل ايجاد كند.
تمام سياستمداران و فعالان و ناظران بيروني و داخلي در اظهار نظرهاي خود خواستار صبر و سعه صدر بيشتر مقامات مصري هستند، اما هيچ يك از آنها به اين توصيه خود عمل نميكنند. بدون تهيه و تدوين مجموعهاي از الگوهاي كارآمد براي آينده ساختار سياسي مصر، تمام احزاب، گروهها و رهبران در عرصه سياست آسيب پذير خواهند بود و در صورت بروز بيثباتي زمينه براي بازگشت به فضاي ديكتاتوري پيشين فراهم خواهد شد.
وجود شرايط ناپايدار سياسي و رقابت و تنش از ويژگيهاي اصلي دوره انتقال و گذار سياسي است. هرچند پذيرش تغييرات پيش روي مردم مصر امري بسيار دشوار است، اما بيشك آنها با انقلاب خود مسير و رويكرد درستي اتخاذ كردهاند.
مجله فارين پالسي
مترجم : عليرضا ثمودي
منبع : روزنامه جام جم