اشاره: حضور ناتو در ليبي و جنگي كه در نهايت با مرگ معمر قذافي به پايان رسيد، سؤالات بسياري را به ذهن متبادر ميكند. آيا به راستي ناتو نيروهايش را به زودي از ليبي خارج ميكند؟ آيا غربيها درصدد تعميم دادن الگوي جنگ ليبي به ساير كشورهاي عرب دستخوش دگرگوني هستند.
آيا اصولاً چنين شيوهاي در ساير كشورهاي منطقه، به جهان غرب پاسخ مناسب خواهد داد. اين مقاله درصدد پاسخگويي به سؤالاتي از اين دست است.
***
وي در همين نطق خود با لحني طنزآلود و با نشان دادن انگشتان خود به چندتن از سران حاضر در اجلاس هشدار داد كه نوبت به شما هم خواهد رسيد! بدين ترتيب ميتوان نتيجه گرفت كه دستيابي به پيكر بيجان قذافي و نشان دادن پيكر او در تمامي رسانههاي جهان و نيز قرار دادن پيكرش در يك سردخانه در شهر مصراته و دعوت از خانواده قربانيان جنگ 9 ماهه ليبي براي مشاهده سقوط، سكون و سكوت يك موجود جبروتي، هدف اصلي عمليات دستگيري او بوده است تا تمامي اسرار پديده كمنظير قذافي به خاك سپرده شود. اين مسئله هنگامي اهميت بيشتري مييابد كه فرماندهان عمليات ناتو در ليبي، رسماً اعلام كردند كه كاروان قذافي از لحظه فرار از شهر سرت، تحت نظر بوده و حتي هواپيماهاي ناتو اين كاروان را هدف قرار دادهاند كه به كشته شدن شماري از آنها و پراكنده شدن و فرار شماري ديگر از جمله قذافي و فرزندش معتصم انجاميده است. بيترديد عمليات دستگيري و قتل قذافي، يكي از رازهاي مهم آخرين فصل عمليات ناتو در ليبي باقي خواهد ماند. بويژه آنكه ناتو بلافاصله پس از اعلام قتل قذافي اعلام كرد كه به زودي به شوراي امنيت سازمان ملل متحد اطلاع خواهد داد كه عملياتش در ليبي پايان يافته است.
*3 ـ نگارنده در بحبوحه جنگ ناتو در ليبي و رواج مدل جديد جنگهاي عرب در برخي نقاط جهان با توجه به تجربه يوگسلاوي سابق و عراق طي نوشتهاي تاكيد كرد كه موفقيت ناتو در مدل ليبي، لزوماً در مدلهاي ديگر قابل تكرار نيست و اين مدل در شرايط ويژه (صف آرايي ستون بلندي از تانكهاي ارتش ليبي براي تهاجم به شهر يك ميليون نفري بنغازي)، در قبال يك رژيم ويژه (خصلت خون آشامي قذافي به ويژه پس از تهديد آشكار او مبني بر تعقيب انقلابيون به صورت خيابان به خيابان، كوچه به كوچه، خانه به خانه و فرد به فرد) و پوشش ويژه و شروع منطقهاي (اجلاس فوقالعاده اتحاديه عرب و احاله فوريت بحران ليبي به شوراي امنيت) شكل گرفت. همچنين نبايد از ياد برد كه ناتو در اجراي قطعنامه شوراي امنيت (ايجاد منطقه پرواز ممنوع و اتخاذ تدابير لازم براي حمايت از غيرنظاميان) پا را فراتر گذاشت و به تاسيسات و زيرساختهاي اين كشور از جمله نيروگاهها، بنادر، پارهاي از مراكز اداري و حتي برخي مناطق مسكوني، به بهانه پناهگيري واحدهاي نظامي طرفدار قذافي، حملات ويران كننده كرد. اقدامات پيمان ناتو در ليبي به گونهاي بود كه از آن بوي منافع سرشار مالي بويژه در چارچوب قراردادهاي بازسازي اين كشور پس از سقوط رژيم قذافي به مشام ميرسيد. اينك در پي قتل قذافي و پايان عمليات ناتو در ليبي، موضوع انتقال و تكرار اين الگو در ديگر مناطق و كشورهاي بحران زده بهار قيامها و انقلابهاي عرب، مجدداً در اولويت برنامههاي ماشين رسانهاي غرب قرار گرفته و حتي به اهرمي براي تهديد پارهاي از كشورها تبديل شده است. مردم يمن كه با وجود فداكاريهاي زياد در انقلاب عليه ديكتاتوري علي عبدالله صالح، بر مسالمتآميز بودن انقلاب خود تاكيد ميكنند به خوبي از خطر تكرار تجربه ليبي در كشور خود آگاهي دارند و نشانههاي مهمي در الگوي يمن و در اثبات اين موضوع ملاحظه ميشود. مطابق برآوردهاي موجود، حدود 17ميليون قطعه سلاح در اختيار ملت مسلمان يمن قرار دارد، اما تاكنون حتي يك گزارش از مسلحانه شدن اعتراضها و تظاهرات مردم شنيده نشده و جوانان انقلابي اين كشور با سينههاي برهنه در مقابل تفنگداران گارد رياست جمهوري ميايستند. نشانه دوم، در مخالفت ملت انقلابي يمن با قيموميت برخي قدرتهاي منطقه مانند عربستان سعودي ديده ميشود. انقلابيون يمن فقط با يك بند از طرح پيشنهادي شوراي همكاري خليجفارس كه بر ضرورت واگذاري قدرت به وسيله علي عبدالله صالح تاكيد ميكند، موافق هستند، زيرا ملت يمن از ماهيت طرحهاي پيشنهادي آمريكا و برخي قدرتهاي منطقهاي بويژه عربستان سعودي كه بر جابهجايي هدايت شده قدرت اشاره دارد، آگاهي دارند. همچنين ملت انقلابي يمن در شعارها و تجمعهاي خود اين پرسش را مطرح ميكنند كه چرا هنگامي كه موضوع به يمن و بحرين ميرسد، اپوزيسيون اين كشورها براي سازش و مذاكره با رژيمهاي حاكم به منظور دستيابي به حداقلي از خواستها، تحت فشار قرار ميگيرند، اما وقتي بحث از بحران سوريه به ميان ميآيد، شعار سرنگوني و مماشات نكردن ملت با دولت مطرح ميشود و اپوزيسيون اين كشور براي رد هرگونه آمادگي دولت براي اجراي اصلاحات، تحت فشار قرار ميگيرد؟!
منبع خبر: اطلاعات