مهر- كارشناسان شركت كننده در نشست ليبي با تشريح دلايل طولاني شدن جنگ غربي ها عليه اين كشور، ظهر معمر قدافي در صحنه قدرت را بدون كمك آمريكايي ها و انگليسي ها غير ممكن دانستند.
موضوع روابط پشت پرده قذافي با غربي ها از ابتداي روي كار آمدن ديكتاتور در ليبي و دلايل دخالت ديرهنگام از ديگر مسائل بود كه در نشست بررسي تحولات ليبي در مهر بررسي شد.
حسن هاني زاده" درباره سير تحولات ليبي گفـت : ليبي كشوري عربي و اسلامي است،قذافي به مدت 42 سال نوعي عجيبي از سيستم حكومتي را ابداع كرد كه سبب انزواي ليبي در جهان عرب و اسلام شد. قذافي كتاب سبزي داشت كه نوع نگاه وي را نشان مي داد، وي از رژيم خود به عنوان بهترين رژيم ياد مي كرد.
قذافي در چاد و سومالي جنگ داخلي به راه انداخت، سبب تجزيه سودان بود. ليبي با توجه به ثروت زياد و جمعيت كم مي توانست سوئيسي در شمال آفريقا باشد. قذافي هزاران مبارز ليبيايي را كشت،"منصور الكيخا" از شخصيتهاي معتدل ليبي را ترور كرد، قذافي با دخالتهاي بي مورد خود در لبنان، سوريه و عراق سبب شده كه ليبي به تدريج از قاعده عربي و اسلامي خارج و به عنوان كشوري مزاحم براي جهان تبديل شود.
به اعتقاد اين كارشناس، سرنگوني قذافي نقطه تحول مهمي براي ليبي است. ليبي، سه دوره مختلف را پشت سر گذاشته است پس از مبارزات طولاني عمر مختار عليه ايتاليايي ها در سال 1951 به استقلال رسيد تا سال 1969 در واقع يك كشور پادشاهي بود.در سال 1969 سرهنگ قذافي كه افسري جزء بود كودتا و سيستم حكومتي جديدي بنا كرد.
هاني زاده معتقد است : در بررسي اسنادي كه به دست آمده است مي توان گفت بدون كمك خارجي، قذافي هرگز نمي توانست كودتا كند.در سپتامبر 1969 كه قذافي كودتا كرد بزرگترين پايگاه آمريكا در بنغازي و پايگاه انگليس در طرابلس بودند.
تعداد زيادي از عوامل جاسوسي آمريكا و انگليس در زمان "ادريس السنوسي" در ليبي حضور داشتند."حسنين هيكل" روزنامه نگار مصري مشهور كه در راس هيئتي در آن زمان با قذافي ملاقات كرده است در خاطرات خود مي گويد : هواپيماي من با هدايت آمريكايي ها در بنغازي بر زمين نشست، زيرا دو و سه روز پس از كودتا خاموشي مطلق در ليبي حاكم بود و پروازها لغو شده بود.
هيكل وزير اطلاع رساني آن زمان مصر مي افزايد: قذافي با كمك آمريكايي ها و انگليسي ها كودتا كرد و عامل انگليس بود.
به اعتقاد هاني زاده، سياست آمريكايي ها بر پايه دوستي هميشگي نيست، زيرا آمريكايي ها همواره تلاش مي كنند كه فردي روي كار آورند كه حافظ منافع آنها باشد.
وي افزود: قذافي بزرگترين ضربه را به فلسطيني ها وارد كرد، يكي از عوامل اخراج فلسطيني ها در سال 1982، سرهنگ قذافي بود و با حمايت از فالانژيستها سبب اخراج فلسطيني ها و عرفات از لبنان شد.
اينكه چرا قذافي اين كار را انجام داد به روابط آن با آمريكا و صهيونيستها برمي گردد و با وجود شعاري كه قذافي عليه اسرائيل مي داد بيشترين كمك را به صهيونيستها كرد.
پس از سرنگوني قذافي، ليبي وارد فرايند جديدي شده است كه عبارت است از فرايند دولت سازي و تشكيل نظام دموكراتيك پارلماني و كشوري تاثير گذار در معادلات جهاني.
به اعتقاد مجيد قناد باشي، كارشناس مسائل حوزه شمال آفريقا در صورتي كه ناتو در ليبي دخالت نمي كرد، انقلاب مردم ليبي بسيار كم هزينه تر بود، زيرا هم اكنون همه زير ساختها ويران شده است.تجهيزات دفاعي در ليبي نابود شده است و پليسي وجود ندارد.
با وجود اين اوضاع، مردم ليبي با شور و شوق خاصي به آينده مي انديشند و به عبارت ديگر نوعي برادري اسلامي حاكم است و مردم مشتاق به داشتن پارلمان هستند.
حسن هاني زاده نيز گفت : تلاش غربي ها براي چنگ انداختن بر ثروت نفتي ليبي است، زيرا مرغوبترين نفت جهان به شمار مي رود و به ساحل مديترانه نزديك است و انتقال آن به صورت آسان صورت مي گيرد، زيرا امنيت در دو طرف ساحل كاملا برقرار و فاصله بسيار كم است.
موضوع ديگر مهاجرت به اروپاست كه سبب مي شود اروپايي تلاش كنند نيروي نظامي دائم چه از سوي ناتو چه آمريكا داشته باشند، زيرا معمر قذافي هميشه زماني كه مي خواست اروپايي ها را تهديد كند مهاجران آفريقايي را در ساحل ليبي نگه مي داشت تا مزاحمت ايجاد كنند.
وي افزود: طول ساحلي 1900 كيلومتري ليبي نگراني اروپايي ها را به دنبال داشته است و اروپايي ها عنوان كرده اند كه ليبي اين توان را ندارد كه مانع حضور اين مهاجران در ساحل شرقي مديترانه شود و اين مي تواند بهانه اي بر حضور دائم آنها در ليبي باشد تا به بهانه ايجاد امنيت حضور داشته باشند.
اما اگر خوش بينانه به وقايع ليبي نگاه كنيم اين كشور توان عبور از مرحله گذار كنوني را دارد و با كمك افرادي كه در شوراي انتقالي است مي توانند نظام دموكراتيك بر پايه اصول اسلامي برپا كنند.