گروه بينالملل: مردم ليبي با تركيب جمعيتي97 درصد مسلمان پس از چهار دهه زندگي در خفت زير حاكميت معمر قذافي اكنون خواستار قانون اساسي جديد بر اساس شريعت اسلامي هستند و بيداري اسلامي در كنار مبارزه با غرب و صهونيسم از مطالبات اصلي مردم اين كشور است.
سقوط ديكتاتور ليبي«معمر قذافي» كه به دست نيروهاي مسلمان پس از 42 سال صورت گرفت نمونهاي از پيروزي مقتدرانه جريانهاي مستقل و حقطلب در كشورهاي عربي ـ آفريقايي است؛ سوالي كه شايد از هفت ماه پيش زماني كه نيروهاي اسلامي، نبرد را بر روي مزدروان قذافي آغاز كردند مطرح شد آينده اين كشور اسلامي و نفتخيز بود كه اكنون با سخنان نخستوزير موقت دولت انتقالي «عبدالرحيم الكيب» شكل عملياتيتري به خود ميگيرد.
الكيب در تازهترين بيانات خود عنوان كرد:«اسلام مرجع و مبنع قانون اساسي آينده ليبي خواهد بود و تفكرات افراطي راست و چپ همانطور كه تاكنون در ميان مردم ليبي جاي نداشته است از اين پس نيز جايگاهي نخواهند داشت».
نبايد از نظر دور داشت كه تفكر سياسي در جهان عرب فاقد هويت غير اسلامي است به طوري كه عرب خاورميانه و آفريقا حيات خود را با حضور شريعت اسلامي عجين شده ميبيند و اين هويت شناسه ملتهاي منطقه براي ورود به عصر تازه و گفتوگوي فرهنگها است؛ جريانهاي افراطي چپ و راست كه عموما با الگو برداري كوركورانه از غرب و شرق در دوران جنگ سرد و پس از آن پيريزي شدهاند اكنون مردمي را كه دههها زير چكمههاي استكبار، زندگي خفت باري را در كنار فرمانبرداري رهبرانشان از رژيم صهونيستي و آمريكا شاهده بودهاند، خسته كرده و هويت ضد اسرائيلي اين جمعيت كثير همانند غولي خفته اكنون خواهان بازيابي حقوق خود است.
ملتهاي عرب از جمله ليبي در طول سالها ديكتاتوريهاي عقب مانده، رابطه سردمدارانشان با حكام صهيونيست در آمريكا و اسرائيل را به دوش كشيدهاند و اكنون به شريعت اسلامي به عنوان «حبل المتين» چنگ ميزنند.
الكيب در بخشي از سخنانش كه به تازگي منتشر شده است، اعلام كرد:«ليبياييها مسلمان هستند و قاعده و قانوني را كه بر خلاف شريعت باشد قبول نخواهند كرد». اين سخنان نخستوزير دولت موقت ليبي در حالي عنوان ميشود كه نيروهاي مزدور در غرب و آمريكا در توطئهاي تازه قصد دارند با جريانهاي اسلامي براي امتيازگيري از آنها وارد گفتوگو شوند.
هيلاري كلينتون، وزير خارجه آمريكا، كه حمايتهاي آشكار وي از كشتار مردم فلسطين در اذهان قابل پاكشدن نيست در تازهترين اظهار نظرش بر گفتوگو با گروههاي اسلامي كه از سوي مردم حمايت ميشوند، تأكيد كرده است؛ گويا غرب ميداند مردم مسلمان منطقه نه تنها با جريانهاي سكولاري مانند تركيه مخالفاند بلكه خواستار گفتمان جديدي براي توسعه بر اساس قواعد شريعت اسلامي هستند و حتي از اسلام افراطي كه ساخته رژيمهاي وهابي با حمايتهاي آمريكا است، نيز فاصله ميگيرند.
جريانهاي سياسي در ليبي اكنون در دو پايگاه اصلي مبارزه يعني «بنغازي» و «طرابلس» قابل تفكيك هستند كه سهمخواهي در دولت آينده را خواستارند. در كنار اين مسئله نيروهاي سياسي از جمله خانواده سلطنتي پيش از قذافي و عموزاده ديكتاتور سابق «احمد قزاف آدم» خود را براي يك روياروي تمام عيار آماده ميكنند؛ حاميان احمد آدم از يك سو و نيروهايي كه از خانواده سلطنتي ساكن در اروپا و بنغازي حمايت ميكنند از سوي ديگر دو جريان اصلي و تأثيرگذار بر روند تحولات سياسي ليبي به شمار ميروند كه بايد خود را با خواستههاي مردم منطبق كنند.
همانطور كه نخست وزير دولت موقت با وجود سكونت بيست ساله در آمريكا و تدريس در دانشگاه «آلاباما» پس از ورود به كشورش شريعت اسلامي را چراغ روشن ليبي در تاريخ تاريكش عنوان كرد، جمعيت 97 درصدي مسلمان ليبي اكنون قادرند همپوشاني مترقي از شريعت اسلامي و شهروندي نوين را به نمايش گذارند؛ مسئلهاي كه نبايد از نظر دور داشت تغييرات در سياست و شكل زندگي روزمره مردم در اين كشور است كه بر اساس باورهاي مذهبي و در پي چهار دهه خفقان اكنون خواستار رشدي سريع و استوار هستند.
بيداري اسلامي در ليبي و ديگر كشورهاي اسلامي منطقه پايههاي ديكتاتوري و بردگي را همانند دوران صدر اسلام برچيد و دولتهاي آينده در اين كشورها اكنون با چشمان باز مردم براي تحقق آرمانهايشان مواجهاند؛ آرماني كه با ورود به شريعت اسلامي و دوري از لائيسيته در منطقه حيات نويني را آغاز خواهد كرد.
منبع خبر: خبرگزاري قرآني ايران