دیپلماسی ایرانی- دكتر حسين علايي، كارشناس مسائل استراتژيك در گفتاري براي ديپلماسي ايراني به آخرين تحولات ليبي ميپردازد و معتقد است طرحي كه در مورد سوريه مطرح است، شباهتهايي با اتفاقي كه در ليبي افتاد، دارد و فعال كردن اتحاديه عرب براي ايجاد بستر مداخله در دستور كار جامعه بين المللي قرار دارد.
حركت اعتراضي كه از بيش هشت ماه قبل و در ادامه خيزش مردميدر جهان عرب، در سوريه آغاز شد، همچنان تداوم دارد. در اين مدت دولت بشار اسد براي مهار اعتراضات پذيرفت كه اصلاحاتي را در نظام سياسي سوريه انجام دهد و آزادي بيشتري به مخالفين دهد. دولت سوريه تحت فشارهاي بين المللي و اعتراضات مخالفان روز دوشنبه 11 آبان، موافقت خود را با اجراي طرح اتحاديه عرب براي سوريه اعلام كرد. بنا بر اين طرح، دولت سوريه متعهد ميشد به حضور نيروهاي مسلح دولتي در همه شهرها و روستاها پايان دهد، تمام دستگير شدگان حوادث اخير را آزاد كند و به ناظران اتحاديه عرب و نمايندگان رسانهها اجازه رفت و آمد آزادانه در سوريه بدهد و در مقابل اتحاديه عرب ميزبان نشست گفت و گو ميان دولت سوريه و طيفهاي مختلف اپوزيسيون اين كشور شود. با اين حال مخالفين معتقدند كه علي رغم آزادي تعدادي اندكي از زندانيان سياسي، بشار اسد به اين تعهدات عمل نكرده است و به كشتار مخالفين ادامه ميدهد. بنا بر اعلام سازمان ملل متحد، تا كنون بيش از ۳۵۰۰ نفر و به نقل از فعالان حقوق بشر، بالغ بر چهار هزار نفر در جريان سركوب اعتراضهاي سوريه در هشت ماه اخير كشته شده اند.
از سوي ديگر مخالفين بشار اسد در سوريه توانسته اند به اعتراضات خود تداوم ببخشند و در برخي از شهرهاي سوريه مثل حما و حمص اين تظاهراتها گسترش پيدا كرده است. آنها همچنين تلاش كرده اند كه با تشكيل شوراي ملي مخالفين به رهبري برهان غليون و گروههاي ديگر انسجام و همگرايي خود را بيشتر كنند. همچنين در روز چهارشنبه گذشته گروهي از جداشدگان از ارتش سوريه كه خود را «ارتش آزاد سوريه» ناميده اند يك مجتمع اطلاعاتي وابسته به نيروي هوايي ارتش اين كشور را هدف قرار دادند. اين نخستين يورش عليه يك سازمان نظاميبزرگ از زمان آغاز اعتراضها در سوريه به شمار مي آيد.
تداوم اين بحران در سوريه و ناتواني بشار اسد در كنترل تظاهراتها منجر شده است برخي كشورهاي تاثير گذار در مسائل خاورميانه در اين رابطه فعال شوند و بتوانند براي آينده سوريه برنامه ريزي كنند. آمريكا، عربستان، تركيه و قطر از فعالان صحنه بين المللي و منظقه اي در مسائل مربوط به سوريه بوده اند و در ماهها و هفتههاي اخير تلاش كرده اند كه براي آينده بدون بشار اسد برنامه ريزي كنند. بر اين اساس مي بينيم كه قطر و عربستان از طريق اتحاديه عرب فشار را بر بشار اسد گسترش ميدهند و در اين راستا شنبه گذشته عضويت سوريه در اتحاديه عرب را تعليق كردند. همچنين تركيه كه بيشترين تلاش را براي منسجم كردن مخالفين سوريه انجام ميدهد، روز چهارشنبه گذشته در نشست مشترك وزيران خارجه اتحاديه عرب و تركيه در مراكش خواستار اتخاذ تدابيري براي حفظ جان غيرنظاميان شد. رجب طيب اردوغان نخست وزير تركيه نيز طي اظهاراتي گفته بود كه بشار اسد نميتواند با كشتار مردم به حكومت خود ادامه دهد و وي را با سرنوشت معمر قذافي رهبر معدوم ليبي تهديد كرده بود.
آمريكا هم تلاش ميكند از طريق شوراي امنيت فشارها را بر دولت بشار اسد افزايش دهد و با همراهي متحدان خود،تحريمهاي گسترده اي را عليه بشار اسد اعمال كرده است. از جمله مهم ترين اين تحريمها حذف 400 هزار بشكه نفت صادراتي از بازهاري جهاني نفت بوده است.
بنابراين همزمان با بالا گرفتن تنشها در سوريه،تلاشهاي بين المللي گسترده اي از سوي برخي كشورها شكل گرفته است تا حكومت آينده در سوريه به گونه اي رقم بخورد كه با منافع اين كشورها در تعارض نباشد.
از طرف ديگر بشار اسد سياست يكجانبه اي براي كنترل اوضاع در سوريه اتخاذ كرده است. او تلاش كرده است كه مخالفين مديريت شده اي را در صحنه داخلي سوريه سازمان دهد و به دنبال اين بوده كه با طرح مسئله گفتگو با آنها بتواند مديريت مخالفين را به گونه اي به دست بگيرد كه شوراي مخالفين خارجي كه تركيه و آمريكا به دنبال ايجاد و تقويت آن بوده اند، نتواند رهبري معترضين را در دست بگيرد.
از طرف ديگر بشار اسد تلاش كرده با استفاده از ارتش و نيروهاي امنيتي و سركوب معترضين اوضاع داخلي را به گونه اي تحت كنترل قرار دهد كه نشان دهد صحنه داخلي سوريه در مديريت دولت قرار دارد. او همچنين تلاش كرده است كه هواداران خود را به خيابان بكشد و راهپيماييهايي در حمايت از خود در خيابانها به ويژه در دمشق به راه بيندازد. او با اين سياست تلاش كرده است كه اوضاع داخلي در سوريه را تحت كنترل خود قرار دهد.
اما تجربه ليبي نشان داده است كه وقتي كشورهاي عربي در مسائل كشورعربي ديگر فعال مي شوند، اين موضوع بيانگر و علامت اين است كه برنامه گسترده اي از سوي جامعه بين الملي براي آن كشور در حال انجام است. در موضوع ليبي هم به اين صورت عمل شد و در ابتدا بعضي از كشورهاي عربي ازجمله قطر وارد صحنه همراهي با مخالفين دولت در ليبي عليه قذافي شدند. چنين رويكردي از سوي غرب موجب ميشود كه احساسات ضد غربي در منطقه ايجاد نشود،چرا كه كشورهاي عربي وارد كار شوند و به اين ترتيب به نوعي جاده صاف كن غرب ميشوند.
به نظر مي رسد طرحي كه در مورد سوريه مطرح است، شباهتهايي با اتفاقي كه در ليبي افتاد، دارد. در اين راستا فعال كردن اتحاديه عرب براي ايجاد بستر مداخله در دستور كار جامعه بين المللي قرار دارد. كشورهايي مانند قطر و عربستان با تاثير گذاري بر اتحاديه عرب تلاش مي كنند با هرچه بيشتر محدود كردن سوريه در حوزه سياسي، محاصره سوريه را در در دنياي عرب به نمايش بگذارند.
بدين ترتيب به نظر مي رسد مسيري كه در حال طي شدن است آينده سياسي بشار اسد را با ابهام جدي مواجه كرده است؛ چرا كه از يك سو بشار اسد نتوانسته است اوضاع داخلي را تحت كنترل قرار دهد و از سوي ديگر بشار اسد در جهان عرب در حال منزوي شدن است. اين دو موضوع فضا را به نفع كشورهاي غربي به ويژه آمريكا و فرانسه جلو خواهد برد و امكان اين كه بتوانند درفضاي داخلي سوريه كانونها و مناطق انقلابي به وجود بياورد، ايجاد خواهد كرد.
در ليبي از زماني كه مردم توانستند شهر بن غازي را از كنترل نيروهاي قذافي خارج كنند اين منطقه سرپلي براي سرنگوني قذافي تلقي و در راستاي تصرف بقيه مناطق برنامه ريزي شد و مورد استقاده قرار گرفت. در سوريه هم اگر چنين اتفاقي به وقوع بپيوندد و مخالفين بشار اسد بتوانند به خصوص در شهرهاي مرزي سوريه به ويژه در مرز تركيه، مناطقي را از دست دولت سوريه خارج كنند، سناريوي ليبي در سوريه هم تكرار شود. در چنين شرايطي كشورهاي اروپايي و آمريكا و تركيه ميتوانند از اين فرصت استفاده كنند و امكان بازگشت كنترل دولت به آن شهر را از دست بشار اسد خارج كنند. حمله به پايگاههاي نظامي و از كنترل خارج كردن شهرها به مفهوم اين است كه در سوريه امكان برقراري منطقه پرواز ممنوع وجود دارد.
در كنار اين بايد به سخنان اردوغان هم توجه كنيم كه از دو ماه پيش تا كنون حرفهايي را بر زبان جاري مي كند كه به مفهوم ايجاد سوريه اي بدون بشار اسد است. تركيه كه عضو ناتو است بدون توجه به سياستهاي آمريكا چنين سخناني را بيان نميكند.
به هر حال اوضاع سوريه در حال خارج شدن از كنترل بشار اسد و تاثير يافتن بيشتر كشورهاي عضو اتحاديه عرب و تركيه و كشورهاي غربي خواهد بود. بايد توجه كرد كه كشورهاي عضو اتحاديه عرب در حالي عليه بشار اسد و كشتار مخالفان توسط او وارد گود شده اند كه بسياري از اين كشورها خودشان با نظام پادشاهي اداره مي شوند و در آنجا راي و نظر مردم ارزش چنداني ندارد. به عنوان مثال قطركه سردمدار مخالفت با بشار اسد در اتحاديه عرب شده است، كشوري امير نشين است كه هيچ گاه در آن انتخاباتي برگزار نشده است و امير آن با كودتا قدرت را در دست گرفته است. همچنين عربستان كه به شدت عليه بشار اسد اقدام ميكند يك پادشاهي موروثي است كه حداقل حقوق دموكراتيك مردم در آن رعايت نميشود.
آنچه به نظر مي رسد اين است كه قيام و خيزش مردم در كشورهاي عربي كه فرصتي را براي مردم اين كشورها ايجاد كرده بود كه از شر ديكتاتوريهاي مادام العمر راحت شوند و به حقوق خود دست يابند، به عنوان يك فرصت مناسب براي كشورهاي غربي و همچنين بعضي از كشورهاي عربي براي شكل دادن به آينده سياسي خاورميانه ديده ميشود. آنها به دنبال اين هستند كه دولتهاي آينده در كشورهاي در حال تحول به گونه اي شكل گيرند كه با منافع غربي و عربي ناسازگاري ناداشته باشد.
البته انتخابات تونس نشان داد كه جريان سياسي در كشورهاي عربي آنگونه كه غربيها انتظار دارند پيش نخواهد رفت. نبايد فراموش كرد كه بخش عمده اي ازمخالفين بشار اسد در سوريه نيز از مذهبيون افراطي هستند كه به شدت با اسرائيل مخالفت ميكنند.