ديپلماسي ايراني: يادداشت اختصاصي دكتر سعد ادريس، رئيس مركز مطالعات وحدت عربي و روزنامهنگار روزنامه الاهرام درباره آخرين تحولات مصر.
حوادث خونيني كه در ميدان تحرير قاهره رخ داد پاياني به خفقان شديدي بود كه مردم مصر پس از تظاهرات ميليونيشان عليه مبارك دچار آن شده بودند. تظاهراتي كه بسياري را قانع كرده بود كه تظاهرات ميليونيشان نتيجهاي در بر نداشته است چرا كه تنها ديكتاتور جايش را با ديكتاتور عوض كرد. آن برخورد خونين نشان داد كه در ماهيت رفتار حكومت مصر تفاوتي رخ نداده است. شوراي عالي انتقالي و كلا حكومت مصر هيچ پاسخي به نياز مردم و اعتراضهايشان ندادند.
مهمترين خواسته تظاهركنندگان كنارهگيري نظاميان از قدرت و تعيين جدول زماني براي برگزاري انتخابات است. اما قبل از برگزاري انتخابات مردم انتظار دارند كه تعديلات جديدي در قانون اساسي ايجاد شود تا ديگر كسي سوداي ديكتاتوري به سرش نزند. مردم آن چنان در پيگيري مطالباتشان اصرار دارند كه با امتداد دوره انتقالي تا ماه آوريل سال آينده به شدت مخالفند و هيچ گونه تاملي را بر سر آن نميتابند. خواسته دوم تظاهركنندگان رد تعديلاتي است كه دكتر علي سلمي پيشنهاد داد و ديگر رهبران سياسي در اجتماعشان با سرهنگ سامي عنان، رئيس ستاد ارتش نيروهاي مسلح مصر بر سر آن توافق كردند. آنها هر گونه توصيهاي كه نيروهاي مسلح به حيات سياسي مصر كنند يا هر گونه مزيتي براي نيروهاي مسلح خارج از چارچوب نظارت مردمي كه نماينده مجلس ملي و شورا باشد را با قدرت رد كردهاند.
خطر فقط بر سر به تعويق افتادن پايان دوره انتقالي نيست كه بيشك همه مصريها نظاميان را به پايان دادن به اين دوره دعوت ميكنند، وقتي كه به جامعه مصري مينگريم به روشني ميبينيم كه نخبگان فرهنگي و رهبران احزاب سياسي تا چه اندازه براي آرام ساختن فضاي جامعه تلاش ميكنند؛ بلكه خطر اصلي انتخابات پارلماني است كه مخشص نيست چگونه و با چه كيفيتي قرار است برگزار شود. در بحبوحه اين كشمكشها هيچ بعيد نيست كه اسلامگرايان كه تا كنون هيچ كدام از احزاب سياسي نتوانستهاند به رقابت با آنها برخيزند، بتوانند كرسيهاي مجلس را كاملا قبضه كرده و بر مجلس آينده مصر مسلط شوند. خطري كه از همه خطرناكتر است اين است كه در طول اين مدت اتفاقات تاسفآوري رخ دهد كه در طول دوران انقلاب عليه مبارك هيچ گاه رخ نداد. يعني اين كه ارتش و مردم رو در روي هم قرار بگيرند كه در آن صورت ممكن است سناريوهاي خطرناكي مثل سناريوي خونين ليبي و وضعيتي كه اكنون سوريه در آن به سر ميبرد براي مصر نيز تكرار شود.
تحليلهاي بعضي روزنامههاي امريكايي تلاش دارد اين گونه القا كند كه مصر در مرز جنگ داخلي خونيني است و بايد از همه گونه امكاناتي استفاده كرد كه وضعيت به مرز جنگ داخلي نرسد. مثلا مجله فارن پالسي نوشت كه حضور ميليوني مردم مصر در جمعه گذشته اين پيام بسيار مهم و قوي را به شوراي نظامي داد كه نبايد در تحويل قدرت به حكام مدني درنگ كند، بايد محاكمههاي نظامي را فورا متوقف كند و وضعيت فوق العاده را نيز لغو كند. اين مجله تحليل ميكند كه بازخورد سياسي موجود در مصر اين نگراني را به وجود آورده است كه احتمالا اسلامگرايان پيروز انتخابات مصر باشند و اين مساله باعث شده تا شكافها ميان جريانهاي سياسي افزايش يابد. روزنامه نيويوركتايمز نيز نوشت كه اين حضور ميليوني بزرگترين هشدار به شوراي نظامي از سرنگوني نظام سابق تا كنون محسوب ميشود. روزنامه وال استريت ژورنال نيز اين تظاهرات را پاياني براي همپيماني اسلامگرايان با شوراي نظامي دانست. اگر به اين وضعيت، خفقان شديدي كه حكومت از ترس ايجاد خلل در پروندههاي به شدت حساس امنيتي، محاكمه روساي سابق و اعضاي اركان سابق نظام، قانون عزل سياسي رهبران سابق نظام، پروندههاي اقتصادي و اجتماعي را كه بر مردم مصر تحميل كرده است، بيفزاييم، ميتوانيم اين گونه برداشت كنيم كه انتخابات آينده انتخاباتي متفاوت با آنچه تصور ميكنيم خواهد بود و بسياري از وعدههاي داده شده نيز تا اطلاع ثانوي در حد وعده باقي خواهند ماند. تداوم چنين وضعيتي ميتواند ظرفيتهاي موجود اجتماعي و سياسي كشور را مجددا به مرز انفجار برساند و جنگ داخلياي ميان ارتش با مردم و مردم با مردم در بگيرد. چرا كه كشور به دو پارچه تقسيم خواهد شد، عدهاي طرفدار حكومت نظاميان خواهند بود و عدهاي ديگر طرفدار حكومت مدني كه با هر گونه حضور نظامي در عرصه سياسي كشور مخالفت خواهند كرد. البته يك وجه اشتراك فعلا وجود دارد و آن اين كه همگي از رسيدن به وضعيت ليبي ميترسند و آن را خط قرمزي براي خود ميدانند.
آنچه تاسفآور است القاي نگراني از سوي امريكاييها و صهيونيستها مبني بر به قدرت رسيدن اسلامگرايان و نظاميان و تلخي استمرار قدرت گرفتن نظاميان در مصر است. روزنامه واشنگتن تايمز در اكتبر گذشته به نقل از استفان كوك از اعضاي كميته روابط خارجي كنگره امريكا نوشت كه شوراي نظامي مصري اهتمامي به خواستههاي مردم ميدان التحرير ندارد. الكس فيشمن، تحليلگر مسائل نظامي نيز در روزنامه اسرائيلي يديعوت احرونوت نيز نوشت، شوراي نظامي مصر ميداند كه بزرگترين تهديد براي مصر نه فروپاشي اقتصادي و نه مسائل امنيتي داخلي در سينا بلكه تهديد خطرناك كشيدن شدن مصر به اسلامگرايي افراطي است. اين سياهنمايي اسرائيلي نشان ميدهد كه تخريب و سرنگوني حكومت نظاميان و اسلامگرايان كه فيشمن مدعي است كه ميخواهند به قدرت برسند خطري است كه او از آن به عنوان خطر اسلامي ياد ميكند. او به همين اكتفا نميكند، اين را هم ميگويد كه مصر مانند دايناسور زخمي است كه در توري گير كرده و نميتواند خود را نجات دهد. او ميگويد كه حكومت مركزي مصر در حال فروپاشي است و رهبر اسلامي جهان سني رو به افول است.
چنين ايراداتي فقط در حد حرف نيست، بلكه كاملا برنامهريزي شده و حساب شده بيان ميشود. اين كه تلاش ميكنند اين گونه وانمود كنند كه جامعه مصر به مرز انفجار رسيده است و دائما ميگويند كه مصر به زودي منفجر ميشود و وارد جنگ داخلي ميشود، نشان ميدهد كه سناريوهاي خونيني براي مصر طراحي كردهاند كه اگر قدرت به سلامت از شوراي نظامي به نيروهاي مدني منتقل نشود و در يك زمان معين انتخابات آزاد و مردمي برگزار نشود، اين سناريوها اجرا خواهند شد.