واحد مركزي خبر / موضع درست هر كسي كه تمايل دارد از انقلاب مصر حمايت كند و آن را از عناصر باقيمانده نظام مبارك نجات دهد ، مخالفت با نخست وزيري كمال الجنزوري فرزند واقعي نظام مبارك است.
پايگاه اينترنتي روزنامه العرب چاپ لندن در مقاله اي به قلم محمد سيف الدوله با عنوان چرا با كمال الجنزوري مخالفيم؟، به علل مخالفت مردم مصر با نخست وزيري كمال الجنزوري پرداخت و به علل زير اشاره كرد.
كمال الجنزوري در نظام حسني مبارك به مدت هفده سال از سال 1982 تا 1999 يعني بيش از نصف مدت حكومت نظامي كه خواستار سرنگوني آن هستيم ، پست هاي وزارتي بر عهده داشته است.
وي از سال 1982 تا 1996 وزير برنامه ريزي و همكاري بين المللي بوده سپس از سال 1996 تا سال 1999 نخست وزير بوده است.
او بارها در برابر رئيس جمهور غير قانوني كه با انتخابات تقلبي در سالهاي 1987، 1993و 1999 روي كار آمده ، سوگند ياد كرده است.
او در سايه چهار انتخابات پارلماني تقلبي در سالهاي 1984 ، 1987 ، 1990 و 1995 وزير بوده است.
نويسنده در باره ديگر دلايل خود گفت الجنزوري در دولت هاي متعدد مستبدي وزير بوده كه قدرت را به انحصار خود در آورده و مانع از جابجايي قدرت شده و با قانون فوق العاده ، محدود كردن آزادي ها ، منع حق تشكيل احزاب و انتشار مطبوعات و حق تظاهرات و اعتصاب بر مصري ها حكومت كرده اند.
او نخست وزير دولتي بوده كه در آن وزارت كشور و دستگاه امنيت كشور آزادي هاي شهروندان را با بازداشت ، زنداني كردن و شكنجه نقض كرده اند.
اين منبع افزود : او عضو حزب ملي و بخشي از نظام فاسد و غارتگر بوده است.
وي همچنين بخشي از نظام كمپ ديويد بوده است كه كاملا وابسته به آمريكا و دوست صميمي اسرائيل بود.
الجنزوري همچنين در سياست هاي اصلاح مالي مشاركت اساسي داشته است كه به فروش شركت هاي بخش دولتي ، كاهش حمايت و افزايش ميزان فقر منجر شد و اين امكان براي سرمايه گذاران خارجي و بازرگانان فراهم آمد كه بر امكانات و ثروت مصر تسلط يابند. نويسنده در ادامه دلايلي را به شرح ذيل در مخالفت با نخست وزيري الجنزوري برشمرده است .
-وي براساس پست خود اجازه داد يك هيئت آمريكايي به همه وزارتخانه نفوذ كند.
-كمال الجنزوري در دولتي وزير بود كه با آمريكايي ها در اشغال خليج فارس در سال 1991 هم پيمان شد و در محاصره مردم عراق به منظور زمينه سازي براي اشغال آن مشاركت كرد كه به امنيت ملي مصر و كشورهاي عربي آسيب زيادي وارد آمد. -وي همچنين در دولتي وزير بود كه در محاصره مقاومت فلسطين از سال 1982 و اعمال فشار بر آن براي كنار گذاشتن سلاح و كوتاه آمدن از سرزمين تاريخي فلسطين به نفع اسرائيل مشاركت داشت.
-الجنزوري بخشي از همه اينها بود و استعفا نكرد بلكه بركنار شد.
-وي حتي بعد از خروج از دولت از ترس واكنش نظام كاملا سكوت اختيار كرد و در طول زندگي خود در هيچ جنبش ملي مخالفي مشاركت نداشته است.
نويسنده مقاله افزود يكي ديگر از علل مخالفت با كمال الجنزوري اين است كه او همان سياست ها را به نفع شوراي نظامي يا هر نظام مستبدي در پيش خواهد گرفت.
بنابراين با توجه به اين مسائل ، موضع درست هر كسي كه تمايل دارد از انقلاب حمايت كند و آن را از دست عناصر باقيمانده نظام مبارك نجات دهد ، مخالفت با نخست وزيري كمال الجنزوري فرزند واقعي نظام مبارك است.