گروه بينالملل - بنفشه غلامي: انتخابات هفتم آذر مانند پلي است كه جامعه مصر را از دوره ديكتاتوري به دوران مردمسالاري منتقل ميكند.
با آن كه اين انتخابات تحت مديريت شوراي نظاميان و به همراه پارهاي محدوديتها برگزار شد اما استقبال گسترده شهروندان مصري آن را به سرفصلي تازه در تاريخ اين سرزمين تبديل كرد.
با اين حال، انتخابات اخير در راه طولاني و سخت مردمسالاري يك نقطه شروع است. آنگونه كه ژنرال طنطاوي گفته است، هنوز چند رشته انتخابات ديگر نيز در راه است كه در مهمترين آن، ماه ژوئن 2012 مصريها به پاي صندوقهاي رأي براي انتخابات رياست جمهوري خواهند رفت. درواقع با مشخص شدن تركيب نهايي مجلس و دولت جديد، سيماي سياسي «مصر جديد» روشن خواهد شد. در گفتوگو با دكتر صباح زنگنه كارشناس مسائل خاورميانه، پرسشهاي مربوط به نتايج رويارويي جريانهاي سياسي در انتخابات هفتم آذر، سرنوشت ارتش و دولت و نيز چشمانداز روابط قاهره با جهان خارج را به بحث گذاشتهايم.
آيا انتخابات كنوني مصر اين كاركرد را دارد كه بتواند دو مشكل بزرگ نارضايتي شهروندان از روند اوضاع كشور و نيز نارضايتي احزاب از اداره امور سياسي را برطرف كند؟
قضاوت درباره اين مسئله كمي زود است زيرا اين انتخابات تنها مرحلهاي از روند تغييرات سيستم حكومتي است و بايد منتظر بقيه انتخابات شد. البته اين مرحله از انتخابات نسبتاً آرام و مناسب و تا حدود زيادي قابل قبول بود. طوري كه ناظران نيز ميزان تخلفات در آن را بسيار اندك اعلام كردند و احتمال سوءاستفاده حاميان نظامي و جريانهاي قديمي در آنها به حداقل رسيده بود. با اين حال بايد ديد در فرايند تكميلي تحولات پس از انقلاب در مصر يعني انتخابات مجلس مؤسسان، انتخابات تغيير قانون اساسي و پس از آن انتخابات رياست جمهوري چه اتفاقاتي رخ خواهد داد. در پايان اين مراحل است كه ميتوان قضاوت كاملي از كاركردهاي اين وقايع و انتخابات داشت.
اقبال گسترده مردم به انتخابات هفتم آذر حاوي چه پيامهايي بود؟
حضور گسترده مردم نشان داد مردم مصر اميدوار به آيندهاي بهتر هستند. آنها برخواستههايشان پايبند مانده و اصرار ميورزند و حكومت نيز بايد خواستههاي آنها را برآورده سازد. مصريها با حضور خود اين پيام را براي ژنرالها و ارتش مصر نيز صادر كردند كه دوران حكومتهاي نظامي در مصر به پايان رسيده و بايد حكومتي مردمي و غيرنظامي روند جريان امور را در دست بگيرد. درگيريهاي پيش از انتخابات نيز حاوي همين پيام مردمي بود. انقلابيون مصر در حركتهاي خياباني خويش نشان دادند در هر زماني قادر به حضور دوباره در صحنه هستند.
تأثيرات احتمالي انتخابات بر موقعيت شوراي نظامي حاكم چه ميتواند باشد؟
قطعاً اين انتخابات به آنها كمك خواهد كرد مسئوليت سنگين دوره انتقالي را تحويل منتخبان ملت بدهند. به عبارتي رشته مديريت امور از سران ارتش به چهرههاي برگزيده مردم منتقل خواهد شد.
استراتژي ژنرالها در اين مرحله بر چه اصولي استوار است؟
بعد از وقوع انقلاب مصر در دهه 50 ژنرالها نخست تلاش كردند با كمرنگ شدن و ضعيف شدن خواستههاي مردمي، حاكميت خود برجامعه را تثبيت نمايند. آنها در آن زمان (دهه 50) احساس ميكردند قادر خواهند بود در خلأ سياسي موجود نقش اول را در تعيين و تبيين سياستهاي كشور داشته باشند اما اين تصور اشتباه بود. آن زمان كه نظاميان توانستند زمام امور حكومت را در چنگ بگيرند، مقطعي بود كه رژيم پادشاهي مصر به رژيم جمهوري تبديل شد. اما اين تغيير به دست نظاميان و كودتاي آنها انجام شد. اما انقلاب كنوني ريشه در خيزش و قيام مردمي دارد و بنابراين تمشيت امور بايد به مردم سپرده شود.
آيا امكان دارد مصالحهاي ميان شوراي نظامي حاكم با احزاب پيروز براي اداره امور صورت بگيرد؟
شوراي نظامي حاكم ناگزير است تصميمي عاقلانه و مدبرانه اتخاذ كند. ورود به روند مصالحهآميز با جريان پيروز صحنه انتخابات يك اقدام عقلايي است. شوراي نظامي حاكم ميداند كه براي حفظ نيروهاي مسلح بايد خود را با حاكمان جديد كشور وفق دهد. البته از آن سو نيز احتمال مصالحه احزاب با شوراي نظامي حاكم وجود دارد. احزاب به منافع و مصالح كشور واقف هستند و ميدانند ارتش در چنين موقعيتي بايد به وظيفه اصلي خود كه حفظ امنيت كشور از تهديدات خارجي است عمل كند و نه اينكه به رتق و فتق امور سياسي داخلي بپردازد. شرايط مصر در حال حاضر به گونهاي است كه نظاميها بايد در مقابل تهديدات اسرائيل خود را مجهز كنند نه مردم. اين موضوع براي احزاب مسجل است و نميخواهند ارتش در مقابل تهديدات خارجي دچار ضعف يا نقصاني شود.
در چشمانداز سياسي آينده مصر فكر ميكنيد بجز اخوانالمسلمين چه احزاب و جريانهايي نقش برتر را داشته باشند؟
تركيب سياسي در مصر همواره تركيب متنوعي بوده است. اين تركيب بايد همچنان ملحوظ شود. پيروزي هيچگاه به مبناي حذف اقليت كوچك يا بزرگ نخواهد بود. بعد از اخوانالمسلمين، ليبرالها و سلفيها نفوذ گستردهاي دارند. ليبرالها در حكومت قبلي مصر نيز حضور داشتند و حتي در برخي صحنههاي اجرايي ايفاي نقش ميكردند. هيچكدام از اين تركيبهاي جمعيتي كه بخشي از آرا را به دست آوردند، نميتوانند كنار گذاشته شوند. مشاركت دادن همه امري ضروري است و توافق بر مباني مشترك از اهميت بالايي برخوردار است.
مواضع شركاي سابق رژيم مبارك يعني امريكا و اسرائيل در اين مرحله بر چه اصولي استوار است؟
امريكا همواره در مصر حضور و نفوذ داشته است و به اين حضور و نفوذ نيز ادامه خواهد داد و براي رسيدن به اين هدف نيز تلاش خواهد كرد از برانگيختن احساسات مردمي بپرهيزد اما اسرائيل احساس خطر بيشتري ميكند زيرا ديوار بلندي كه در سايه آن در مصر پناه گرفته و به آن تكيه كرده بود، يعني حسني مبارك ديگر وجود ندارد. بنابراين اسرائيل نيز با تغيير رويه سياست و تجديدنظر در استراتژي خود، سعي خواهد كرد از خطراتي كه مصر كنوني ميتواند برايش داشته باشد، بپرهيزد.
فكر ميكنيد اخوانالمسلميني كه اكنون اكثريت مجلس را در دست گرفته، چه خطمشي و راهي را دنبال خواهد كرد؟
نسل فعلي اخوانالمسلمين، اصول و مباني خود را حفظ كردهاند، اما در روشهاي خود تغييراتي دادهاند و درواقع امروزيتر شدهاند و توان انطباق با شرايط داخلي و خارجي متنوعي را دارند. آنها در مقولههاي مختلف صاحب گفتمان جامعتر و عمليتري شدهاند كه اين خصوصيات به آنها كمك خواهد كرد تعامل بيشتر و بهتري را با ساير احزاب داشته باشند و چتر نفوذي خود را بر سر آنها بگستراند.
منبع خبر: ايران