خبرگزاري فارس- به علت يكپارچگي منافع ژنرالها از داخل و منافع غربيان از خارج در وجود رسانههاي به اصطلاح مستقل فقط صداي ارتشيان از داخل ميدان و با واكنشهاي عملي به جهان نشان داده ميشود.
خبرنگار اعزامي خبرگزاري فارس به قاهره، رويدادهاي انقلاب دوم مردم مصر را كه نسبت به ادامه حضور نظاميان بر مسند قدرت اعتراض داشته و اين موضوع را نشاندهنده ادامه استبداد به شيوه ديگر ميدانستند، ثبت كرده كه بخش اول اين گزارش از نظر خوانندگان ميگذرد.
* تهديد رسانههاي خصوصي در انقلاب دوم از سوي ارتش
رسانهها در مصر شرايط خاصي دارند. رسانههاي دولتي به شدت از ارتش و ژنرال طنطاوي دفاع ميكنند، شبكههاي غير دولتي نيز با ترس از حاكمان نظامي، منعكس كننده همه حقايق و خواستههاي ملت نيستند و اكثراً از سوي نظام سابق و قدرتهاي خارجي همچون عربستان سعودي و برخي كشورهاي عربي، آمريكا و رژيم صهيونيستي و انگليس و..... و يا احزاب وابسته به آنان و بنا بر مصالح قدرتها مديريت ميشوند، به طور مثال با آغاز انقلاب دوم، ارتش با برگزاري جلسهاي با صاحبان شبكههاي ماهوارهاي خصوصي آنها را تهديد كرد كه حق پخش برنامههايي كه بر ضد ارتش، نظام سابق و يا چهرههاي جديدي كه از كيسه شعبده رژيم صهيونيستي و آمريكا به دست ارتش خارج ميشود را ندارند و برنامههايي همچون مصاحبه با نظامياني كه در حمايت از مردم از ارتش جدا شدهاند، ممنوع است و بايد حمايت مطلق از ارتش، سياستها و دستورات آن را داشته باشند.
* تعطيلي شبكه الجزيره مباشر بدليل پخش مستقيم سقوط سفارت رژيم صهيونيستي
اين شبكهها هم به خوبي ميدانند كه نافرماني آنان به چه قيمتي تمام خواهد شد، زيرا تجربه حمله به دفتر و تعطيلي شبكه "الجزيره مباشر" كه به پخش مستقيم و زنده سقوط سفارت رژيم صهيونيستي مبادرت كرد را همه به ياد دارند.
آزاد بودن ماهواره در مصر، دست اجانب در نفوذ بر افكار عمومي مصر را باز ميگذارد و با توجه به هم صدا بودن ارتش با آن قدرتها هيچ احساس خطري از جانب آنان براي ژنرالها وجود ندارد. اما آنچه كه در اين بين مغفول ميماند، جاي خالي شبكههايي است كه منعكس كننده آراء و افكار مردم باشد و مطالبات آنان را دنبال كند.
* بيم خبرنگاران از حضور در بين انقلابيون ميدان تحرير
نكته ديگر اينكه دوربينهاي اين خبرنگاران معمولاً در پشت بامهاي بلند اطراف ميدان قرار دارد و خبرنگاران كمتر جرأت ميكنند تا در ميدان حضور يافته و از نزديك و در كنار مردم صحنههاي رشادتهاي آنان را ضبط كنند و معمولاً به طور كلي و از دور صحنهها را به تصوير ميكشند.
* حضور جاسوسان غربي در بين انقلابيون با نام خبرنگار
با اين وجود چهرههاي غربي با ژست خبرنگار در خطوط مقدم حضور دارند كه هيچگونه وسايل خبرنگاري به همراه ندارند، اما وقتي مورد سوال قرار ميگيرند براي پوشش خود را خبرنگار معرفي ميكنند. به نظر ميرسد كه بيشتر به جاسوسي مشغولند تا خبرنگاري و اخبار ميداني را به مراكز جاسوسي آمريكايي و يا اروپايي و اسرائيلي گزارش ميكنند.
* وبلاگها جاي روزنامههاي مستقل را گرفتهاند
روزنامهها نيز شرايط مشابهي دارند و تنها چند روزنامه هستند كه گاهي از اوقات به افشاي پشت پردهها و زدوبندهاي سياسي ميپردازند و مردم انقلابي هنوز عملاً روزنامه مستقلي را كه بازگو كننده حقايق مطالبات و خواستههاي آنان باشد ندارند، ضعفي كه شايد و فقط شايد در سطح برخي از وبلاگها بر طرف شده است.
* يكپارچگي منافع ژنرالها و غربيان در حفظ رسانههاي به اصطلاح مستقل
در يك كلام ميتوان گفت كه فضاي رسانهاي مصر با اينكه محدوديت دستيابي به رسانههاي بيگانه را ندارد، اما دقيقاً به همين دليل و به علت يكپارچگي منافع ژنرالها از داخل و منافع غربيان از خارج در حقيقت در بين اين امواج محصور شده و فقط صداي خود را از داخل ميدان و با واكنشهاي عملي به جهان نشان ميدهد. جامعه مصر را ميتوان بهترين نمونه از خيانت رسانههاي وابسته به غرب دانست كه درس بزرگي به ما ميدهد تا حكمت و مصلحت محدود كردن دست درازي غربيان و موج سواري آنان بر افكار عمومي ملتمان را تحليل كنيم.