خبرگزاري فارس- بيشك از جمله بيم و هراسهاي غرب در مصر پس از انقلاب "جماعت اخوان المسلمون" است كه آن را قدرتمندترين و سازمانيافتهترين تشكل سياسي مصر ميدانند، بويژه كه در حال حاضر اين جنبش مرحله اول انتخابات پارلماني مصر را با پيروزي قاطع خود پشت سرگذاشت.
به گزارش فارس، مركز تحقيقات الاهرام در مقالهاي تحت عنوان "جماعت اخوان المسلمون از درون" نه تنها به بررسي ساختار و نظام حاكم بر جماعت اخوان المسلمون ميپردازد، بلكه نقش اين جماعت و جايگاه آن پس از مصر انقلاب را بررسي ميكند و در اينباره مينويسد:
* سياست منع فعاليت احزاب در زمان مبارك
انقلاب 25 ژانويه مصر درحالي موفق شد، رژيم "حسني مبارك" را سرنگون كند كه اين رژيم با سياستهاي سركوبگرانهاش بويژه در حوزه جلوگيري از فعاليت احزاب و جنبشها و نيروهاي سياسي مانعي برسر راه اصلاحات در اين كشور بشمار ميآمد.
در اين راستا جنبش اخوان المسلمون مصر در راس تشكلها و احزاب سياسي مصر بود كه از انقلاب 1952 و همچنين در طول زمامداري حسني مبارك از فعاليت سياسي رسمي ممنوع شد.
* انقلاب مصر و آغاز فعاليت مجدد اخوان المسلمون
با آغاز انقلاب مصر و به پيروزي رسيدن آن اخوان المسلمون از جمله نيروها و احزاب سياسي بود كه بر دو عرصه سياسي و مردمي مصر تاثير گذاشت و اين موضوع به شكلي آشكار در همهپرسي برگزار شده در 9 مارس گذشته براي اصلاح قانون اساسي و تشويق مردم به حضور در اين همه پرسي و موافقت با اصلاحات قابل ملاحظه بود.
* تاسيس حزب آزادي و عدالت و تقويت حضور اخوانيها
با تاسيس حزب "آزادي و عدالت"، بازوي سياسي جماعت و پيوستن به مذاكره و گفتوگو با شوراي عالي نظامي حاكم بر مصر و ائتلاف آن با نيروها و احزاب سياسي نقش آن در عرصه سياسي اين كشور بيش از پيش نمودار شد و اين صرف نظر از نقش فزاينده عدالت و آزادي در بحث و مناقشه برسر آينده نظامي سياسي مصر بعد از سرنگوني رژيم مبارك است و تمام اين موفقيتها را جماعت مديون قدرت ساختاري و نفوذ مردمي خود بود كه بسياري از احزاب سياسي قديمي و جديد فاقد آن هستند.
به خاطر همين نقش مهم و حساس جماعت و حزبش آزادي و عدالت در عرصه سياسي مصر بود كه محافل سياسي و تحقيقاتي و آكادميك غربي و آمريكايي اهميت بسياري به بررسي آينده نظام سياسي اين كشور در صورت به دست گرفتن قدرت توسط اخوان المسلمون در مصر پس از انقلاب دادند.
* چالشهاي پيشروي رسيدن جماعت به قدرت
پژوهشهاي صورت گرفته بر اين نكته تاكيد داشتند كه رسيدن جماعت به قدرت چالشهايي را موجب خواهد شد كه مهمترين آنها عدم دستيابي مصر به دمكراسي مد نظر غرب به دليل افكار حاكم بر اين جماعت است.
اما دومين چالش به اعتقاد اين پژوهشها در تغيير سياست خارجي مصر نمود پيدا ميكند كه اين موضوع به شكلي ويژه در برابر قبال آمريكا و اسرائيل قابل ملاحظه است.
* تمركز انديشكدههاي آمريكايي بر آينده مصر با اخوان المسلمون
در راستاي بيم و هراس آمريكا و غرب از رسيدن اخوان المسلمون به قدرت و اينكه اين موضوع مانعي برسر دستيابي مصر به دمكراسي خواهد شد يا خير؛ "مجله امور خارجي" در شماره اخير خود در مقالهاي تحت عنوان "اخوان المسلمون؛ جماعتي كه شكست نميخورد .. دورنماي مبهم مصر ليبرال" به بررسي اين موضوع ميپردازد.
اهميت اين تحقيق در دو نكته نهفته است، اول اينكه اين پژوهش به موضوعي ميپردازد كه به شدت اذهان غربي و عربي را به دليل افزايش نفوذ اخوانيها به عنوان بزرگترين قدرت سياسي و مبهم بودن آينده نظام سياسي مصر در صورت رسيدن جماعت به قدرت و سياست داخلي و خارجي كه در پيش خواهد گرفت، به خود مشغول داشته است.
اما نكته دوم، نويسنده پژوهش "اريك تراگر" است كه يكي از پژوهشگران آمريكايي متخصص در امور احزاب معارض مصري است. وي طي حوادث انقلاب 25 ژانويه در قاهره حضور داشت و نياز به گفتن نيست كه تراگر از جمله پژوهشگران مركز تحقيقات سياست خاورميانه آمريكاست كه از جمله انديشكدههاي تحت نفوذ گروههاي فشار اسرائيلي- آمريكا مانند ايپاك است.
* اخوان المسلمون سازمانده يافتهترين تشكلهاي سياسي مصر
اريك تراگر در ابتداي مقاله خود به اين نكته اشاره ميكند كه اخوان المسلمون سازمانده يافتهترين تشكلهاي سياسي مصر و قدرتمندترين آنها از حيث داشتن پايگاه و موقعيت مردمي است.
به اعتقاد اريك اين سازماندهي و موقعيت مردمي را اخوان المسلمون مديون دو عامل است كه در نحوه عضوگيري و سازمان سلسله مراتب و رياست حزب نمود پيدا ميكند و تضمينكننده وفاداري اعضا به جماعت است.
* نحوه عضوگيري در اخوان المسلمون
درباره نحوه عضوگيري اخوان المسلمون، تراگر تاكيد ميكند كه پيوستن به جماعت تابع سيستم پيچيدهاي است كه با پيوستن به آنچه كه خانواده ناميده ميشود و متشكل از 4 تا 5 نفر و مسئوليت آن برعهده فردي به نام رهبر يا سروان است، آغاز ميشود.
اين خانواده فعاليتهاي سياسي برعهده دارد كه بين 6 ماه تا 4 سال ادامه مييابد تا پس از آن خانواده در معرض آزمونهايي قرار ميگيرد تا ميزان التزام آن به معيارهاي مذهبي مشخص شود و پس از آن عضوي كه هم اكنون "دوستدار" ناميده ميشود، پاي به مرحله دوم ميگذارد تا به "حامي" تبديل شود. مرحله دوم بين يك تا سه سال ادامه مييابد و طي آن وظايفي برعهده اعضا گذاشته ميشود كه مهمترين آن تدريس در مساجد و عضو گيري است.
پس از آن مرحله سوم آغاز ميشود كه فرد از "حامي" به "عضو" تبديل ميشود. اين مرحله يك سال طول ميكشد و اولين گام در راه دستيابي به عضويت كامل در حزب است تا در مرحله چهارم به عضو ثابت ارتقا يابد كه دو سال به درازا ميكشد و طي آن عضو ثابت اقدام به حفظ قرآن و احاديث نبوي ميكند؛ در اين مرحله اين عضو ميتواند نقش رهبري در خانواده را ايفا كند.
پيش از رسيدن عضو به سمت "برادر كارگزار" كه آخرين مرحله در عضوگيري بشمار ميآيد، وفاداري عضو به دقت مورد ارزيابي قرار ميگيرد و پس از موفقيت در اين آزمون مورد پذيرش رهبران جماعت قرار ميگيرد و فرد اجازه پيدا ميكند تا در انتخابات داخلي جماعت شركت كند.
اين سيستم از سال 1928 در جماعت به اجرا گذاشته ميشود تا مانع نفوذ دستگاههاي امنيتي در جماعت شود.
* نحوه تصميم گيري در جماعت
اما درباره سيستم تصميمگيري در جماعت اريك توضيح ميدهد كه تصميمها از بالا به پايين اتخاذ ميشود و بالاترين سمت در جماعت دفتر رهبري است كه 15 عضو را دربرميگيرد و رياست آن برعهده "مرشد" است كه توسط مجلس شورا انتخاب ميشود.
مجلس شورا 100 عضو را دربرميگيرد و تصميمهاي اصلي مانند مشاركت يا عدم مشاركت در جماعت را اتخاذ ميكند و توسط دفتر ارشاد تاييد ميشود. اما سطوح پايين پيش از اتخاذ هر تصميمي درخواستها و پيشنهادات خود را به سطوح بالاتر يعني مجلس شورا و دفتر ارشاد ارائه ميدهد.
* فوايد عملي سيستم اعمال شده توسط اخوان المسلمون
به اعتقاد تراگر، اين سيستم به جماعت كمك كرد تا از تحت پيگرد قرار گرفتن توسط نيروهاي امنيتي در امان بماند و به راحتي در تظاهرات شركت كند. با اين حال به دليل تهديد رژيم مبارك به بازداشت و دستگيري رهبران جماعت، آنها از مشاركت در تظاهراتهاي 25 ژانويه امتناع كردند، با اين حال به دليل فشار جوانان اخوان براي شركت در "جمعه خشم" رهبران حزب به خواسته آنها پاسخ گفته و در تظاهرات شركت كردند تا بر روند حوادث جاري در انقلاب و پيروزي انقلابيون بر دستگاههاي امنيتي مصر و عقبنشيني آنها در همان روز از التحرير تاثير بگذارد.
اريك تاكيد ميكند: حتي پس از سرنگوني رژيم مبارك نيز جماعت تغييري در ساختار داخلي خود بوجود نياورد تا ساختار جماعت به همان شكل سابق حفظ شود. رهبران جنبش معتقدند، به اين ترتيب هم وفاداري اعضا را به جنبش حفظ و هم به حزب در كمك تحقق اهداف ملياش كمك ميكند.
* اخوان المسلمون قدرتمندترين تشكل عرصه سياسي مصر
اين پژوهشگر آمريكايي تاكيد ميكند كه اين سيستم و ساختار موجب شد تا جماعت اخوان المسلمون پس از سرنگوني رژيم مبارك به قدرتمندترين و تاثيرگذارترين نيرو در عرصه سياسي مصر تبديل شود و همين موجب شد تا احتمال پيروزي حزب در انتخابات پارلماني بيش از پيش افزايش يابد.
به اعتقاد تراگر، آنچه موجب شد، اين باور (افزايش قدرت اخوان المسلمون) شكل گيرد و تقويت شود، مشاركت جماعت در همهپرسي تعديل قانون اساسي مصر و ترغيب شهروندان اين كشور به مشاركت در همه پرسي و موافقت با اصلاحات صورت گرفته و عدم حضور بزرگترين رقيب حزب در ميدان يعني حزب ملي حاكم بود كه در آوريل گذشته منحل شد، درحالي كه در عرصه سياسي مصر نيز اخوان المسلمون نميتوانست رقيب سياسي قدرتمندي چون خود بيابد و همين موجب شد تا حزب در انتخابات با اطمينان كامل شركت كند و بر 40 درصد آرا هم دست يابد.
* آزادي و عدالت عامل توسعه نفوذ اخوان در مصر
پس از آن نويسنده به اختلاف پيش آمده در جماعت برسر تشكيل حزب آزادي و عدالت" اشاره ميكند، درحاليكه برخي در جماعت اعتقاد دارند، اخوان المسلمون جماعتي ديني است كه نبايد وارد سياست شود، اما برخي ديگر از جمله مكتب ارشاد، آزادي و عدالت را تاسيس كرد تا بيانگر ديدگاههاي سياسي آن باشد و ديدگاههاي سياسي حزب بصورتي يكپارچه تحت لواي حزب قرار گرفته و مطرح شوند.
اين اختلاف نظر اگرچه به اعتقاد اريك ممكن است در آينده موجب ايجاد شكاف داخل حزب شود، اما از جهت ديگر باعث افزايش و گسترش نفوذ ميان مصريها خواهد شد؛ اين درحالي است كه گروههايي كه ممكن است از جماعت جدا شوند، ديدگاهها اعتقادي برخلاف يا مغاير با جماعت نخواهند داشت و همين موجب ميشود تا اخوان المسلمون در مرحله آينده نيز به عنوان قدرتمندترين گروه سياسي در مصر مطرح باشد.
* اخوانيها هيچگاه نميتوانند همپيمان آمريكا باشند
اما درباره ديدگاههاي خارجي جماعت اخوان المسلمون گراتر معتقد است، كه اخوانيها خصومت شديدي با آمريكا و همپيمانانش دارند و تاكيد ميكند، با وجود افكار ميانهرو مخالف خشونت و تروريسم و انديشههاي تند در جنبش با اين حال رهبران اخوان المسلمون به آمريكا به دليل كشتار بيگناهان در عراق و افغانستان و بوسني هرزگوين به عنوان "كشوري تروريستي" نگاه ميكنند و صهيونيسم نامشروع بوده و بايد در برابر آن مقاومت كرد.
به همين دليل به نظر اين پژوهشگر آمريكايي براي مقابله با اين ديدگاه گزينههاي چندي پيشروي واشنگتن قرار دارد:
- دادن هشدارهاي لازم به شوراي عالي نظامي مصر تا با اتخاذ اقداماتي مانع دخالت بيش از پيش اخوانيها در امور سياسي مصر شود، از جمله اينكه سياستهايي اتخاذ نكند كه درگيري برسر مرزهاي مصر-اسرائيل را به دنبال داشته باشد، اگر چه اين اعتقاد وجود دارد كه جماعت هيچگاه دست به چنين اقدامي نخواهد زد، بلكه ترجيح خواهد داد، حماس را چه از لحاظ مادي و چه از بعد معنوي تقويت كند.
- حمايت آمريكا از نيروهاي ليبرال و ائتلافهاي آنها براي مقابله با نفوذ جماعت اخوان المسلمون و تلاش براي كاهش نفوذ اخوانيها در گروهها و تشكليهاي ديگر و ارائه افكار ليبراليستي به جامعه مصر و حمايت بيش از پيش از قبطيهاي اين كشور.
اگرچه اريك معتقد است، تنها گزينه پيشروي آمريكا تعامل با اخوان المسلمون است كه به نظر ميرسد، در آينده نه چندان دور قدرت را در اين كشور به دست خواهد گرفت.