خبرگزاري فارس- ميدان التحرير و مركز مبارزه با يكي از مهمترين منافع آمريكا علاوه بر همه صحنههاي درگيري و اعتراض مردمي، صحنههاي جالب ديگري را از رفتارهاي مردمي به نمايش ميگذارد كه بعضاً باعث انبساط خاطر ميشود.
خبرنگار اعزامي خبرگزاري فارس به قاهره، رويدادهاي انقلاب دوم مردم مصر را كه نسبت به ادامه حضور نظاميان بر مسند قدرت اعتراض داشته و اين موضوع را نشان دهنده ادامه استبداد به شيوه ديگر ميدانستند را ثبت كرده كه بخش اول اين گزارش از نظر خوانندگان ميگذرد.
* صحنههاي جالب توجه
* تخمه فروشي در خط مقدم ميدان تحرير
ميدان التحرير و مركز مبارزه با يكي از مهمترين منافع آمريكا و سگ دست آموزش "اسرائيل" علاوه بر همه صحنههاي درگيري و اعتراض مردمي، صحنههاي جالب ديگري را از رفتارهاي مردمي به نمايش ميگذارد كه بعضاً باعث خنده و انبساط خاطر ميشود.
از جمله آن، چرخهايي هستند كه مواد غذايي داغ در خط مقدم ميفروشند. به طور مثال تخمه فروشي كه در چند متري خط مقدم درگيري با پليس و در پشت سيمهاي خاردار و در جايي كه همه سنگ به دست، مترصد حمله پليس هستند با چرخ چوبي دستي كه دارد و دودي كه از آن به آسمان ميرود و با گازهاي اشك آور مخلوط ميشود با خونسردي كامل ايستاده است، علامت تعجبي در ذهن ايجاد ميكند كه چه كسي در خط اول درگيري تخمه داغ ميخورد؟!!!
اما از طرفي اين صحنه به نوعي عادي سازي شرايط و به تمسخر گرفتن هيبت نيروهايي امنيتي و فضاي رعب آور ميدان است كه ارتش را بيشتر عصباني ميكند.
* مترسك مقامات ارتشي در دست انقلابيون
از ديگر صحنهها ،مترسكها و كاريكاتورهاي بامزهاي است كه از طرف مردم ساخته و كشيده شده و ارتشي را كه قصد ايجاد رعب وحشت در دل مردم و خالي كردن صحنه از آنان را دارد، به سخره ميگيرد و به مبارزان روحيه ميدهد.
همچنين يكي از جوانان با رنگ كردن يك لاك پشت زنده و نوشتن اسم شوراي نظامي به اين نكته اشاره دارد كه ارتش همچون لاك پشت در مسير رسيدن ملت به خواستههايشان عمل ميكند.
* تمسخر تهديدات قذافي
يا برخي با اشاره به نطق قذافي كه گفته بود "زنگه زنگه، دار دار"يعني "محله به محله و كوچه به كوچه" براي نابودي مخالفانم به دنبال آنان خواهم بود اما خود كوچه به كوچه و محله به محله فرار كرد، با شعري تمسخر آميز ارتش و خصوصاً ژنرال طنطاوي را به قذافي تشبيه ميكنند كه ما هم "زنگه زنگه، دار دار" به دنبال آنها خواهيم بود.
*مجسمه شير با يك چشم
همچنين مردم يك چشم شير عظيم سنگي را كه در ابتداي ورودي پل بر روي نيل و نزديك ميدان التحرير است، با كاغذ سفيدي پوشاندهاند. شير يك چشم نشانه همراهي مجسمه با جوانان زيادي است كه اين روزها يك چشم آنها هدف قرار گرفته و باند پيچي شده است.
پيرمردي نيز با سوراخ كردن پوكه گلولهها و نارنجكهاي اشك آور همه را به نخ كرده و بر سر چوبي به نمايش گذاشته؛ يا جوان ديگري گوني بزرگي پر از پوكههاي اين گلولهها را به نمايش ميگذارد.
* مسابقه براي برپا كردن خيمه در ميدان تحرير
مسابقه برپا كردن خيمهها نيز اسباب انبساط خاطر است و مردم مسابقهاي را با نيروهاي امنيتي در اين زمينه دارند. ارتش بشدت از برپا شدن خيمه و پهن شدن بساط مردم در ميدان متنفر است اما جوانان نيز با دانستن اين موضوع در اين مسابقه با سرعتي باور نكردني به محض اينكه پليس به آنها حمله كرده و چادرها را بر ميچيند و يا آنها را به آتش ميكشد بلافاصله چادرهاي جديدي برپا كرده و دوباره با پتو آنها را فرش ميكنند و پايگاه تبليغاتي يا خدماتي و...بر پا ميكنند.
حتي برخي كه خانوادگي به ميدان آمدهاند زنان و كودكان را در آنها جاي ميدهند و خود به خط مقدم كه در همان نزديكي است، به جنگ تانكها و ارتش ميروند. آنها معتقدند كه وقتي زن و فرزندمان در نزديكي ما هستند با خيال راحتتري ميجنگيم.
*ساخت دستشويي از سوي مهندسان انقلابي در ميدان تحرير
نكته جالب ديگري كه در انقلاب سال قبل بود، مهندسي بود كه براي مردم سرويسهاي بهداشتي در كنار ميدان ساخته بود و مردم حتي ماشين لباسشويي به ميدان آورده بودند و ميگفتند، حتي براي شستن لباسهايمان نيز از ميدان بيرون نميرويم و آنقدر اينجا ميمانيم تا پيروز شويم.