ديپلماسي ايراني: قريب به يك سال از روزهايي مي گذرد كه مصري ها با تجمع در ميدان تحرير قاهره حادثه ساز شدند. ديگر از حسني مبارك ي كه سه دهه بر مسند قدرت در مصر تكيه داده بود خبري نيست اما همزمان قاهره نيز رنگ آرامش را به خود نديده است.
گويا ديكتاتوري با كت و شلوار رفته و جاي خود را به مستبداني نظامي داده است. ارتشي هايي كه تا ديروز مقابل مبارك و دوشادوش مردم ايستاده بودند امروز اسلحه بر همان مرد و زن مي كشند تا به زور آنها را خانه نشين كنند. هرچند شوراي نظامي مصر اصرار دارد كه به دنبال قدرت نيست و تنها هدف اين روزهايش تامين امينت است اما آمار بالاي كشتارها در قاهره و تصاوير منزجر كننده از برخورد خشونت آميز نيروهاي امنيتي با زنان معترض مصري از حكايتي ديگر پرده برمي دارد. ديپلماسي ايراني آخرين اوضاع مصر را در گفت و گو با محمدعلي مهتدي، كارشناس مسائل خاورميانه بررسي كرده است:
وضعيت سلامت انتخابات اخير در مصر چگونه بوده است؟
در مورد وضعيت انتخابات بايد گفت كه به طور كلي در مصر اين اتفاق نظر وجود دارد كه اين انتخابات، انتخابات نسبتا سالمي بوده و برگزار شده است. البته خلافهايي هم صورت گرفته اما اين خلافها در حدي نبوده كه باعث ابطال انتخابات شود يا در صحت انتخابات تشكيك شود. قضات مصر بر اين انتخابات نظارت كرده اند. در هر حوزه راي گيري يك قاضي حضور داشته است. البته در برخي حوزهها قاضي به دليل طولاني بودن ساعات راي گيري و شمارش آرا حوزه انتخابيه را ترك كرده است. ايرادهاي اين گونه اي وجود دارد.
در بسياري از نقاط گفته شده است كه آرا خريداري شده و به مردم پول داده شده تا به گونه خاصي راي دهند. برخي جاها گفته شده كه نمايندگان كانديداها امكان حضور در حوزهها را نداشته اند. البته با توجه به اين كه تعداد كانديداها و ليستهاي انتخاباتي زياد بوده است، طبيعي است كه در حوزه راي گيري امكان حضور صدها نفر وجود نداشته و پليس از اين مسئله ممانعت به عمل آورده است. اما به رغم تمام اين اشكالات، اين اتفاق نظر وجود دارد كه اين انتخابات، انتخابات نسبتا سالمي است و نتايج آن را همه پذيرفته اند.
وضعيت اسلام گراها در اين انتخابات چگونه بوده است؟ ظاهرا اخوانيها و سلفيها توانسته اند اكثريت آرا را به دست آورند. اين چه تاثيري در وضعيت سياسي آينده مصر خواهد داشت؟
سه گروه اسلامي اخوان المسلمين، حزب وسط و سلفيون در مصر فعاليت دارند. اين سه گروه بيش از شصت تا هفتاد درصد آرا را به خود اختصاص داده اند. اما نبايستي تصور كنيم كه اين گروهها قادر به ائتلاف با يكديگر هستند. شايد حزب وسط بتواند با اخوان المسلمين ائتلاف كند اما بين ائتلاف بين اخوان و سلفيها تقريبا غير ممكن است. چون سلفيها گروهي هستند كه جديدا در صحنه سياسي مصر پديدار شده اند، و از طرف عربستان سعودي مورد حمايت هستند. در حالي كه رابطه اخوان و عربستان سعودي به طور تاريخي، رابطه خوبي نيست. عربستانيها اخوانيها را قبول ندارند و اخوانيها هم از نظر عقيدتي نسبت به عربستان مشكل دارند.
بنابراين امكان ائتلاف ميان اخوان المسلمين كه بيشترين آرا را دارد، با احزاب خواهان دموكراسي يا احزاب لائيك بيشتر است تا سلفيها. به نظر مي رسد كه در پارلمان آينده سلفيها در هيچ ائتلافي شركت نكنند و به عنوان يه عنصر بازدارنده عمل خواهند كرد.
وزن سلفيها آن قدر هست كه بتوانند روند را به چالش بكشند؟
به طور متوسط سلفيها 20 تا 22 درصد راي دارند و بنابراين نمي توانند روند را به چالش بكشند اما مي توانند در آينده در برابر تصميمات اكثريت سنگ اندازي كنند.
اين نتايج انتخابات تا چه حد باعث نگراني غربيها شده است؟
الان صحنه مصر بسيار پيچيده است و نمي توان نظر دقيقي را در اين باره اظهار كرد. از يك سو گفته مي شود كه اسرائيليها و امريكاييها از اين كه اسلام گرايان اكثريت را به دست آورده اند نگران هستند و مي ترسند كه مصر به سمت ايجاد يك حكومت اسلامي حركت كند و در نتيجه در صف مخالفان امريكا و اسرائيل قرار گيرد.
عده ديگري از تحليل گران اين تحليل را رد مي كنند. به اين دليل كه معتقدند اخوان المسلمين با شوراي عالي نظامي و امريكا به تفاهم رسيده است و قول داده است كه در سياست خارجي مصر تغيير زيادي ندهند و مثلا معاهده كمپ ديويد را هم چنان محترم بشمارند. اخيرا هم كه آقاي جان كري به قاهره سفر كرده بود و با مسئولان حزب آزادي و عدالت (اخوان) ملاقات كرده بود، آنها تاكيد كرده بودند كه ما معاهدات بين المللي را محترم خواهيم شمرد.
از طرف ديگر سلفيها مورد حمايت عربستان سعودي هستند و عربستان سعودي هم سياستهاي منطقه اي خود را در چارچوب استراتژي امريكا تعريف مي كند و از امريكا دنباله روي مي نمايد. بنابراين برخي از تحليل گران معتقدند كه اين وضع پيش آمده، وضع مطلوب غرب است. چون اگر قرار بود كه جوانان انقلابي كه در ميدان تحرير حضور داشتند و تظاهرات را به راه انداختند قدرت را به دست بگيرند،كنترل آنها غير ممكن خواهد بود. ضمن اين كه آنها فاقد سازماندهي لازم در جامعه مصر هستند. در حالي كه مثلا گروهي مانند اخوان المسلمين بيشترين سازماندهي را در داخل جامعه مصر دارد و مي توان با اين گروه تفاهم كرد.
به هر صورت هنوز مشخص نيست كه در نهايت چه وضعيتي در مصر پديد خواهد آمد. آن چه مسلم است اين است كه سياست داخلي مصر تا آن اندازه كه نقش منطقه اي مصر مهم است، داراي اهميت نيست. آيا مصر آينده بعد از انقلاب در محور امريكا قرار خواهد گرفت و سياستهاي حسني مبارك را ادامه خواهد داد يا اين كه به نقش منطقه اي كه در دوران جمال عبدالناصر داشت برخواهد گشت.
همه تلاش قدرتهاي خارجي بر اين است كه وضعيتي در مصر پديد آيد كه امنيت اسرائيل را به خطر نيندازد و در عين حال مصر با كشوري مثل ايران در محور مقاومت هم پيمان نشود. به همين دليل مشاهده مي شود كه در داخل مصر تبليغات عليه مقاومت و ايران بسيار زياد است. براي قدرتهاي خارجي اين مسئله بيشتر مهم است و طبيعتا در سي سال دوره حسني مبارك، امريكاييها و اسرائيليها امكاناتي در داخل مصر ايجاد كرده اند كه مي توانند با استفاده از اين امكانات روي تحولات داخلي مصر تاثير بگذارند. باقيمانده رژيم مبارك و حزب ميهني حاكم هم، هم چنان فعاليت مي كنند و كسي متعرض آنها نشده است. دستگاه امنيتي هم همان دستگاه امنيتي است كه با دستگاههاي امنيتي اسرائيل و امريكا همكاري داشته است. الان دخالت برخي از كشورهاي عربي مانند عربستان سعودي هم در مصر كاملا مشهود است كه مي خواهند اين انقلاب به اهداف تعيين شده خود در جهت اين كه مردم سرنوشت خود را چه در سياستهاي داخلي و چه در خارج، نرسد.
درگيريهاي اخير مصر از چه عاملي نشات گرفته و چرا به خشونت كشيده شده است؟
اين مسئله پيچيده اي است كه در آن نظرات متعددي بيان مي شود. آن چه مشخص است اين است كه عده اي از جوانان كه دچار سرخوردگي شده اند در مقابل ساختمان نخست وزيري و مجلس بست نشسته و تظاهرات كرده اند و چون با سركوب خشونت باري مواجه شده اند بنابراين مسئله كش پيدا كرده و تا الان ده تا يازده نفر كشته و حدود 400 نفر زخمي شده اند. نيروهاي پليس هم خشونت بيش از حدي در مقابله با اينها نشان داده اند. فجايعي هم به بار آمده است. آرشيو مصر يعني گنجينه اسناد آتش گرفته و از بين رفته است.
حالا شوراي عالي نظامي نيروهاي خارجي را متهم مي كند كه نمي خواهند مصر در يك روند پيش رود و از طريق انتخابات به ساحل امن برسد. هركسي طرف مقابل را متهم مي كند. جوانان شوراي عالي نظامي را متهم مي كنند كه با خشونت خود باعث شده كه اين وضعيت پيش آيد. برخي از احزاب جوانان را متهم مي كنند و مي گويند چون حركت جوانان در انتخابات نتوانسته به جايي برسد و كرسيهايي را به دست آورد، اين احساس را دارند كه انقلاب را آنان شروع كرده اند اما اخوانيها و سلفيها انقلاب را به نفع خود مصادره كرده اند. در حالي كه در آغاز انقلاب، آنها اصلا در صحنه نبوده اند. بنابراين اين حالت سرخوردگي باعث شده كه اينها به اين تظاهرات و مبارزه ادامه دهند.
به خصوص كه درخواستهاي جوانان درخواستهاي بسيار كلاني است. يعني مي گويند كه شوراي نظامي بايد كنار رود و نظاميان به پادگانها بازگردند. حكومت آقاي كمال جنزوري را قبول ندارند و معتقدند كه شخص كمال جنزوري از همان شخصيتهاي نظام سابق است و آن چه در صحنه سياسي مصر مي گذرد بازتوليد همان نظام سابق اما به رنگ ديگري است.
در مورد قتلهايي كه اتفاق افتاده به اين نكته اشاره كرد كه يك نفر از روحانيون الازهر هم به نام مرحوم شيخ عماد عفت نيز كشته شده است. او براي ميانجي گري براي آرام سازي وارد ماجرا مي شود و هدف گلوله قرار مي گيرد. اين مسئله باعث شده است كه عده اي ارتش را متهم كنند و نفوذيها را در داخل ارتش بدانند. فيلمي كه شبكه الجزيره پخش كرد نشان مي دهد كه يك نفر از داخل ارتش در حال تيراندازي به سمت معترضين است. كسان ديگري گفته اند كه افراد مسلح در بين جوانان بوده اند و از نزديك شليك كرده اند. به هر صورت مسئله خيلي پيچيده است و دقيقا مشخص نيست كه چه كسي پشت اين مسائل است.
نظر ديگري هم وجود دارد كه با توجه به اين كه اسلام گرايان پيروز شده اند و به اكثريت هم دست يافته اند و ماموريت مجلس آينده هم تدوين قانون اساسي جديد خواهدبود اگر قرار باشد اين پارلمان صد نفر را براي تدوين قانون اساسي جديد برگزيند و قرنها اين قانون اساسي در مصر حاكم باشد، طبيعي است كه اين قانون اساسي بر اساس نظر اسلام گرايان خواهد بود. به خصوص امكان اعمال نظر سلفيها زياد است. اين گروه معتقدند اين اقدامات براي بي اثر كردن نتايج انتخابات است.
لذا بايد تاكيد كنم كه اين كشتارها و تحولات اخير در مصر بسيار مشكوك است و تحليلهاي متفاوت و ضد و نقيضي نيز درباره آن ارائه شده و به سادگي نمي توان گفت كه كدام يك از اين تحليلها به واقعيت نزديك است.
تاثير اين اتفاقات بر دولتي كه در آينده سر كار خواهد آمد چيست؟
آن چه در صحنه مصر ديده مي شود اين است كه حضور مردمي و عاملي به نام ميدان تحرير كم كم در حال كمرنگ شدن است و يا از ميان بر داشته مي شود. روندي كه در حال حاضر در حال پيگيري است روندي سياسي است كه با انتخابات شروع شده و راهي است كه شوراي عالي نظامي پيش مي برد. شوراي عالي نظامي آقاي كمال الجنزوري را مامور تشكيل كابينه كرده و او هم كابينه خود را تشكيل داده و مي خواهد كشور را اداره كند.
جواناني كه معترض هستند معتقدند كه كساني كه در كابينه الجنزوري حضور دارند اكثرا افراد سالخورده و متعلق به رژيم سابق هستند. الجنزوري در دفاع از خود معتقد است كه جوانها تجربه كار سياسي و مديريت ندارند و در اين شرايط حساس بايد كار را به افراد كاردان و با تجربه سپرد. اما براي آرام كردن جوانان معاونين وزرا را از بين آنها انتخاب كرده اند. فرض بر اين است كه اين دولت به رغم مخالفتهايي كه در رو به رو دارد، كار خود را پيش مي برد.
وظيفه پارلماني كه تشكيل خواهد شد مبهم است. سه مرحله انتخابات هست كه در هر مرحله دو دور است كه جمعا مي شود شش دور كه تا الان سه دور انجام شده است و سه دور ديگر مانده است. بايد ديد نتيجه نهايي چه خواهد بود. اما تا اين جا گفته مي شود كه وظيفه اين پارلمان تدوين قانون اساسي است. در حالي كه قبلا نسبت به تغيير برخي از مواد قانون اساسي همه پرسي انجام شده و نظاميان معتقد هستند كه اين قانون اساسي تعديل شده معتبر است. از طرف ديگر شوراي عالي نظامي يك مجلس مشورتي ايجاد كرده كه در آن سي نفر از شخصيتهاي وجيه المله و مورد احترام عضويت دارند. در ماموريت اين مجلس هم ابهاماتي وجود دارد. وظيفه اين شورا مقابله با پارلمان آينده است يا تصميماتي خواهد گرفت كه جنبه حقوقي نخواهد داشت. نظاميان تاكيد مي كنند كه اين شورا صرفا يك شوراي مشورتي است كه به شوراي عالي نظامي و دولت كمال الجنزوري مشورت خواهد داد.
اما جريانهاي مخالف اين روند معتقدند كه شوراي عالي نظامي با اين اقدام مي خواهد تصميمات خود را از طريق توصيههايي كه اين شورا مي كند رنگ مردمي دهد و در مقابل پارلمان آينده بايستد. گفته شده كه پارلمان آينده حق استيضاح دولت موقت را ندارد. بنابر اين اين سوال مطرح است كه اگر اين پارلمان نمي تواند دولت تشكيل دهد و يا دولت موقت را استيضاح كند، چه وظيفه اي دارد؟
به همين دليل به رغم اين كه براي اولين بار در مصر انتخابات نسبتا آزادي برگزار شده و مردم با شور و شوق در اين انتخابات شركت كرده اند و نفس احساس آزادي در راي دادن براي آنها بسيار مهم بود و اين تجربه بسيار مثبت و خوبي بود اما هم چنان كه اشاره شد راجع به ماموريت اين پارلمان در آينده ابهامهايي وجود دارد.
همه اين ابهامات و ندانم كاريها و كشمكشها، نتيجه يك مسئله است و آن هم اين كه با توجه به اين كه مصر دچار انقلاب شده و بايد هر آن چه در نظام سابق بوده اعم از سياستهاي داخلي و يا سياستهاي خارجي وجود داشته بايد تغيير كند، اما به نظر مي رسد به نوعي قرار است همان نظام گذشته با مقداري بزك بازتوليد شود. قاعدتا بايستي صبر كنيم تا ببينيم برآيند كشمكش بين نيروهاي مختلف داخلي و خارجي در مصر به كجا مي انجامد.