گروه بينالملل - محمد خاكينهاد صائب عريقات مذاكرهكننده ارشد تشكيلات خودگردان فلسطين عزم سفر به اردن كرد تا با ميانجيگري ملكعبدالله اردني با نماينده رژيم صهيونيستي مذاكره كند.
ين اتفاق در شرايطي رخ داد كه حماس و تشكيلات خودگردان گامهاي تاريخي براي آشتي برداشتهاند.
بازگشت نماينده محمود عباس به ميدان مذاكره سازش با يك اتفاق مهم ديگر نيز همراه شد و آن تغيير «مركزيت مذاكرات خاورميانه» از قاهره به امان بود، اتفاقي كه نگراني و اعتراض اغلب محافل انقلابي را از حمله حماس در پي داشت. سلسله اتفاقات مذكور پرسشهاي تازهاي را در افكار عمومي خاورميانه مطرح كرده است، از جمله اينكه چگونه در اوج حملات ارتش صهيونيستي و در گرماگرم شهركسازيها در قدس و كرانه باختري بساط مذاكرات سازش در امان گسترده شده است.
با دكتر جواد شعرباف كارشناس مسائل خاورميانه درباره ابعاد مختلف اين وقايع گفتوگو كرديم.
در حالي كه تشكيلات خودگردان و حماس گامهايي را براي آشتي و صلح برداشتهاند، به يكباره شاهد نشست سازش در اردن با حضور صائب عريقات و فرستاده اسرائيل هستيم كه با اعتراض حماس مواجه شده است، اين دوگانگي را چطور تحليل ميكنيد؟
بعد از سقوط دولت حسني مبارك كه از كشورهاي ميانجي و واسطه براي مذاكرات فلسطينيان و اسرائيل بود، دولت اردن تلاش دارد به عنوان ميانجي جديد مذاكرات اسرائيل و فلسطين مطرح شود. در حالي كه پيش از اين مصر تلاش داشت اين نقش ويژه را ايفا كند. بهطوري كه هرگونه گفتوگوي امريكا، اروپا، روسيه، چين و... با فلسطين از طريق قاهره انجام ميشد. اما با سقوط مبارك دولت اردن كه سابقه همكاري و سازش با اسرائيل در زمان ملك حسين را داراست و ميراث اين سابقه به ملكعبدالله رسيده است، تلاش دارد به مركز ثقل مذاكرات فلسطين تبديل شود، البته انتقال اين مركز ثقل از قاهره به اردن با تلاش طرفهاي غربي صورت ميگيرد. در اين ميان دولت حماس كه به واسطه انتخابات دولت قانوني فلسطين محسوب ميشود، از اين مذاكرات حذف شده و صائب عريقات نماينده تشكيلات خودگردان كه طبق قوانين خود اين تشكيلات پنج سال است بهطور غيرقانوني حكومت ميكند، به عنوان طرف مذاكره در نظر گرفته ميشود. از طرفي دولت حماس به هيچوجه تمايل به ميانجيگري طرف ثالث در مذاكرات ندارد، آن هم از سوي دولت اردن كه در مقايسه با مصر هيچيك از ويژگيهاي لازم براي احراز صلاحيت يك دولت ميانجي را ندارد. حماس معتقد است اگر قرار است مذاكرهاي صورت گيرد بايد مستقيماً با خود فلسطينيان در خود فلسطين انجام پذيرد نه اينكه سياست يك كشور ثالث چون اردن بر سر فلسطينيان باشد. طرف مذاكره نيز بايد دولت قانوني و منتخب مردم فلسطين يعني حماس باشد نه دولت محمودعباس كه 5 سال است بدون انتخابات و غيرقانوني حكومت ميكند.
در فضاي جديد خاورميانه و پس از سقوط متحدان اسرائيل اين رژيم چه راهبردي را در قبال فلسطينيان اتخاذ كرده است؟
رويه ضدصلح و خشونتبار اسرائيل به واسطه انقلابهاي عربي نه تنها كاهش نداشته بلكه افزايش هم يافته است. اين رژيم پروژه شهركسازيهاي خود را با قدرت و سرعت بيشتر ادامه ميدهد و تلاش ميكند در آشفتهبازاري كه در خاورميانه بهوجود آمده اهداف سياسي خود را يكي پس از ديگري بسرعت پيش ببرد. دركل به نظر ميرسد انقلابهاي عربي و حواشي آن باعث تشديد فشار اسرائيل به فلسطين شده باشد.
برخي معتقدند با روي كار آمدن نظامهاي مردمي در جهان عرب امريكا و اروپا ناگزيرند استراتژي يكجانبهگرايانه خود نسبت به اسرائيل را تعديل و اقدام به برقراري موازنه در روابط خود با اعراب كنند؛ اين فرضيه را قبول داريد؟
البته نميتوان وحدت رويه مشخصي را در نگاه اروپا و امريكا نسبت به تحولات خاورميانه و اعراب و اسرائيل مشاهده كرد. امريكا همواره و تحت هر شرايطي خود را موظف به حمايت از متحد خود اسرائيل ميداند و حتي شرايط جديد خاورميانه سبب شده امريكا احساس تكليف بيشتري در حمايت از اسرائيل بنمايد. اما اروپايي ها به فاصله روابط تجاري و اقتصادي كلاني كه با كشورهاي عربي دارند سعي ميكنند خط مشي متفاوتي دنبال كنند. البته در ميان كشورهاي اروپايي نيز وحدت رويه مشخصي مشاهده نميشود برخي كشورها سياست حمايتي تمامعيار از اسرائيل دارند و برخي نيز سياستهاي معطوف به توازن ميان اعراب و اسرائيل را دنبال ميكنند.
فكر ميكنيد امريكا خلأ دولتهاي محافظهكار و مدافعسازش عرب مثل دولت مبارك را چگونه پر خواهد كرد؟
امريكاييها با روي كار آمدن گروههاي نزديك به خود و گرفتن تضمينهاي عدم مخاصمه با اسرائيل تلاش خواهند كرد خلأ موجود حاميان گذشته اسرائيل همچون تونس و مصر را در اين چرخه پر كنند.
در پروسه انتخابات كشورهاي عربي مانند تونس عليرغم اينكه گروههاي ليبرال و طرفدار غرب نتوانستهاند رأي بالايي كسب كنند اما همان اقليت ليبرال ميتواند با لابيهاي گسترده، رويكردهاي تهاجمي دولت اسلامگرا در مورد اسرائيل را تلطيف و كم اثر كند.
در اين فصل از تحولات منطقه به باور شما امريكا چه اهدافي از راهاندازي چرخه مذاكرات با تشكيلات خودگردان دنبال ميكند؟
براي امريكا تعقيب مذاكرات از طريق تشكيلات خودگردان، فوايد و اهميت شايان دارد. چرا كه اين تشكيلات با اسرائيل و امريكا عقد سازش برقرار كرده است. امريكا به هيچ وجه در منطقه خاورميانه دولتهاي منتخب مردم همچون حماس را برنميتابد و در گذشته نيز همين طور بوده كه اگر نتيجه انتخاباتي باب ميل امريكا و غرب نبود، با آن مخالفت و مقابله ميكرد. همانند انقلاب الجزاير كه در آن اسلامگراها پيروز شدند. براساس قوانين تشكيلات خودگردان اين مجموعه پنج سال است كه به طور غيرقانوني حكومت ميكند و مردم فلسطين نيز اعتمادي به بسياري از دولتمردان اين تشكيلات ندارند. دولتمرداني كه به امتيازدهي بيحد و حصر به اسرائيل در قبال دريافت مابه ازاي شخص مبادرت كرده و متهم به فسادهاي مالي و سياسي هستند ولي با اين وجود امريكا در سياست خاورميانهاي خود بر اين تشكيلات تكيه ميكند.
منبع خبر: ايران